محسن و زن همسایه
سلام بر دوستان شهوانی
من محسن هستم ۳۵ سالمه قدم ۱۸۸ اندازه کیرم ۱۸ سانته.
دو سه ماهی بود از زنم جدا شدم به دلیل دخالت های بیش از حد خانواده اش تو یک آپارتمان زندگی میکردم همسایه روبروی من تازه اسباب کشی کردن و رفتن چند روز بعد یک خانوم تقریباً ۳۴ ساله خوش هیکل و زیبا آمد نشست تو واحد بیشتر اوقات من میدیدمش و سلام و احوالپرسی میکردیم فهمیدم تنها زندگی میکنه املاکی سر کوچه هم دوستم بود هم بچه محلم بود و مثل اینکه بهش گفته بود اگر کاری داشتید به واحد روبروی آقا محسن بگید محسن قدیمی ساختمان و مدیر ساختمون راست میگفت کل دوربین های ساختمون دست من بودن چند روز دقت کردم رفت و آمد آقا داخل خونه این خانوم زیاده همشون ماشین خارجی گرون قیمت گفتم با خودم چیکارش دارم ضرری به من نزنه همسایه ها شاکی نشن چیکارش دارم پنجره اتاق خوابش با پنجره اتاق خواب من روبه روی من بود یک روز بعد ظهر رو تخت خواب دراز کشیده بودم صدای ناله و آه و اوه میومد بلند شدم رفتم نزدیک پنجره گوش دادم بله صدای زن همسایه که یک نفر داره باهاش سکس میکنه منم کیرم بلند شد از این صدا شهوت وجودمو گرفت بعد از چند دقیقه صدا قطع شد رفتم پا دوربین نشستم بعد بیست دقیقه یک آقای تقریباً ۳۵ ساله زد بیرون رفت پایین سوار ماشین شد و رفت .
با خودم گفتم جنده آمده تو ساختمان اونم روبروی من داره میده به نمیده باید منم بکنمش دختره سمند داشت فردا از سرکار آمدم خونه ماشین گذاشتم جلو ماشینش رفتم بالا یکم نشستم صدا واز و بسته شدن در خونش آمد نگاه کردم دوربین ها رو رفت بود پایین می خواست ماشین دربیاره دید نمیتونه آمد بالا در زد درب باز کردم گفت آقا محسن ماشین شما جلو ماشین منه میشه جابجا کنید؟
بهش گفتم بفرمایید داخل گفت نه مرسی باید برم کار دارم بهش گفتم تعارف نمیکنم بیاید داخل کارتون دارم.
خیلی راحت آمد داخل نشست بهش گفتم بزار بریم سر اصل مطلب مریم خانوم متاسفانه رفت و آمد خونه شما اونم آقا خیلی هستش چند بار هم همسایه ها گفتن به من به شما بگم گفت نه من رفت و آمد ندارم تلویزیون روشن کردم دید همه ساختمان پر از دوربین گفت فقط پسر خاله هام فامیل میان پیشم گفتم دیروز تو اتاق خواب بودم صدای خودتو پسر خالت از تو اتاق خواب بیدارم کردین.
سکوت کرد و گفت نه من نبودم خندیدم بهش گفتم صدا از تو خونه تو میومد بعد از بیست دقیقه زد بیرون و پسر خالت زد بیرون و رفت با این تفاسیر شما نمیتونید تو ساختمان بمونید ممکنه همسایه ها شکایت کنند گفت نه آقا محسن من تازه آمدم تو این ساختمان نمیتونم هر روز اسباب کشی کنم باهاشون صحبت کنید لطفاً بهش گفتم فقط یک راهی هست که مشکلی نباشه. گفت چه راهی.
با کمال پررویی بهش گفتم منم پسر خالت بشم که نزارم کسی کاری به کارت داشته باشه. یکم مکث کرد گفت مطمئن هستی میزاری اینجا بمونم گفتم آره مطمئن هستم ولی خیلی باید حواست به رفت و آمد آدم های دوروبرت باشه گفتش باشه گفت هر وقت برنامه خواستید قبلش باهم هماهنگ کنید.
شمارشو گرفتم گفتم الان میرم ماشین بردارم شما هم برید به کارتون برسید به احتمال زیاد برای پنجشنبه شب تا صبح پیش همدیگه هستیم.
گفت پنجشنبه معمولاً من با دوستان دورهمی هستم بهش گفتم بعد از دورهمی بیایید چون من هر روز صبح باید برم سر کار نمیتونم در طول هفته باشم.
