قدم اول رو من برداشتم بقیشو فروردین (۱)

از همون اولشم من بخت و اقبال درستی نداشتم اونی که فکر میکردم دوستم داره و شوهرمه خیانتکار از آب دراومد و مجبورم کرد توافقی طلاق بگیرم و خودش رفت با یه زن دیگه که عاشقش شده بود ازدواج کرد بابای درستی هم نداشتم مامانمم از شوهر صیغه ایش یه پسر لال که فقط یه گوشش می شنید داشت که یه سال بعد طلاقم مرد و منو با سیروس لال و کو شنوا تنها گذاشت کل داراییمون فقط یه خونه کلنگی قدیمی بود که توش زندگی میکردیم منم مجبور شدم برم سرکار توی یه شرکت به عنوان منشی کار پیدا کردم صاحبکارم یه مرد مسن حدود ۶۰ ساله بود که بخاطر محبتی که بهم داشت جای پدر نداشتم قبولش کرده بودم و گهگاه باهاش درد دل میکردم اما از وقتی براش زندگی و شرایطم رو گفتم دیگه رفتارش عوض شده بود مشخص بود بهم نظر پیدا کرده یه روز آخر وقت ازم چای خواست وقتی رفتم بیارم توی آبدار خونه خفتم کرد و از پشت بهم چسبیده بود و به سینک فشارم میداد آبدار خونه کوچیک بود و فقط انقدری جا داشت که دو نفر ایستاده کنار هم بایستن و من جلو ایستاده بودم و آقای ساجی از پشت بغلم کرده بود در گوشم میگفت من زن و بچه هام خارج از کشورن اگه با من باشی لازم نیست بیای سرکار بمون خونه کنار برادرت همینجوری حرف میزد و دستاشو دور کمرم حلقه کرده بود و کوسمو میمالید گفتم نه نمی خوام گفت میخوای خوب فکر کنی می خوای برم گردوند و جلوم زانو زد و صورتشو به کوسم میمالید میگفت می خوای کوست داره میگه کیر می خواد کوسم خیس شده بود و شلوارمو کشید پایین گفت آفرین تو دختر خوبی هستی بذار هم مشکل تو حل بشه هم مشکل من گفت ببین شورتت خیس شده ؟ آخرین بار کی موهاشو زدی ؟ بعد از طلاقت؟ این چیه ؟ چرا این همه مو؟ خودت میری دستشویی اذیت نمیشی؟ خوشش نیومد و ولم کرد و رفت بیرون یهو برگشت داخل گفت اینجوری نمیشه کیرشو از توی شلوارش کشید بیرون و گفت بخورش تا آبم بیاد با این موهای کوست کوفتم کردی نمی خواستم بخورم که یه سیلی محکم زد و به زور کیرشو کرد توی دهنم که یهو زنگ واحد رو زدن گفت کسی قرار بود بیاد ؟ گفتم نه گفت پس کیه ؟ گفتم خانم ساروی حسابدار باید باشه گفت تا عصر قراره یه چک رو بیاره خانم ساروی خواهر زاده زنش بود کیرشو کرد توی شلوارش گفت لباستو درست کن برو زود در رو باز کن و خودشم رفت توی اتاقش منم لباسمو درست کردم و در رو باز کردم و خانم ساروی رفت توی اتاق آقای ساجی منم وسایلمو جمع کردم و اومدم دم اتاقش و ازشون خداحافظی کردم و رفتم می خواستم دیگه نرم شرکت اما سفته داشت ازم شب بهم پیام داد برای فردا اون موضوع رو حل کن گفتم کدوم موضوع گفت همون که از بعد طلاقت دست نزدی گفتم من از فردا نمیام گفت مگه دست خودته ازت سفته دارم میندازمت زندان و اون برادر کر و لالتم آواره می کنم فردا نرفتم زنگ زد و گفت ۲۴ ساعت بهت وقت میدم اومدی که هیچ نیومدی ازت به جرم دزدی از شرکت شکایت می کنم منم گوشی رو قطع کردم شب ساعت ۱۰ بود که زنگ خونمون رو زدن رفتم دم در دیدم آقای ساجیه گفت به نفعته بذاری بیام داخل وگرنه داد و بیداد میکنم توی این محل آبرو برات نمیذارم مجبور شدم بذارم بیاد داخل گفتم خیلی پستی من تو رو جای پدرم میدونستم پیشت درد و دل کردم الان این درسته تو ازم سو استفاده کنی ؟ گفت سو استفاده کدومه ؟ تو یه زن بیوه ای منم یه مرد مجرد که دستم به دهنم میرسه می خوام کمکت کنم تو هم کمک من کن گفت حداقل یه بار بده من سفته هاتو میدم دیگه نیا گفتم نمیشه الان داداشم هست گفت گفتی که اون کر و لاله گفتم کر نیست گفت حالا هر چی میدی سفته هاتو بگیری ؟ گفتم بریم توی زیر زمین گفت بریم رفتیم اونجا تاریک بود گفت خیال کردی من خرم می خوای اینجا چیکار کنی دختره حرومزاده ؟خوبه یه بیوه زشتی این همه ناز میکنی با اون کوس زشتت فردا که سفته هاتو گذاشتم اجرا می فهمی گفتم باشه باشه بیا کارتو بکن برو گفت اینجا نه گفتم پس کجا ؟ گفت توی خونه روی تخت خودت گفتم داداشم هست گفت کوس ننش که هست به کیرم موهامو گرفت و می کشید و رفتیم توی خونه سیروس داشت تلویزیون نگاه میکرد که با دیدن من که موهام توی دستای ساجی بود اومد سمت ما که گفتم ولم کن تا اینو ببرم توی اتاقش بردمش توی اتاقش و گفتم این آقا دکتر منه اومده پامو که درد میکرد خوب کنه سیروس تو اینجا بمون و تا من نیومدم دنبالت نیای بیرونا؟ قبول نمی کرد انگار فهمیده بود چه خبره نگاه بدی بهم کرد که واقعا خجالت کشیدم بغلش کردم بهش گفتم مجبورم بذارم کارشو کنه بره ازم سفته داره سیروس میندازتم زندان تو هم آواره میشی بفهم سیروس قول میدم بعدش دیگه تکرار نشه با هزار بدبختی آرومش کردم و قبول کرد توی اتاق بمونه در اتاق رو بستم خواستم قفلش کنم که نمیدونم چرا اینکارو نکردم شاید ترسیدم شایدم … اون لحظه همه وجودم پر از ترس بود و استرس ساجی لخت روی مبل توی هال نشسته بود کیرش دستش بود و گفت این جمیله رو می خواد که روش برقصه بیا بشین روش که بدجور بی تابه رفتم جلوش ایستادم گفت نکنه موهاشو نزدی ؟ گفتم نه نزدم گفت که اینطور گفت باشه کیرشو کرد توی دهنم منم به بدترین شکل براش خوردم گفت نشونت میدم جنده حرومزاده مادر جنده شلوار و شورتم رو کشید پایین و روی مبل خمم کرد و کیرشو کرد توی کونم گفت خشک خشک می کنمت تا بفهمی باید موهاتو میزدی درد داشت خیلی زیاد اما کیر خودشم درد گرفت و مجبور شد توف بزنه اما تلمبه های بدی میزد کیر کلفتشو به زور توی کونم فرو میکرد چون کونمم مو داشت باید مدام توف میزد تا بتونه تند تند تلمبه بزنه و براش سخت بود و کیر کثیفشو درآورد و مجبورم کرد بخورمش تا آبش بیاد و بعدشم گفت سفته ای در کار نیست دفعه دیگه موهاتو میزنی میکنم سفته هاتو میدم تقصیر خودت بود اگه موهاتو زده بودی الان سفته هاتو میدادم زدم زیر گریه گفتم سفته هامو بده من بار دیگه نمی تونم گفت مشکل من نیست تقصیر خودته به پاش افتادم گفتم بمون میرم حمام موهاشو میزنم میام بلندم کرد روی مبل خوابوندم و گفت قمبل کن فکر کردم دوباره می خواد بکنه اما یهو حس کردم یه چیزی رو داره میکنه توی کونم گفتم این چه کاریه گفت مگه سفته هاتو نمی خوای من فقط اینجوری بهت میدم خیلی درد داشت اما تحمل کردم تا چپوندش توی کونم و رفت دست کردم و درش آوردم دیدم سفته هامه کلی گریه کردم از همه زندگی خسته بودم همه دنبال سو استفاده بودن ازم دو ماه بعد خونه رو فروختم و از اون محل رفتیم و رفتیم به یکی از شهرستان های اطراف تهران اونجا یه خونه رهن کردم و مدرک فنی حرفه ای شیرینی پزی گرفتم و یه کارگاه کوچیک اجاره کردم تا برای خودم کار کنم و نخوام دیگه برای کسی کار کنم کم کم کارم گرفت و سفارش های زیادی داشتم اما این بار هیچی درباره زندگی شخصیم به هیچ کس نگفتم با هیچ کس صمیمی نشدم و به هیچ کس اعتماد نداشتم سیروس هم براش ps4خریدم تا توی خونه سرگرم باشه .
