ماساژور حرفه ای (۲)

…قسمت قبل

ضمن عرض پوزش بابت وقفه طولانی زمانی که از قسمت اول داستانم تا این قسمت پیش آمد.
قبلا خودمو معرفی کردم،احمد هستم و46سال سن دارم.
خلاصه ای از قسمت اول رو می‌نویسم که بهتر متوجه موضوع باشید،تو اینستا با یک ماساژور آشناشدم که از خودم بیست سال کوچکتره و تمایل زیادی به من اعلام کردوبعدش چت وسکس چت و رفتم سرقرارکه اونجا بعد از یک عمر فهمیدم چه خواسته هایی دارم و گرایش به همجنس در من بیدار شدو خلاصه شدم عروس یک عشق واقعی.
درصورت تمایل میتونید قسمت اول رو سرچ و مطالعه کنید تا بهتر به داستان اشراف داشته باشید.
بعد از اینکه با شاه داماد از حمام بیرون اومدیم مقداری میوه و خوراکی استفاده کردیم و نشستیم با هم گرم صحبت شدیم.این عشق زندگی من اسمش مهدی هست و در حقیقت یک استاد واقعی در رابطه جنسی.
با این جمله شروع کرد که خانومی خیلی عاشقتم و ازت یک قول میخوام،من که با شنیدن این کلمه بند بند وجودم رو به لرزه می‌انداخت ،گفتم تو جون بخواه آقای من،سرور من،سرش رو جلو آورد و لبهامو بوسید و مکید و کمی هم زبونشو توی دهنم بازی داد و در حالی که ازم تعریف میکرد گفت ازت میخوام فقط مال من باشی و من هم قول میدم با کسی جز تو رابطه نداشته باشم.
گفتم تو باعث تولدی دوباره در من شدی چطور میتونم به دیگری فکر کنم؟تو کاری بامن کردی که دوست ندارم از زیارت بلند بشم چه برسه به اینکه به کسی دیگه فکر کنم.
دوباره سرشو به طرف من آورد و اینبار محکم منو بطرف خودش کشید.در حالی که با لبو دهن هم بازی میکردیم با دستش نوک سینه هامو نوازش میکرد.سپس سرش رو برد پایین و سینه هامو جوری میکنید که تمام وجودم رعشه افتاده بود ،در کم کم بروی من خوابید و همینجور که لبها،گردن وسینه هامو غرق در شهوت و لذت برده بود با کیرش رو کیرم می‌مالید و کلمات عاشقانه بیان میکرد،وقتی در کنارم خوابید و در اوج لذت بودم بی اختیار دستم رو روی کیرش گذاشتم و با لیسیدن بدنش سرمو به سمت کیرش بردم،بی اختیار به سرو صورتم میمالیدم و از دیدنش لذت میبردم،وقتی خایه هاشو ودر حقیقت تخمهاشو یکی یکی میمکیدم صدای ناله هاشو می‌شنیدم ،از خوردن ولیسیدن این اندام زیبا سیر نمیشدم،در یک حرکت منو بروی زمین خوابوند و در دهانم تلمبه میزد،ته گلوم کیرشو حس میکردم،بهم می‌گفت دیدی چقدر عاشق کیر هستی؟بخور عشقم و بدون وقفه تو دهنم تلمبه میزد،همونجوری حس کردم با دستانش با کیرو خایه من هم بازی میکنه،یکی دوبارمیخواست ازم جدابشه ولی محکم چسبیدن بهش و به ساک زدن ادامه دادم،باگفتن جون بخور همش مال خودته بیشتر کیرشو تو گلوم فشارمیداد،وقتی کیرشو از دهنم بیرون آورد ابتدا کمی لبهامو خورد و سپس کونشو بروی صورتم گذاشت،لذت وصف ناپذیری داشتم و با دستانم دوطرف کونشو با گرفتم و کونشو میلیسیدم،همونجورکه روی صورتم فشارمیآورد کیرشو روی سینه ام میزدو دوباره کیرشو تو دهانم فروکرد در این زمان با کف دستانش زیر خایه هامو ماساژ میداد که در اوج لذت ارضا شدم،بازهم خواست کیرشو درباره که نذاشتم و بالذت بیشتر ادامه دادم،یک لحظه احساس کردم کیرش داره تو دهانم نبض میزنه ودرادامه توی دهنم ارضا شد،نعره های همراه باابراز کلمات لذت بخش،چه لذتی داره این کار ،قابل وصف نیست ،همونجور بی حرکت موند و در حالتی که هردو در اوج لذت بودیم با آخری مکش لبهای من کیرشو بیرون کشید و همینجور که من شهوت رو از شیر وجودش می‌کشیدم و مینوشیدم در کنارم دراز کشید و دوباره لبهامون به هم نزدیک شدو…
هر دو خیس عرق در آغوش هم بخواب رفتیم .من وقتی بیدار شدم ،مهدی هنوز در خواب بود،ساعت از 4عصر گذشته بود من ضعف زیادی احساس میکردم،تصمیم گرفتم برای تهیه ناهار بیرون برم که با صدای سرورم به خودم اومدم،گفت خانومی کجامیری؟گفتم میرم یه چیزی بگیرم بخوریم،گفت نمی‌خواد زنگ میزنم بیارن بلند شد و بعد از تماس و سفارش غذا روی مبل ولو شد.من که کامل لباسها رو پوشیده بودم در کنارش نشستم و گفتم استراحت کن عشقم انرژی زیادی از دست دادی،در حالی که اشاره میکرد لباساتو در بیار گفت خیلی خوبی،خوشحالم که انتخاب درستی داشتم.
همون جوری با شورت در کنارش نشستم و سرم رو روی دستش گذاشتم،منو به طرف خودش کشید و گفت تو زن خودمی ،عاشقتم،انقدر باید بکنمت که فدایی تو بشم و در حالی که داری از کیرم لذت میبری بمیرم.دستمو روی کیرش گذاشتم و دیدم این کیر آماده و بیداره،گفتم من فدای این کیرت بشم که خواب نداره همش ایست خبر داره،و بی اختیار دوباره سرم رو به پایین و لبامو روی کیرش گذاشتم .
خوردن کیر در حالی که نرمه ،مانند خوردن پستونک میمونه و لذت بخشه .همینجور سرم رو روی پاش گذاشتم و مانند کودکی ،کیرشو میمکیدم،با صدای زنگ در به خودم اومدم و گفت خانومی فکر کنم غذا و آوردن و بعد از پوشیدن شلوار کش به سمت درب رفت.
بعد از صرف ناهار یکی دو ساعت استراحت و صحبت کردیم و با درخواست من هردو به حمام رفتیم
با شامپو هر دو بدن همدیگه رو شستیم و در حالی که در حال لب بازی و بدن مالی بودیم ،کیرمهدی در دستم حجیم تر میشد.بخاطر گرما و حرارتش روی زمین زانو زدم و ضمن بوسیدن و لیسیدن مشغول ساک شدم،مهدی که صبح متوجه شده بود من تمام تابوهارو در این رابطه زیر پا گذاشته ام ،کیرشو از دهانم بیرون آورد و شروع به آبیاری صورت و بدنم شد،همونجور که جلوی مهدی دهنم رو باز گرفته و زبانم رو بیرون داده بودم با نوشیدن و ریختن ادرار او هم خودم لذت می‌بردم ،هم او،بیشترین لذت در حالی بود که کیرش توی دهنم بود و از دور دهانم ادرار او بیرون می‌ریخت.بعد از دوش گرفتن و خروج از حمام با کلی بوسه و مالش ازم تشکر میکرد که از این کارمن لذت زیادی برده،اون نمیدونست که من در حین انجام اون کار آبم اومده بود.
مهدی پرسید خانومی آماده شو برای ماساژ ،من هم از خدا خواسته ولو شدم و آقایی کارش رو شروع کرد

نوشته: احمد

دکمه بازگشت به بالا