مادر فداکار 65

قربون تو خواهر خوشگل خودم برم . فکر کردی من دوست دارم خسته شم و کمرمو واسه این همه زن درد بیارم . یه چیز تازه و ناز رو ول کنم و برم این تاکسی بر گشتی ها رو بچسبم . امیر که این جوری حرف می زد گل از گل الناز می شکفت -ولی الناز جون اونا هم به هر حال دوستت دارن و منو هم دوست دارن و این صحنه رو که می بینن به هیجان میان . حالا میل خودته .. -امیر اگه منم حرفی نزنم ولی خیلی حرص می خورم عصبی میشم . ولی به فکر اون لحظاتی باش که اونا برن و من و تو تنها شیم -من و تو و مامان .. -عزیز دلم . تو و مامان که می تونین همو درک کنین . اینقدر بکنمت و توی کست فرو کنم که خودت خسته شی و بگی داداش بسه بسه بسه .. ببین اون خانوما رو نگاه کن ;/; الان چهار تایی افتادن به جون هم و دست از سر هم ور نمی دارن . مامانو هم انداختن اون وسط . یواش یواش طوری زبون مامانو باز می کنن که اعتراف کنه زیر کیر من خوابیده -امیر تو یه وقتی چیزی نگی ها -واسه چی ;/; دوست داری که فکر کنن تو اولین زن من هستی ;/; -مگه این طور نبوده ;/; تو که قبل از گاییدن مامان منو گاییده بودی -اوخ نازتو بخورم خواهر گلم . پس یه کاری نکن که امشب بهمون بد بگذره . سعی کن کاری کنی که همه راضی باشن .. امیر از دیدن این همه کس و کون به هیجان اومده بود .. کتی : الناز ببینم  الهام چند مدل کیر خرید کردی ;/; -هویج و موز .. زنا دسته جمعی سوت کشیدند .. -آفرین به تو الهام . کاش چند تا بادمجون هم می خریدی . -اتفاقا از اونا هم خریدم . خیار قلمی هم خریدم . فکر همه جاشو کردم . چون حساب کردم انواع و اقسام کس ممکنه داشته باشیم و بد نیست با هر یک از اینا یه مدل کسو آزمایش کنیم .. کتی : من خودم آرنجمو فرو می کنم تو کست -بدبخت گشاد خودتی .. دوتایی شون به شوخی افتاده بودن به جون هم و کس و کون همو انگولک می کردن . سوسن : ببینم خیار قلمی ;/; این مخصوص کدوم کسه . کس من بهش می خوره ..الهام : داداش  کیر کلفت من که واست کس نذاشته همون ماه اول آش و لاشت کرده -الهام تو از کجا می دونی کیر داداشت کلفته ;/; -معلومه دیگه کیر مرد به تخمش میره .. یه بار که بچه بودم در اتاق خواب باز بود و یه لحظه کیر بابا رو دیدم .خیلی چاق و چله و دراز بود -زیارت قبول نوش جون کردی ;/; -خفه شو سوسن . آدم که با خواهر شوهرش این جوری حرف نمی زنه .. زنا سر به سر هم میذاشتن و امیر نمی دونست واقعا باید از کجا شروع کنه . الهام : راستش اون خیلر قلمی رو آوردم برای الناز جون که پس از مراسم هیجان انگیز پرده بر داری یا همون پرده پاره کنی با اون خیار قلمی باهاش حال کنیم . آخه همش که نمیشه زیر کیر امیر جون باشه . یه زن تنوع هم می خواد . حالا باید ببینیم کدوم کس سفت تره و کدوم کس شل تر .. برای کس های سفت باید چیزای نرم در نظر گرفت انسیه :خاله جون عروس و داماد ! تو مگه می خوای اینجا فیزیک شیمی کار کنی یا زیست شناسی درس بدی ;/; کس شاید دور و برش سفت یا شل باشه ولی داخل همشون نرم و شله و هرچی که فرو کنی راهشو می گیره و میره .. -آخخخخخخ اینو آقایون بهتر می دونن و بیشتر حسش کردن -واااااا فدای کیر آقایون بشم من . کتی : الهام چیه پیش الناز همش پاچه خواری می کنی و از این میگی که  انگار خودت طالب کیر نیستی . الناز خودش زرنگه . چیه می خوای کاری کنی که خودت بری زیر کیر امیر و ما ازش محروم شیم ;/; . عمه به برادر زاده نزدیک تره تا خاله به خواهر زاده .. -یادت باشه که الناز از شکم خواهرم بیرون اومده .. المیرا که دید داره شر بپا میشه گفت خانوما ولش کنین و موقعش که شد امیر خودش میاد و یه شاد باش عمومی به همه شما میده .. شیرینی همه شما محفوظه .. فقط صبر داشته باشین .. حالا روی همدیگه رو ببوسین . الهام که زود همه چی رو فراموش می کرد و اصلا کینه ای نبود رفت چاک کس کتی رو از وسط باز کرد ویه ماچ صدا دار از روش بر داشت . کتی هم همین کارو انجام داد و دوتایی همدیگه رو بغل زدند . انسیه و سوسن و المیرا هم به هم چسبیدند .. المیرا : گلهای من شما مشغول باشین .. هر موقع سد شکست و دیواره ریخت بهمون خبر بدین . با این که المیرا اونا رو به حال خودشون گذاشته بود ولی دلش پیش بچه هاش و در واقع الناز بود که  فشار روی کسش به چه صورت می تونه باشه . آخه کیر امیر خیلی کلفت و دیگه بیش از اندازه مردونه بود . -الناز دوست داری در این لحظه های باشکوه من چه جوری این کیر رو توی کست فرو کنم -راستش من که تصورشو نمی کردم این لحظه به یاد موندنی رو در کنار تو باشم ولی اون چیزی رو که می خواستم در این محیط نمی بینم . دلم می خواست آرامش داشته باشم . نه این که این همه شلوغی باشه . اما حالا که شده . دلم می خواد با تمام عشق و احساست منو بغل کنی من حس کنم که دیوونه وار همونجوری که من دوستت دارم تو هم دوستم داری . چش تو چش هم باشیم و تو هم کارتو بکنی …. ادامه دارد .. نویسنده … ایرانی

دکمه بازگشت به بالا