تا اینکه یه روز زودتر اومدم خونه در رو باز کردم صدای آه و ناله سکسی میومد تعجب کردم در رو آروم بستم و رفتم داخل صدا از داخل اتاق سیروس بود دیدم روی تخت دراز کشیده و کیرش توی دستشه و داره میماله و با موبایلش فیلم سکسی میدید تا منو دید هول کرد موبایل از دستش افتاد دیدم یه مرد سیاه پوست داره یه زن سفید کون گنده رو از کون میکنه سیروس زود فرار کرد رفت دستشویی منم رفتم در خونه رو قفل کردم و رفتم حموم کلی گریه کردم که بدبختی هام کمه الان اینم داره خودارضایی میکنه خودمم که دیگه از سکس زده شده بودم چون خاطره تلخ سکس با آقای ساجی پدر سگ هنوز از ذهنم نرفته بود و می ترسیدم حتی به خودم دست بزنم چه برسه به اینکه به سکس فکر کنم اومدم بیرون رفتم از یخچال آب بخورم بدجوری تشنم بود دیدم سیروس نیست رفتم دیدم در اتاقش بسته است خواستم برم داخل که قفل بود نمیدونم ترسیده بود یا خجالت می کشید رفتم خودمو خشک کردم و لباس پوشیدم و یکم دراز کشیدم اون صحنه ای که سیروس کیرش دستش بود از یادم نمیرفت عجب کیری بود گفتم این سیروس واقعا حق منه نه می تونه به کسی حرفی بزنه نه ازم سو استفاده میکنه و نه آبرو ریزی راه میندازه تازه امروز فهمیدم خیلیم حشریه آقا واسم سوال بود این فیلم سکسی ها رو از کجا پیدا کرده بود؟ تو همین فکرا بودم که یه فکری به ذهنم رسید گفتم از همین امشب تو حق من شدی سیروس و منم حقمو می خوام امشب همون شبیه که منتطرش بودم به خودم گفتم جمیله تردید نکن بلند شو و گرنه تا ابد دیگه نمی تونی تجربه یه سکس امن و بی دردسر رو داشته باشی تا صبح با خودم کلنجار رفتم صد بار به خودم نهیب زدم که نه جمیله درست نیست بی خیال اما گفتم الان بی خیال این بشم خریت نیست؟ یه پسر جوون حشری کیر کلفت کیر تیز شهوتی رو بی خیال بشم تا یه پیرمرد عوضی کیر کج و کوله اش رو بکنه توی کوسم؟ تازه اونم…
ساعت ۵ صبح بود رفتم حمام و تمام موهای بدنم رو زدم گفتم گور بابای همه چیز و همه کس من کیر می خوام نمی تونم از کیر سیروس بگذرم نه کسی زن سیروس میشه نه کسی منو میگیره فقط ما دو تا به درد هم می خوریم کلی دلیل و برهان آوردم و خودمو قانع کردم که این کارو بکنم اومدم بیرون و موهامو خشک کردم با سشوار و یه رژ لب هم زدم و لباس لختی مناسبی نداشتم یه شورت و سوتین صورتی پوشیدم و رفتم توی هال نشستم مطمئن بودم نهایت تا ۷ صبح بیدار میشه چون همیشه ۷ صبحانه میخوردیم و ۷و نیم من میرفتم سر کار اما ۷ شد در اتاقش باز نشد گفتم فهمیدم این لنتی می خواد ۷ و نیم بشه تا من برم بعد بیاد رفتم پشت مبل توی هال نشستم تا منو نبینه دیدم بله آقا یه ربع به ۸ اومد بیرون رفت دستشویی تحملش خیلی سخت بود چند ساعت منتظر کیرش مونده بودم حتی وقتی صبح دیدمش کوسم خیس شد از دستشویی اومد رفت توی آشپزخونه منم بلند شدم رفتم توی آشپز خونه تا منو دید فرار کرد که از پشت گرفتمش و انداختمش روی زمین کشیدمش کف هال که از اتاقش دور باشه و نشستم روش داشت گریه میکرد اما خوب که بهم نگاه کرد و دید فقط یه شورت و سوتین دارم فقط نگام میکرد دستمو به نشونه سکوت روی لبهام گذاشتم سوتینم رو باز کردم و سینه هامو بردم جلوی صورتش و تکونشون دادم هنوز بهت زده نگام میکرد که سینه راستمو گذاشتم توی دهنش و شروع کرد خوردن عزیزم مثله قحطی زده ها و ندیده ها بود با دندوناش داشت سینه هامو زخم میکرد که پیرهنشو از تنش دراوردم و سینه اش رو براش لیس زدم و زبون زدم و گاز گرفتم چندین بار اینکارو کردم و بعدش دوباره سینه هامو دادم بخوره الان واقعا داشتم لذت میبردم اولین مردی بود که داشت سینه هامو با لذت و ولع میخورد منم کوسمو به کیرش میمالیدم کیر کلفتشو روی کوسم حس میکردم و شورتم خیس شده بود دیگه فهمیده بود کاریش ندارم که هیچ قراره مثله اون بکن سیاه پوسته جرم بده بلند شدم و دستشو گرفتم و بردمش توی اتاق خودم و خوابیدم روی تخت و اونم خوابوندم روی خودم و سینه هامو دادم بخوره بعدش سرشو فشار دادم پایین تر و نافمو لیس زد فشار دادم پایین تر و بهش اشاره کردم که شورتمو در بیاره و تا نصفه کشید پایین و کوسمو دید وحشی شد زود کیرشو دراورد و خوابید روم کیرش لای کوسم میمالید خندم گرفته بود بدبخت ندیده حتی بلد نبود بکنه با دستم موهاشو گرفتم و اشاره کردم بلند بشه واااای عزیزم شهوت حالت چشماشو یه جوری کرده بود خیلی خوشگل شده بود و از حالت حشری چشماش خوشم اومد شورتمو دراوردم کامل و پامو باز کردم و اشاره کردم بیاد جلو و کیرشو بکنه توی کوسم کیرشو گرفتم و گذاشتم دم سوراخمو خوابید روم کیرش تا ته رفت توی کوسم گفتم فدای کیرت سیروس من جمیله حق خودته بکن خیلی وحشی بود و تند تند تلمبه میزد داد میزدم وحشی من بکن من وحشی دوست دارم بکن مثله همون مرد سیاه پوسته میکرد و منم لذتی رو تجربه میکردم که هیچ مردی تا حالا بهم نداده بود که زود آبش اومد و ریخت توی کوسم و کیرشو دراورد که بره گرفتمش گفتم گوساله کجا؟ باید حالا حالا ها بکنی درست نشنید چی میگم بلند شدم و انداختمش روی تخت و شروع کردم خوردن کیرش نمیذاشت براش بخورم یه تلنگر زدم به تخمش و دستمو به نشان سکوت روی لبام گذاشتم و شروع کردم خوردن کیرش تا دوباره بلند شد این بار نشستم روش و بالا پایین میکردم براش با سینه هام بازی میکرد و سرشو بالا میاورد تا بخوره شون بعدش بلند شدم و من خوابیدم و پامو باز کردمو و اون کیرشو کرد توی کوسم تلمبه میزد و سرعت تلمبه ها بیشتر و بیشتر میشد و در نهایت آبش اومد و ریختش توی کوسم دستامو دورش حلقه کردم و سفت گرفته بودمش اونم هیچی نمیگفت و بعد از چند دقیقه ولش کردم که لبشو روی لبم گذاشت و بوسیدم گفتم فدای تو بشم چه حالی داد این بوس تشکرت و چندین لب از هم گرفتیم سیروس رفت حمام منم خوابیدم وقتی بیدار شدم رفتم حمام و یه شورت سفید و یه سوتین مشکی تنم کردم و اومدم توی هال سیروس داشت بازی میکرد تا منو دید پرید بغلم و بوسیدم ولم که کرد یادش دادم از پشت بغلم کنه و کیرشو بذاره لای کونم اونم خوشش اومده بود چون با دستش کونمو توی دستاش میگرفت گفتم قربون تو برم که نرمی کونمو دوست داری و از پشت سینه هامو بگیره چه لذتی داشت تازه فهمیدم کار درستی کردم چون هیچ مردی نبود یا اصلا حاضر نمیشد برام چنین کارهایی بکنه همشون فقط می خواستن بی هیچ مقدمه ای بکنن توی کوسم و تا ابشون بیاد برن ارضا شدن من براشون مهم نبود تازه بعدش هم می خواستن که با دوستشون باهام بخوابن و بشم جنده آقایون بشم بعدشم دیگه آبرویی برام توی این شهر نذارن برای یه زن کوس دادن مهم نیست در امنیت کوس دادن مهمه اینکه طرف نامردی نکنه و نکته ای که برای من خیلی مهمه اینکه پیرمرد نباشه من زشت ترین زن دنیا هم باشم دوست ندارم با پیرمرد بخوابم من ۲۸ سالمه تمام لذت هامو با سیروس تجربه میکنم گور پدر همه چیز و همه کس مهم اینه که هر دومون لذت هامون رو میبریم ناهار از بیرون سفارش دادم و خوردیم و تا شب هم چندین بار دیگه از پشت بغلم کرد و شب یه پتو پهن کردم کف هال و با هم توی هال خوابیدیم چه حس خوبی داشت بعد از سالها دوباره توی بغل یه مرد می خوابیدم از پشت بغلم کرده بود که شورتمو کشید پایین و کیرشو چسبونده بود به سوراخ کونم گفتم لنتی دوست داره از کون بکنه شورتمو کشیدم بالا و بهش اخم کردم شروع کرد بوسیدن کونم بگم صد بار بوسیدش دروغ نگفتم بهش اشاره کردم صبر کنه الان میام رفتم کرم آوردم و به کونم زدم و یکمم به کیرش زدم و کاملا چربش کردم و داگی شدم براش خودش کیرشو کرد توی سوراخمو و تا ته فشار داد داخل و نگهداشت و شروع کرد تلمبه زدن گفتم این لنتی می خواد مثله اون مرد سیاه پوسته بکنتم گفتم فدای تو بکن خودم بشم بکن سیروس جونم وسط تلمبه زدن ها چندین بار کیرشو با فشار زیاد و محکم میکرد توی کونم گفتم جوووونم چه خوب از سیاه پوسته تقلید میکنه با اینکه از کون دادن خوشم نمیومد اما بهترین و لذت بخش ترین کونی که دادم به سیروس بود بعد از اینکه آبش اومد شورتمو پام کرد و کنارم خوابید لبامو غنچه کردم که بوس یادت رفت و چند تا لب ازم گرفت و کونمم چند بار بوسید و از پشت بغلم کرد گفتم اینجوری حال نمیده جمیله پاشدم لخت شدم و سیروس هم لخت کردم و دوتایی لخت توی بغل هم خوابیدیم اون روز سر کار نرفتم و با سیروس حال کردیم و فرداش رفتم سر کار زووود زووود کارهامو انجام میدادم تا زودتر بیام خونه و سیروس بهم طعم شیرین لذتهای سکسی رو بهم بچشونه چون دیدم از فیلم خیلی خوب تقلید میکنه فیلترشکن خریدم و از سایت های فیلم های سکسی فیلم هایی که دوست داشتم اونجوری سکس کنیم دانلود کردم تا نشونش بدم و مثله اونا با هم سکس کنیم یکسال گذشت انقدر فیلم دانلود کردم و مثله اونا سکس کردیم سیروس یه حرفه ای شده بود انقدر که جمیله شهوت بالا بهش تحویل میدادم جمیله ارضا شده کوس و کون کرده شده تحویل می گرفتم.
