ماساژ در مالزی (1)

سلام آریا هستم یه ابنه حشری که هیچوقت فرصت رو برای لذت و سکس از دست نمی ده. رفته بودیم مالزی و روز آخر جزیره پینانگ بودیم. یه جایی گرفته بودیم که زیاد سطح بالا نبود ولی یه راهرو تنگ پشت متل بود که جای ماساژ و فاحشه ها بود. خلاصه با قرار قبلی با زنم بعد از ناهار و استراحت حدود ساعت ۷ که هوا گرگ و میش شده بود راه افتادیم سمت اون کوچه تنگ. قرار بود هر کدوممون از پیشنهاد دهنده خوشش بیاد، بره برای ماساژ و کاری به کار هم نداشته باشیم. وسطای کوچه بود که یه مرد قد بلند و هیکلی پیشنهاد سکس ماساژ داد به من داد و من گفتم که می خوام مرد ماساژ بده و اونم گفت خودم ماساژت میدم. با هم وارد شدیم و ماساژهای عادی طبقه اول بود ولی اون من رو به طبقه بالا هدایت کرد. یه سالن نیمه تاریک که با شمع های زیادی روشن شده بود و اتاقک های کوچیک داشت. وارد یکی از اتاقک ها شدیم و یه حوله به من داد که خودم رو لخت کنم. منم سریع خودم رو لخت کردم و دراز کشیدم. البته از حوله استفاده نکردم و گفتم که من اینطوری راحتم. پول رو ازم خواست و من ۳۰۰ رینگیت بهش دادم. اونم شروع کرد به فول ماساژ. از گردن و سر پشت و دستا و بالاخره بعد از نیم ساعت رسید به ران و کیرم. کمی دور و برش رو ماساژ داد و حسابی منو حشری کرد. بهش گفتم من سکس کون دوست دارم و اون امتناع کرد. پیشنهاد پول بیشتر بهش دادم و اون گفت که ببینم کسی رو پیدا می کنم که الان تو رو بگاد. بعد از ده دقیقه با یه پسره هندی برگشت. برای گاییدن من ۲۰۰ رینگت خواست و با ۱۵۰ رینگت راضی شد که با ماساژ و گاییدن من رو به اوج برسونه. به شکم خوابیدم و اونم کارش رو با روغنی کردن رونام و باسنم شروع کرد. کم‌کم دستش می رفت رو سوراخ کونم و داشتم از شهوت دیونه می شدم. تو هر بار ماساژ یه انگشتی هم می کرد. ازم خواست که از رو تخت ماساژ به مبل کناری بیام و رو مبل پشت به اون خم شم تا بتونه به حالت داگی منو بکنه. لوبریکانت زیادی زد. احساس کردم که یه لوله خیلی کلفت رو شکاف باسنم میکشه. برگشتم که بگم من کیرت می خوام، با تعجب اون لوله یه کیر سیاه بزرگ و کج و کوله بود. تا حالا همچین چیز عجیبی ندیده بودم. تاریک بود و دقیق نمی دیدم ولی امکان جا گرفتن اون کیر بزرگ تو من دور از ذهن بود. بهش گفتم لطفا آروم و اون گفت خودت خواستی کونت رو بگایم و من این کارم. همینطوری داشت کیر فیلی شو رو شکافم می مالید و گاه سرش رو به سوراخم فشار می داد. با یه دستش خایه هام رو گرفت و حالا مستقیما سوراخم رو هدف گرفته بود. هی جلو عقب می کرد که یواش یواش سرش رو بکنه تو ولی بجز درد و احساس پارگی چیزی نداشت. پشیمون شده بودم و با خودم می گفتم اگه تا چند تلاش دیگه نتونست کیرش رو وارد کنه از خیر ۱۵۰ رینگت می گذرم و فرار می کنم. با یه دست خایه هام و با دست دیگه گردن رو گرفته بود و چنان سوارم شده بود که توان حرکت نداشتم. نظرم عوض شد. بیشتر حشری شده بودم و دوست داشتم حتی اگر پاره هم شدم مقاومت کنم.
سر کیرش بعد از تلمبه های زیاد وارد کونم شد و احساس لذت باورنکردنی کردم. اون هنوز تلمبه می زد و ذره ذره کیرش رو بیشتر و بیشتر فرو می کرد. بلندی کیرش رو ندیده بودم ولی ورود کیرش تمام نشدنی بود! توی تلمبه هایی که میزد ضربه تخماش رو به باسنم احساس نمی کردم، یعنی هنوز کیرش تا ته تو کونم نبود. با اون دستش که گردنم رو گرفته بود سرم رو برگردون و شروع کرد به خوردن و گاز گرفتن از لبام. چیز تازه ای تجربه می کردم. داشتم به اوج می رسیدم. خایه ها تو دستش بود و کیرش تو کونم تکون می خورد و از طرف دیگه داشت لبام رو می خورد. فشار خیلی زیادی رو کونم بود. کیرش داشت بیشتر وارد می شد و کلفت تر هم می شد. واقعا کیرش بلند بود و احساس می کردم الان از حلقم بیرون می زنه.
همینطوری بدون توقف داشت منو می گایید. مطمئن بودم که اون هم داره لذت میبره چون دیگه از خودش اختیار نداشت و به حرف های من اصلا توجه نمی کرد. ازم خواست که که به پشت بخوابم و اینبار پاهام رو گذاشتم رو شونه ش. کیر سیاه بلندش تلو تلو می خورد. انگشت شصتش رو کرد تو کونم و بعد نوک پستونم رو مکید. کیرش شق شق بود. لوبریکنت زیادی زد و کیرش رو گذاشت رو کونم. به راحتی چند سانتی رفت تو ولی اون کیرش کلفت تر از اون چیزی بود که من تصورش رو داشتم. دید که نمی‌ذارم فشار بده این بود که خایه هام رو گرفت و بلندم کرد. خواستم داد بزنم ولی صدام در نمیومد. لذت و درد و شهوت تمام وجودم رو گرفته بود. تلمبه های شدید شروع شد و این بار اصلا ملاحظه ای نداشت. همینطور تلمبه می زد و کیرش بیشتر تو کونم فرو می رفت. کامل به من چسبیده بود و خایه هام رو دونه دونه فشار می داد. فاعل کار درستی بود. من چنان تحریک شدم که بعد از چند دقیقه به اوج رسیدم و آبم از وسط انگشتاش بیرون پرید.
اون خودش رو بیخیال این کرده بود که قرار من سکس ماساژ بشم. دست از تلمبه زدن بر نمی داشت. آب منم کامل نیومد چون خایه هام رو گرفته بود. حالا اون سوار بود و من پیاده. هر چی خواهش کردم تا آبش نیومد ول نکرد. ده دقیقه تمام بعد به اوج رسیدن من داشت مدام تلمبه می زد. خودم رو به دستشویی رسوندم و خودم رو شستم. تا حالا تو هیچ کون دادنی اینقدر لذت نبرده بودم. همینطوری که لباس هام رو می پوشیدم یاد زنم افتادم. نمیدونستم اون چیکار کرده. آیا اونم لذت برده؟
خورد خورد از پله ها پایین اومدم و تو کوچه به سمت متل براه افتادم. داخل اتاق که رسیدم دیدم زنم خونه س و داره دوش میگیره. ولی صدای آب تنها نبود. اونم با یکی داشت دوش می گرفت. این خاطره طولانی شد اینه که دوش زنم رو تو خاطره بعدی تعریف می کنم.

نوشته: آریا

ادامه…

دکمه بازگشت به بالا