مامان بخش بر چهار 29

دمرو روی تخت افتادن چه حالی می داد . استرچ خیلی نازک . شاید اگه کون لخت من در دید اونا قرار می گرفت تا این حد به اونا هیجان نمی داد که در این وضعیت اونا رو به آتیش کشیده بودم . انگاری همه این پسرا به باباشون رفته بودند . همه شون اکشن بودند و خیلی هم حشری . -پسرا من آماده ام . می تونین مامانتونو قسمت کنین . یکی تا نصف و یکی هم از نصف به پایین . چیه پسرا دو تایی تون ساکت شدین .  درضمن برای این که خسته نشین هر چند دقیقه می تونین جاتونو با هم عوض کنین . افشین مامان تو بگو انتخاب اول با کدوممون باشه که کدوم قسمت رو در اختیار خودمون بگیریم . -من نمی تونم حرفی بزنم . اینجا هم که مسابقه تلویزیونی و بر نامه بازیهای لیگ بر تر نیست که قرعه کشی کنیم . از اونجایی که افشین جان  از اشکان جان بزرگتره اگه اشکان گلم ناراحت نمیشه انتخاب اول با افشین باشه . هر پنج دقیقه در میون دست عوض میشه .. اشکان : اینش موردی نداره فقط در مورد جای تقسیم یک سوال داشتم . باسن رو جزو قسمت بالا به حساب بیاریم یا پایین .. انتظار این پرسشو نداشتم . نمی دونستم چی جواب بدم . -خب پسرا ما اگه بخواهیم از نظر فشاری که به بدن شما میاد اینا رو بر رسی کنیم نمی تونیم به نتیجه برسیم . ولی تا اونجایی که من می دونم اگه بخواهیم از نظر اصولی تقسیم کنیم تا زیر کمر میشه قسمت بالا . از باسن به پایین هم یک قسمت دیگه . می دونستم که افشین برای بار اول همون قسمت پایین رو انتخاب می کنه و همین کارو هم انجام داد  . دوست داشتم به اشکان بگم که بلوزمو در بیاره . ولی می تونست از زیر بلوزم تنمو ماساژبده . افشین و اشکان کارشونو شروع کردند . اشکان : مامان فقط کمر و شونه هات رو ماساژبدم یا قسمت جلوی بدنت رو هم میشه نرمش داد . -خودت یه خورده فکر کن ببین کدوم کار درست تره . -از نظر ماساژ یا از نظر یه سری مسائل دیگه ;/; -ما این جا به ماساژکار داریم . مسائل دیگه ای نداریم -آخه مامان .. می دونم در مورد چی داشت حرف می زد . اون دوست داشت که سینه هامو بمالونه همون کاری که به من لذت می داد و هیجان منو زیاد می کرد . -اشکان عیبی نداره می تونی سینه ها مو هم مالشش بدی . اینا هم جزوی از بدن منن .الان افشین جان هم می خواد پا ها و باسن منو بماله .  پسرا زود باشین دیگه . تعارف نکنین . می دونم که مزاحم درس خوندنتون شدم . افشین : مامان اصلا این حرفو نزن  که این کاری که حالا داریم انجام میدیم خیلی واجب تر از درس خوندنه . افشین ماتش برده بود . اشکان کارشو شروع کرده بود . -اشکان می تونی دستتو بذاری زیر بلوزم . عیبی نداره . بین دستت و بدن من فاصله ای نباشه بهتره . دستای افشین هم رو بدن من قرار گرفته بود و خیلی آروم شروع کرد به ماساژمن . از مچ پا تا یه وجب زیر زانوی من بر هنه بود ولی اون دستاش فقط رو ی کون و رون پام کار می کرد . از همون اول نشون داد که با چه هیجانی داره این کارو انجام میده . -نههههههه بچه ها داره خوابم می گیره . بد جوری هم خوابم می گیره . دست افشین روی کونم کار می کرد . استرچ نازک منو بد جوری توی چنگش گرفته بود . شورت منم خیلی نازک و فانتزی بود . حس کردم که کسم  خیس کرده و این خیسی هم از طرف شورت من داره می زنه میاد بیرون ومی دونستم که استرچ منو خیس می کنه و این جوری پسرام متوجه می شدند که من خیلی هوس دارم و شاید نرخشونو می بردند بالا . اوخ نه .. چرا نمی تونم حواسمو ببرم جای دیگه .  اگرم بهش می گفتم شلوارمو بکشه پایین شاید هنوز زود بود .. ولی هر چی بود بهتر از این بود که پشت شلوارم و دور و بر کس و قسمتی از کونم خیس شه . شلوارم لک کنه . واسه همین اول به اشکان گفتم که اگه سختش نیبست بلوزمو در بیاره . -ببین اشکان من نمی خوام راندمان کارت بیاد پایین . داری زحمت می کشی دوست دارم انرژی مصرف شده بیشتر به من منتقل بشه . خون بیشتری رو در رگهای خسته من به جریان بندازه و بیشتر داغ بشم . درد بدنم کمتر شه . تا می خواستم بگم افشین تو هم دوست داشته باشی می تونی شلوار منو پایین بکشی خودش پیشدستی کرد و گفت مامان پس من چی من می تونم این شلوارو در آرم .;/;اون جوری بهتر میشه مالش داد و اثرش بیشتره . -باشه عزیزم اگه سختت نیست موردی نداره . اشکان می تونی سوتین منو هم در بیاری . پیشرفت عالی بود . ولی اون پیشرفت نهایی هم یه شهامت دیگه ای می خواست . همه مون با هم جور بودیم . به خوبی منظور هم درک می کردیم ولی خب من هنوز نمی دونستم که آیا اونا می دونن که مامانشون تمایل به گاییده شدن و زیر کیر دو تا پسرش قرار گرفتن داره یا نه ;/; …. ادامه دارد … نویسنده …. ایرانی

دکمه بازگشت به بالا