کم کم با یکی از کارمندام بنام فروردین خیلی صمیمی شدم و بهش میگفتم فروی جون اونم خیلی بهم علاقه داشت و یه روز که با هم توی کارگاه تنها بودیم درد دل کرد و گفت که از وقتی شوهرش مرده ۳ تا داداشاش نذاشتن یه آب خوش از گلوش پایین بره از همه بدتر داداش کوچیکشه که نمیزاره هیچ خواستگاری براش بیاد و تا الان یکی دو تا از خواستگاراشو لت و پار کرده البته چون پیر بودن گفتم دمش گرم گفت نه بابا اونم بفکر خودشه گفتم چطور ؟ گفت هیچی بابا الان داداشم میاد دنبالم دیگه باید برم تا دم در بدرقش کردم و داداش کوچیکشو دیدم یه پسر لاغر و قد بلند خوش تیپ بود که یه موتور داشت و خیلی مودب حرف میزد اصلا باورم نمیشد که چنین کسی اونجوری که فروید می گفت باشه شب خیلی به حرف فروی درباره داداش کوچیکش که اسمش حسام بود فکر کردم اون به فکر خودشه !
زدن خواستگارهای فروی چه سودی برای داداش حسامش داره ؟ از اون روز بیشتر با فروی صمیمی و راحت شدم و کم کم از زیر زبونش یه چیزایی کشیدم اما بازم مطمئن نبودم فروی خیلی دختر شیطونی بود شهوت بالایی هم داشت بهم میگفت شوهرت بیشتر از کون میکنتت مگه نه ؟ (من به کسی نگفتم مطلقه ام و با برادرم زندگی می کنم گفتم متاهلم و شوهر دارم )گفتم بخاطر کون گندم میگی ؟ گفت منم دلم خواست چه برسه به اون گفتم جوووون بیا بکن دستشو از روی شلوار لای کونم می کشید و به کونم ضربه میزد میگفت جووون الان پامو تا زانو کنم میره توش؟ گفتم با سرم بری جا داره خندید و گفت پس کوست باید آس باشه گفتم نه کارش درسته کوس و کون رو با هم میکنه گفت آخ جون از این کمر سفتاست ؟ گفتم اولش نبود من کمرشو سفت کردم گفتم با چی ؟ گفتم برای چی می پرسی؟ تو که شوهر نداری با این داداشاتم تا موهات مثله دندونات سفید بشه رنگ کیر رو نمی بینی گفت خیلی بیشعوری خیلی بد حقایق رو به روی آدم میاری هر روز بیشتر از قبل به فروی علاقمند میشدم و بیشتر صمیمی تر میشدیم صد بار احساس کردم می خواد یه چیزی بگه اما نمی گفت تا اینکه یه روز بهم گفت میشه من نرم خونه ؟ نمی خوام امشب برم خونه میشه بگی چون شب عیده سفارش زیاد داریم و باید تا صبح کار کنیم گفتم سفارش داشتیم اما همشو تا عصر آماده می کنیم به شب نمیکشه گفت الکی به داداشم بگو گفتم واسه چی؟ گفت یه مهمون دادیم نمی خوام برم خونه ببینمش بهش گفتم بیا بریم توی انبار رفتیم اونجا بهش گفتم منو تو با هم خیلی رفیقیم مگه نه ؟ گفت اره گفتم یه سوال ازت میپرسم راستشو بگی خودم پشتتم دروغ بگی همه چیز بین ما تمومه گفت جمیله من جز تو هیچ کسو ندارم مطمئن باش بهت دروغ نمیگم دستمو روی کوسش گذاشتم گفتم حسام طعم اینو چشیده و الان بیشتر می خواد ؟ زد زیر گریه و گفت آره گفتم حتما هم از ایناست که تا ابش میاد ولت میکنه واسه همینه تو ارضا نمیشی و
بعضی روزها شهوتت بالاست ؟ گفت آره از کجا فهمیدی ؟ گفتم چون شهوتت بحدی بالا بود کونمو انگشت میکردی و دستمالی خندید گفت کون گلابی منی تو گفتم دمت گرم راستشو گفتی من یه فکر بکر دارم که با هم لذت ببریم اهلش هستی گفت هر کاری تو بگی انجام میدم گفتم بهش بگو صاحب کارم می خوان برن شمال و یه دو سه روزی نیستن کلید خونشون رو داده به من که برم براشون خونه رو تمیز کنم قبل اومدنشون گفت نه به خدا اینو بگم هر شب می خواد بریم اونجا گفتم برید اصلا هر سه شب اونجا بمونید گفت چیز میکنه گفتم بذار بکنه خودتو کامل در اختیارش بذار هر کاری خواست بذار بکنه گفت واسه چی ؟ گفتم بعد اون ۳ روز بهت میگم گفت با اینکه دوست ندارم اما باشه رفتم توی هتل ۳ شب جا گرفتم سیروس رو بردم اونجا و خودم یه نصاب دوربین مدار بسته آوردم و گفتم می خوام دوربین بذاری که کل خونه رو پوشش بده و کاملا مخفی باشه و هیچ کس نفهمه پسره خیلی حرفه ای بود و خیلی خوب برام درستشون کرد و گفت فقط یه رمز داره که اون رو به انتخاب خودتون تغییر بدید که دسترسی اش فقط در اختیار خودتون باشه و تنظیم کرد که فیلم ها رو روی موبایلم ببینم و در سیستم توی اتاق سیروس هم سیو بشه منم در اتاق سیروس رو قفل کردم و گفتم فقط از اتاق من و هال استفاده کنن و رفتم کارگاه کلید رو به فروی دادم و رفتم هتل پیش سیروس شب بود حدود ساعت ۱۱ شب که حسام و فروی اومدن خونه ما غذا از بیرون گرفته بودن و غذا رو خوردن و حسام رفت جلوی تلویزیون نشست و کانالای ماهواره رو بالا پایین میکرد انگار دنبال یه کانال خاصی بود اما پیدا نمی کرد گذاشت یه شبکه که یه فیلم امریکایی بود پر از صحنه های سکسی فروی یه تاپ مشکی و شلوار کرمی پاش بود دو تا استکان چای ریخت و رفت کنار حسام نشست حسام بلند شد لخت شد و کیرشو میکرد توی دهن فروی لنتی خیلی خشن بود رفت روی مبل ایستاد و کیرشو تا ته میکرد توی دهن فروی جوری که فروی داشت خفه میشد و دست و پا میزد گفتم جووونم من خشن خیلی دوست دارم کوفتت بشه فروی حسام باید ماله من باشه و ماله من میشه فردی رو از موهاش می کشید و بردش توی اتاقم روی تخت و پاهاشو داد بالا و کیرشو کرد توی کوسش و با شدت زیاد کیرشو توی کوس فروی میکرد همون موقع سیروس داشت کوسمو میخورد و منم بی خیالش شدم و حواسمو دادم به سکس با سیروس و گوشیو گذاشتم کنار بعدشم خوابیدیم صبح رفتیم با سیروس بیرون یکم خرید کردیم و یه زنگ زدم به فروی گفتم دیشب رفتید ؟ گفت آره گفتم پس حله دو شب دیگه هم می خوای برید کار از محکم کاری عیب نمیکنه گفت فشار زیادی روی منه دوست ندارم اذیت میشم گفتم خب نرو می خوای بگو زودتر اومدن گفت باشه امشب میریم تمیز می کنیم برای فردا گفتم آها عالیه خداحافظ اون روز تا شب بیرون بودیم و کلی خرید کردیم برای فروی و حسام کلی چیز خریدم برای خودمون و شبهای رویایی که قراره در آینده داشته باشیم شب از خستگی خوابیدیم و صبح ساعت ۱۱ اومدیم خونه خودمون همه جا تمیز بود رفتم همه دوربین ها رو خاموش کردم و فیلم های ضبط شده رو دیدم لنتی حسام ترکونده بود همه جوره فروی رو سرویس کرده بود تازه به وحشی ترین شکل موجود کپی کردم روی فلش و دو شب بعد همه چیز رو مهیا کردم و از فروی و حسام دعوت کردم خونمون به سیروس گفتم از اتاقت بیرون نیا و وقتی فروی و حسام اومدن چای خوردیم و فروی رو صدا زدم بردمش دم اتاق سیروس گفتم شوهرم کارشو خیلی خوب بلده فقط بعد از تصادف تکلمش مشکل پیدا کرده و یکم گوشش سنگینه فقط کافیه براش لخت بشی طعم سکس واقعی رو بهت می چشونه گفت نه تو رو خدا حسام پس چی؟ گفتم امشب حسام ماله منه برو داخل امشب حسام ماله منه تو ماله سیروس گفت نه به زور هولش دادم داخل و در رو بستم حسام گفت اینجا چه خبره ؟ گفتم خبری نیست میشه با من بیای توی اتاقم ؟ گفت واسه چی؟ گفتم باید چیزی رو نشونت بدم و رفتیم توی اتاقم در رو قفل کردم که ترسید گفتم ساکت باش و بیا اینجا فیلم سکس اش با فروی رو نشونش دادم گفتم اگر می خوای پخش نشه هر کاری من میگم میکنی که یهو گوشی رو ازم گرفت و زدش توی دیوار گفتم میدونی چند تا ازش دارم ؟ میدونی که خیلی بود توی هال توی آشپزخونه روی مبل روی اوپن بعدشم که حموم دوتایی رنگش مثله گچ سفید شده بود گفتم نترس فکر کن منم فروی ام یالا شروع کن انداختمش روی تخت و سوتینم رو باز کردم و گفتم میدونی همیشه اول باید از سینه های یه زن شروع کنی ؟ سینه هامو خوب نمی خورد که یه سیلی زدمش گفتم بخوای گوه بازی دربیاری امشب با شوهرم و فروی جرت میدیم گفت فروردین کجاست ؟ گفتم توی اون اتاق پیش شوهرمه گفت نه گفتم نه و کیر شوهرم،که الان داره کوسشو جر میده این همه تو مثله وحشیا کردیش الان شوهرم بکنه طوریه ؟ ناراحتی داره خواهرتو میکنه ؟ خب تو هم زنشو بکن گفتم امشب کاملا در اختیارتم میکنی اما اون جور که من دوست دارم و سینه هامو کردم توی دهنش و شروع کرد خوردن گفتم سینه هامو توی دستات بگیر و نوکشو مک بزن و یه گاز کوچولو بگیر مجبورش کردم حسابی سینه هامو بخوره انقدر که دیگه کبود شده بودن بلند شدم گفتم بلند شو و خوابیدم و گفتم چرا معطلی ؟ شورتمو در بیار شورتمو درآورد گفتم شروع کن که شلوارشو دراورد گفتم نه اول باید بخوریش برای کردنش زوده فکر کردی چرا فروی دوست نداشت بهت بده ؟ چون سکس واقعی رو بلد نیستی چوچولمو بهش نشون دادم گفتم هر کاری دوست داری بکن بمالش مکش بزن بخورش که گفت اینجوری نه 69شدیم و من برای اون میخوردم و اونم برای من میخورد کیرشو تا ته میکردم توی دهنم میگفت جووون کیرخوریت ملسه کیرش کلفت نبود اما دراز بود بر عکس سیروس که کیرش کلفت بود حسابی شهوتش بالا زده بود و بلند شد و پاهامو داد بالا و کیرشو کرد توی کوسم و وحشیانه تلمبه میزد گفتم جوووونم حالا این وحشی بودن به یه زن حال میده میگفت جووونم جمیله جنده منی گفتم تو بهترین کوس کن دنیایی از شوهرمم بهتر بکن کوسمو جووونم چه حالی میده فروی داداشت خیلی خوبه صدامو آروم کردم گفتم حسام کوس کش از امروز خواهرتو نکن از الان تو ماله منی کوسکش میگفت دوتاتون رو می کنم گفتم جون منو بیشتر منو بیشتر بکن میگفت باشه جرت میدم که دیگه نتونی راه بری جنده تا اینکه آبش اومد و ریخت توی کوسم و افتاد کنارم گفتم حسام بهت حال ندادم ؟ گفت عالی بود گفتم پس بوس بعد سکس چی میشه ؟ بوسیدم و گفت فقط همین امشب بود ؟ گفتم نه تا هر زمان که فروی با شوهرم بخوابه تو هم می تونی با من بخوابی حسام رفت دستشویی و منم رفتم در اتاق سیروس رو باز کردم دیدم فروی رو داگی کرده و داره توی کوسش تلمبه میزنه در رو بستم و دم دستشویی منتظر حسام موندم و تا اومد پریدم بغلش و پاهامو دور کمرش حلقه کردم و گفتم بریم توی حال روی مبل بشین بهش گفتم بشین الان میام کرم آوردم به کیرش زدم و چربش کردم و کیرشو به سوراخ کونم مالیدم و روش نشستم کیرش کامل رفت توی کونم و شروع کردم بالا پایین کردن میگفت جونم چه تصویر قشنگیه از پشت من دارم کون به این بزرگی و خوشگلی رو میکنم جووون جوووون های بلندی میگفت بهم گفت زن جنده آبم داره میاد گفتم بیاد و تندترش کردم گفتم اومد ؟ اومد؟ اومد؟ و آه کشید و گفت اومد اومد اومد .
