فقط یک مرد 88
–
کیرمو توی کوس ثریا جا داده بودم . -کوروش کوروش .. آه .. آه .. آه.. بزنم … تیکه پاره ام کن .. هیچی واسه تیمور نذار .. این کیر انگاری داشت مخشو می گایید چون قاطی کرده بود . تیمور و تیموریان دیگه کاره ای نبودند که من بخوام چیزی واسش بذارم . منم دیگه واسه این که تو ذوقش نزنم گفتم باشه باشه عزیزم ثریا خوشگله من هیچی واسش نمیذارم تو فقط مال منی . فقط مال من . خودم بهت حال میدم و باهات حال می کنم . دوستت دارم . دوستت دارم -بگو .. بگو بهم بگو .. -بگم که دوستت دارم و این کوس یکی یدونه اتو رو سرم جا میدم ;/; ثریای عاشق و نجیب رو زیر کیر خودم داشتم . ثریایی که هیچوقت حسابشو نمی کرد این جوری زیر کیر من دست و پا بزنه . سرشو به طرف پایین خم کرد و یه سینه هاش اشاره کرد . گازشون بگیر گاز .. .. -جوووووون فدای این سینه های گوشتی و مامانی تو برم من . ثریا جون می خوای نشون بدم وقتی کوچولو بودم و نوزاد چه جوری از سینه مامانم شیر می خوردم ;/; با ناز و کرشمه گفت مگه تو یادت میاد ;/; -چرا که نه . -پس خیلی باهوشی . یه خورده از اون هوشتو به منم نشون میدی ;/; طوری عشوه میومد که دلم به تاپ و توپ افتاد .. بسوزه پدر این کوس که پدر مردا رو در آورد و هرچی بدبختی می کشند از دست همین کوسه .. باز خوبه که توی فراوونی بودم اگه نداشتم بخورم چیکار می کردم . دهنمو گذاشتم رو سینه های ثریا و مکیدن و ملچ ملوچ دادنو شروع کردم . عین یه بچه ای که داره از سینه های مامانش شیر می خوره نوک سینه های اونو می مکیدم و اونم تو عالم حشر و هوس دستاش به دو طرف افتاده و بی حس شده و واسه خودش یه چیزایی می گفت که حالیم نمی شد و منم داشتم واسه خودم حرف می زدم . یه نوزاد کجا بود یادش بیاد که چه جوری از سینه های مادرش شیر می خورده . -کوروش کوروش دلم می خواست کیرتو می چسبوندی به سینه هام سوراخشون می کردی و مثل یه کوس اونا رو می گاییدی . بخور بخور .. کوروش کوسسسسم کوسسسسسم کیرتو همین جوری بذارش توی کوس و بکشش بیرون .. عزیزم یه طرف سینه ام از بس شیرشو خوردی دیگه شیر نداره . اون طرف سنگینه .. می تونی شیر اون طرفو هم بخوری و خالیش کنی . همش مال تو .. اوخ که این ثریا خوشگله من چه شیطون و اعجوبه ای بود . اصلا باورم نمی شد این همه فوت و فن بلد باشه . شاید همه زنا این طور باشن و واسه شوهراشون هم این طور باشن . بیچاره مجبور بود تمام عشوه گریهاشو واسه من بذاره . سینه هارو جابجا کردم . اونی رو که در حال میک زدن بودم تو دستم گرفتم و برعکس … صداش دیگه در نمیومد . از بس کیف می کرد . فکر کنم ناله های هوسش درونی شده بود . منم دیدم چیزی نمی گه بوسه هامو تو سطح بدنش پخش کردم . صورت و زیر بغلش و زیر گلوشو همه جارو می بوسیدم . از یه تیکه روزنه ای که می شد روی کوسشو هم می مالیدم تا بیشتر بهش حال بدم و اونو یک قدم به ارگاسم نزدیک ترش کنم . پاهاشو باز تر کرد و من حالا خیلی راحت تر می تونستم با چهار تا انگشتام روی کوسشو بمالونم . این کارو هم کردم . دوباره جیغش در اومد .. -آخخخخخخ .. کوسسسسسم کوسسسسم کوروش منو بکن .. بکن کنیزتو بکن .. ارباب من پادشاه من .. بکن بکن . ببین کنیزتو دست و پا بسته زیر کیر تو در اختیار توست .. کنیزتو سر حالش بیار .. -ملکه ثریای من . تو ثریایی هستی که باید بار دارشی و من این کارو می کنم . -تو شاه منی . شاه من .. تاج سر من .. سرعت کیرم تو کوسشو زیاد کرده و چهار تا انگشتمو هم با سرعتی زیاد روی کوسش حرکت می دادم . دستاشو گذاشته بود رو سینه هاش و طوری اونا رو می مالید که فکر می کردم یه مرد داره با هوس زیاد خودش دستشو گذاشته رو اونا و داره باهاشون حال می کنه . -ثریا چیکار داری می کنی . چرا این قدر به سینه هات فشار میاری . تو که آب لنبوش کردی .. -اونجوری دیگه نمی خوریش ;/; -چرا من اشتهام خیلی زیاد تر از این حرفاست ولی خودت دردت می گیره . -کاریت نباشه . ثریای هوسی خیلی پوست کلفت تر از این حرفاست ادامه بده .. چنگ محکمتر نشونه هوس زیاد تره چنگای محکم پشت سرهم مثل حالا نشون میده که دارم ارضا میشم .. اگه سینه هامو دوست داری اگه ثریا رو دوست داری زودتر تند تر زود ارضام کن آبتو می خوام ارضام کن که دیگه این قدر خودمو تیکه پاره نکنم . این زنه دیگه ما رو دیوونه کرده بود . حشرش از حد گذشته بود . چشاش رفته بود رو به آسمون و سرعت چنگ انداختن به سینه هاش بیشتر و فاصله اش کمتر شده بود و یه جایی دیگه وایساد .. -واییییییی دیگه حس ندارم بیهوش شدم . دیگه تموم کردم . آخ کوروش . کیرت درد نکنه دستت درد نکنه خسته نباشی .. هیچوقت این جوری مزه ام نداده بود . -ثریا جون تیمور هم زحمت کشیده درهر حال هر کیری یه حالی داره با همون صدای آروم و پس لرزه های هوسش گفت حالا دیگه وقت ریختن آب تو کوسمه . وقتشه که من و شوهرمو به آرزوهامون برسونی . اون لذت می بره از این که پسر مردی رو بزرگ کنه که بهترین دوستشه و بهش ارادت داره . … ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی