فکرشم نمیکردم

اوج کرونا بود، صبح رفتنی شرکت و موقع برگشتن اگه مسافر ب پستم میخورد و تو اون مسیر بود میبردم و خرج ماشینم در میومد.ی روز موقع برگشت اسنپو روشن کردم ی درخواست اومد که مقصدش ی محله بالاتر از خونه ام بود، فورا قبول کردم. وقتی رسیدم ی دختر ریز نقش با چشمانی درشت و ابروهایی کشیده سوار ماشین شد، سلام دادم جواب نداد دیدم دستش رو صورتش و با توجه ب اینکه از ساختمان پزشکان اومد بیرون حدس زدم دندانپزشکی بوده.پرسیدم دندانپزشکی بودید ک با ی حالت بی حوصله و عصبی با سر تایید کرد منم دیگه چیزی نگفتم بردمش ب مقصد رسوندمش وقتی پیاده شد دیدم رفت توی کوچه منم راهمو رفتم دو روز بعدش ماشینو جارو زدنی ی دسته کلید پیدا کردم با ی عروسک جاسویچی به جز این دختره من کسی رو سوار نکردم ک احتمال بدم واسه اون باشه.انداختم تو داشبورد و گفتم فردا ک روز کاریه پیگیر میشم یادم رفت، تا بعد از ظهر دوباره لوکیشن قبلی درخواست اسنپ اومد رفتم همون دختره بود،سلام دادم با ترش رویی جواب سلامو داد انگار من مقصر بودم ک دندونش خراب بود انقدر حالم بد گرفته شد ک یادم رفت قضیه کلید و رسوندمش ، رسیدم خونه ز زدم ب شماره ک ریجکت کرد تا دو ساعت بعد س بار زنگ زدم ک ریجکت کرد،دفعه آخر پیام دادم سلام من رانند تون هستم جه بدید لطفا ، که جواب داد عنتر تو رانندگی تو کن مزاحم نشو .
راستش هم خنده ام گرفت هم ناراحت شدم هم کرمم گرفت گفتم باید دهنشو سرویس کنم .
زدم به پرو بازی و کل کل پیامامو دو سه تا در میون جواب داد،تا یکم نرم شد ولی هنوز بی ادب و پررو بود تا اینکه قضیه کلید و گفتم : گفت میمردی عین ادم از اول بگی
منم پرو گفتم :همیشه کسی پیام میده پاچه میگیری
اونم با بی ادبی تمام گفت گوه خوریش به شما نیامده هیچ گوهی نیستید فقط آفریده شدید …
گفتم چی میگی حالت خوش نی نیم ساعت دیگه میام همونجا ک پیادت کردم بیا دسته کلیدتو بگیر
نیم ساعت دیگه رفتم دوباره ز زدم جواب نداد پیام دادم ج نداد ی بیست دقیقه وایستادم دیدم خبری نشد اومدم خونه
پیام دادم ظاهرا پیامی ک گفتمو ندیدی فردا ساعت ۶ بعد از ظهر میام همونجا کلید میدم ،بازم جوابمو نداد ب خیال اینکه دیده رفتم همونجا تا ۶.۳۰ وایستادم نیومد منم رفتم خونه رسیدم پیام داد ک برگرد بیا کلیدو بده
راستش حرصم گرفت یکمم واسم جالب شد ک چرا دستور میده اون کلیدشو میخواد نوشتم نمیام تو بیا دیگه جواب نداد ، داشت تحقیرم میکرد و کنجکاو منم نمیدونم چرا خوشم اومده بود، خلاصه بعد چند دقیقه نوشتم تا یه ربع دیگه اونجام رفتم یه نیم ساعت وایستادم ماشینو روشن کردم که بیام دیدم پیاممو ک نوشته بودم یه ربع دیگه اونجامو برام فرستاده فهمیدم که میخواد حالمو بگیره من مغرور میخواستم تهشو ببینم همون یه ربع وایستادنم کارمو تموم کرد و…
فکرشم نمیکردم ته داستانم به اینجایی ک هستم ختم بشه

نوشته: Mmrad

دکمه بازگشت به بالا