بهش گفتم از پشت بغلم کن کیرتو بذار لای کونم و سفت فشار بده و از پشت سینه هامو بگیر ولم نکنیا گفت تا کی؟ گفتم تا هر وقت بخوای اصلا تا صبح گفت جوووونم طرفای ۷ صبح بود که حسام گفت من باید برم یه سر خونه وگرنه داداش بزرگم میاد گفت برو فروردین رو صدا کن بریم گفتم بگو فروردین رو رسوندی سر کار مگه نگفتید اومدید خونه ما ؟ گفت چرا گفتیم اما نگفتیم شما هستید گفتیم برای نظافت میایم گفتم تو برو بگو فروی رو رسوندی محل کارش و بنده خدا رفت گفت دفعه بعد کیه؟ گفتم شما می تونید هر شب بیاید ؟ گفت نه گفتم پس هر زمان شما بخواید ما که همیشه آماده ایم بوسیدم و گفت جمیله تو جذاب ترین زنی بودی که کردمش گفتم جذاب تر از فروی؟ گفت خیلی جذاب تر از اون گفتم پس از این به بعد فقط با من سکس کن قبوله ؟گفت قبوووله و بوسیدم و کونمم بوسید و گفت با فتح این کون حس نادر شاه رو دارم بعد از فتح هند گفتم پس حالا حالاها این حسو تجربه میکنی و چند دقیقه ای از پشت بغلم کرده بود و سینه هامو توی مشتاش گرفته بود و میگفت می خوام هر شب این کون رو بکنم گفتم پس هر شب بیا گفت درستش می کنم و رفت یهو صدای فرویاومد که گفت کلک بدجور رامش کردی حاضر نبود ازت دل بکنه گفتم مردها قلق دارن وگرنه حسام بهترین مردیه که دیدم گفتم تو راضی هستی؟ گفت ببین دختر عالی بود شوهرت عالی بود حسام دو بار میکرد گریه می افتادم دیشب تا الان ۴ بار کوس دادم بهش اونم حسابی لذت بردم که سیروس از اتاق اومد بیرون و فروی رو از پشت بغل کرد و سینه هاشم توی مشت گرفته بود گفتم ببین چیکار کردی منو ندید چشماش فقط تو رو می بینه گفت من عاشق این از پشت بغل کردناشم منم رفتم دستشویی وقتی اومدم دیدم سیروس فروی رو داگی کرده و داره از کون میکنه و فروی میگفت شما مردا تا زنا رو از کون نکنید سکستون سکس نیست بکن تا سکست تکمیل بشه بکن سیروس که آبش اومد رفت حمام و فروی اومد کنارم روی مبل نشست و گفت دمت گرم چطور حسام رو قانع کردی که اصلا سراغم نیاد؟ تازه با تو سکس کنه ؟ گفتم با فیلم سکس های اون شبهایی که میومدید اینجا گفت فیلم گرفتی ؟ واقعا ؟ ببینم رفتیم توی اتاق سیروس نشونش دادم گفت جنده واقعا عقلت کار میکنه ها؟ گفت من دیشب تا چند مدت فقط توی اتاق ایستاده بودم و شوهرت نگاهم میکرد بدبخت و سر جاش نشسته بود نتونستم تحمل کنم و اومدم دم اتاق شما که شنیدم میگفتی گازش بگیر حالا این یکیو گاز بگیر فهمیدم مشکلی نیست و دارید با هم حال می کنید بعد رفتم داخل اتاق برای سیروس لخت شدم خیلی مرد با احساسیه و خیلی استاد مرحله به مرحله رفت تا چندین بار ارگاسم شدم گفتم از الان شر حسام رو از سرت کم کردم و می تونی با سیروس باشی گفت با کاری که تو کردی میشه خیلی کارا کرد گفتم مثلا چیکار؟ گفت میشه به جز حسام و سیروس با مردای دیگه هم سکس کرد گفتم نه تجربه خوبی نیست مردا تا نقطه ضعف شون رو میدونی رامتن ما که از همه مردا نقطه ضعف نداریم گفت نقطه ضعف هاشون با من تازه می تونیم هم باهاشون سکس کنیم هم ازشون پول بگیریم گفتم نه دختر جون من اهل این کثافت کاریا نیستم حسام و سیروس برام کافین گفت باشه بابا پیشنهاد بود گفتم خیلی پیشنهاد بدی بود دیشب تا الان گایدنت الان به فکر دادن های بیشتری واقعا کی هستی تو ؟ گفت فروردین جم گفتم خانم فروردین جم قانع باش گفت من قانعم اما دوست دارم فقط یه بار واسه یه بارم که شده با پسرخالم آرش سکس کنم عشق نوجونیم بود یه چند باریم اون زمان بهش لاپایی داده بودم یه بارم سر کیرشو کرد توی کونم که دردم گرفت و باهاش کات کردم خندیدم و گفتم الان می خوای به تلافی اون روز بهش کون بدی ؟ گفت یه جورایی و خندید گفتم بخاطر یه سر کیری که رفت توی کونت از عشقت گذشتی؟ گفت نه همین حسام دید و از همون موقع دیگه ولم نکرد و آرشم کتک زد و اونم دیگه نیومد سراغم اما خودش از اون روز … گفتم پس از قبل ازدواج به حسام دادی تا الان ؟ خیلی باحالی پس خودتم می خواستی سلیته خانم گفت اینم یه جورایی گفتم حالا نقطه ضعف آرش چیه ؟ گفت من میارمش اینجا تا باهام سکس کنه تو فیلمشو بگیر مثله ماله من و حسام بعد این یه زن پولدار گرفته تهدیدش می کنیم که اگر حرفی بزنه یا بهمون فلان مبلغ رو نده فیلمو برای زنش می فرستیم گفتم خیلی حرومزاده ای دختر گفت من شاگردتم فیلم منو حسام رو که یادته؟ اما جمیله پاکش کنیا؟ کسی نفهمه گفتم خیالت تخت نگهش داشتم تا حسام بی خیالت باشه و تو هرزگی کنی بده ؟ گفت نه محشره .

نوشته: جمیله

دکمه بازگشت به بالا