لذتی که من و دایی احمد از همدیگه بردیم

سلام به همه دوستان شهوانی
نیما هستم ساکن تهران و الان 21 سالمه اینجا میخوام یکی از خاطرات شیرینمو بهتون بگم چند مورد دیگه هم هست که بعدا براتون تعریف میکنم.
با اینکه فاعلم و تمایل به کردن پسرها دارم اما بر خلاف بعضی از پسرها که کون دادنهای خودشونو مخفی میکنن من صادقانه اتفاقاتی که برام افتاده رو میخوام بگم اتفاقاتی که توی شکل گرفتنش من نقشی نداشتم ولی ازم لذت بردن و منم لذت بردم.
دایی بزرگم که الان حدود 47 سالشه و کارش کشاورزیه خیلی مرد مهربونیه ساکن یکی از روستاهای نزدیک همدان هستش زن و بچه داره و پسرش یه سال ازم بزرگتره و اینم بگم که ماها هر چند ماهی یک بار که البته هر بار حدود یه هفته ای همدیگه رو میبینیم ، یا ما میریم روستای داییم و یا اونا میان تهران خونه ما و بقیه فامیل. خب بریم سر اصل مطلب : از وقتی که خیلی بچه بودم یادمه که داییم منو محکم بغل می گرفت و میبوسید و وقتی تنها میشدیم بدنمو لمس میکرد اون موقع متوجه نبودم که چرا این کارها رو میکنه بعدها فهمیدم که دایی جونم بچه بازه . کمی که بزرگتر شدم وقتی تنها میشدیم دستشو میبرد توی شورتم . از حس کارهای یواشکی خوشم میومد . تقریبا شانزده سالم تموم شده بود که یبار زمستون وقتی زیر کرسی خونشون نشسته بودیم ، زیر لحاف دست منو گرفت و برد توی شورت خودش همینکه کیرشو داد دستم شوکه شدم و ترسیدم مخصوصا که همه دور کرسی نشسته بودن نمیشد واکنش نشون بدم ، قلبم از ترس و هیجان تند تند میزد و ی جورایی خوشم اومده بود اون موقع اولین بارم بود که کیر بزرگ رو حس میکردم. بعدها هر بار که تنها می شدیم کیرشو میداد دستم تا براش بمالم توی 17 سالگیم یبار توی زیر زمین خونه مادر بزرگم وقتی کیرشو میمالیدم ازم خواست که کیرشو بگیرم توی دهنم ، از تصورش هم حالم بد شد ولی چند بار گفت و بخاطر داییم خودمو راضی کردم اما راستش وقتی کیرشو گرفتم توی دهنم از این کار خوشم آمد و با لذت کیرشو میخوردم گرچه اون موقع زیاد سردرنمی آوردم فقط حس خوشایندش برام جالب بود بعدها که فهمیدم چی به چیه . اون موقع ها خودم چند بار پسرهای همسایه هامون که ازم کوچکتر بودن رو کرده بودم و نسبت به سن خودم از گاییدن لذت میبردم ولی با دایی بودن هم برام لذت بخش بود شاید برای اینکه با تجربه بود و بلد بود چکار کنه و چجوری باهام حال کنه که منم لذت ببرم . گذشت یه بار که رفته بودیم روستای دایی فرداش منو با خودش برد توی باغشون باغی که از روستا کمی فاصله داشت . وقتی رسیدیم باغ رفتیم داخل اتاقی که توی باغ بود قبلا هم همونجا دستمالیم کرده بود یا یکی دوبار همونجا براش خورده بودم ولی این دفعه کاملا لختم کرد و بعد از بغل کردن و بوسیدن های محکم منو خوابوند روی تخت و قوطی وازلین رو که با خودش آورده بود رو در آورد و با اون انگشتهای زمخت و خشنش وازلین و توم فرو میکرد و قربون صدقه ام میرفت و چون انگشتش خشن و بزرگ بود من هی خودمو میکشیدم … میگفت یه کم صبر کن اون تو که چرب بشه و ماهیچه های پشتت باز بشه اونوقت دیگه درد اذیتت نمیکنه منم خجالت میکشیدم و حس کنجکاوی داشتم و بیشتر تحریک میشدم… خلاصه بعد اینکه با انگشتهاش با سوراخم بازی کرد بعدش کیر خودشو چرب کرد و خوابید روی من .
اولش لاپایی میزد و هربار که کیرش با سوراخم تماس پیدا میکرد راستش ته دلم خالی میشد . دوست داشتم زودتر بهم فرو کنه . ازم خواست پایین تخت بایستم و دولا بشم روی تخت چوبی که پایه هاش کمی بلند تر از تختهای معمولی بود بعد آمد پشتم و کیرشو که چرب بود بهش تف هم زد گذاشت روی سوراخم و خیلی آروم و یواش اول فقط سر کیرشو بهم فرو کرد اما باور کنید یا نکنید از شدت درد و سوزش سرم گیج رفت و از کمر به پایین انگار فلج شد تا جیغ زدم فوری کشید بیرون و بوسم کرد و آرومم کرد و باز انگشتشو برد تو چرخوند این دفعه ازم خواست روی تخت قنبل کنم ( داگی ) دوباره یواش تر از قبل سر کیرشو بهم فرو کرد بازم درد داشتم ولی تحمل کردم . یواش یواش بقیه کیرشو بهم فرو کرد و همزمان که بهم تلمبه میزد با کیرم هم بازی میکرد کم کم لذت جای درد و سوزشش رو گرفت طولی نکشید که به اوج لذت رسیدم یعنی فقط با چند بار تلمبه زدنش آبم اومد واااااای چه حس خوبی بود اون روز چون تازه داشتم به بلوغ میرسیدم با اون حرکت داییم برای اولین بار آبم اومد . خیلی خیلی برام لذت داشت و تلمبه زدنهای داییم اینقد ادامه داشت که دو بار دیگه هم آبم آمد و چقدر برام حس خوبی داشت تا بالاخره یهو حس کردم نفسهایی داییم تند تر شد و محکمتر منو فشار میداد و خشن تر بهم تلمبه میزد و یهو حس کردم توی شکمم داغ شد داییم آبشو ریخت توم و خودش شل شد افتاد روم و چون باز هم اولین تجربه ام بود که آب کسی توی من خالی میشد این حس هم برام خیلی شیرین بود و واقعا لذت بردم چند لحظه بعدش داییم کیرشو ازم کشید بیرون و دوباره منو بوسید و گفت جووووون خیلی کیف کردم خیلی خوب بود بعد ازم پرسید اذیت نشدی؟؟؟ با سر اشاره کردم که یعنی نه بعد پرسید خوشت امد؟؟؟ با اینکه خیلی خوشم آمده بود ولی خجالت کشیدم جواب بدم سرمو انداختم پایین داییم گفت خوب پس معلومه که خوشت امده . بازم میارمت همین باغ جای خوبیه دنج و خلوته و از همدیگه لذت میبریم.
و از اون به بعد چندین بار دیگه من و داییم از هم لذت بردیم گاهی واقعا دلتنگ میشم .
بازم میگم با اینکه بیشتر حس فاعل بودن رو دارم ولی خوابیدن زیر آدم کاربلد خیلی لذت داره مخصوصا اگه خیلی به ندرت این اتفاق بیفته . امیدوارم شما هم از سکسهاتون لذت ببرید.

ممنون که خوندید . نیما

نوشته: نیما

دکمه بازگشت به بالا