گفت یعنی باید یک شب تا صبح باشه ؟
گفتم بله من بلد نیستم مثل خروس کارمو بکنم من دنبال لذت طولانی هستم گفت باشه من پنجشنبه شب ساعت ۱۲ شب خوبه بیام ؟
گفتم اوکیه منتظرم تو این چند روز گذشت این جنده خانوم میومد و میرفت براش مشتری میومد منم حسابی به خودم رسیدم مون روزی که قرار بود بیاد رفتم قرص تاخیری گرفتم میوه و مزه و مشروب چیدیم شب ساعت ۱۲/۱۰ دقیقه زنگ زد گفت دارم میام آمدش با یک آرایش ملایم و لباس شیک خیلی مودبانه سلام کرد با هم دست دادیم آمد داخل بهش گفتم بفرمایید بنشینید.
نشست پا میز مشروب مانتو درآورد با شلوار چسبون مشکی و لباس شیک که تقریباً خط سینش پیدا بود نشست شال و درآورد منم نشستم پیشش شروع کریم به صحبت کردن.
گرم صحبت بودیم از زندگیش میگفت علت طلاقش حالا راست یا دروغش پا خودش کم کم رفتم نزدیکتر سمتش دستم گذاشتم رو صورتش یکم نوازشش کردم لب تو لب شدیم از رو لباس سینه هاش گرفتم دستم بردم زیر لباس سوتین زدم بالا سینه هاش گرفتم به نظر نمیومدن بزرگ باشن درصورتی که خیلی چهار شونه بود بدن تو پری داشت دستم از زیر لباسش درآوردم بهش گفتم بریم رو تخت خیلی ناز گفت بریم دستش بلندش کردم رفتیم رو تخت خودش لباسشو درآورد لخت شد با شرت بدن یک تیکه و صافی داشت ولی برعکس بدنش سینه های اناری کوچکی داشت و سف شق بودن منم لباس هامو درآوردم شرتمو درآوردم رفتم تو بقلش لب گرفتن با دستام با سینه های اناریش بازی میکردم و فشار میدادم رفتم پایین سینه هاش میخوردم و میک میزدم سرش میبرد بالا و اح مکشید بلند شدم کیرم گذاشتم جلو صورتش برام ساک بزنه کیرم شروع کرد به خوردن جوری میخورد انگار آبم داشت میومد باهاش دادم بالا کیرمو گذاشتم تو کسش با یک حرکت جیغ کشید دهنش گرفتم و مثل وحشی ها تلمبه میزدم تو کسش به همین حالت چند دقیقه آبم اومد کیرمو درآوردم آبم ریختم رو شکمش خندید گفت چقدر ابت زود میاد یاد افتاد قرص تاخیری نخوردم بهش گفتم نترس تا صبح هستی بلند شدم رفتم یک قرص تاخیری خوردم آمدم رو تخت پیشش دراز کشیدم خودشو تمیز کرد بهش گفتم از پشت میخوام گفت زن ثابقت از پشت بهت میداد که من بدم ؟
گفتم ماهی یک بار با التماس و چربش کنم براش کم کم فشار بدم آره میداد.
خندید گفت حالا التماس کن تا بهت بدم، بهش گفتم مگه تو زنمی ؟
گفت از پشت درد داره گفتم نترس با کرم کم کم میزارم گفت نه من خونه روان کننده مخصوص دارم الان میرم زود میارم مانتو پوشید و رفت خونش خو واحد روبروی من بود درب باز گذاشت رفت آمد با خودش آورد.
ازش خوشم اومد رفت پایین پام شروع کرد برام ساک زدن کیرم مثل سنگ شد چقدر قشنگ دولا شد روان کننده بهم داد گفت با این نگو این روان کننده خودش سر کننده بود منم تاخیری خوردم در سوراخ کونش چرب کردم بی شرف از بالا نگاه کونش میکردم مثل هلو آبدار بود.
یکم رو کیرم زدم گذاشتم سرش رفت داخل گفت آخ آروم فشار دادم کیرم تا آخر رفت توش ولی خوب تنگ بود زیاد مقاومت نکرد من خیلی ریلکس میزدم حس حلقه ای که سفت دور کیرمو گرفته بود خیلی لذت بخش بود و نگاه کونش میکردم و و تلمبه زدم وااااااااای چه حالی تو این دنیا نبودم ده تا پانزده دقیقه همینجوری تلمبه میزدم پاهام بی حس شدن بهش گفتم مریم خسته شدم بشین روش خوابیدم با کون نشست رو کیرم و بالا و پایین میکرد منم با سینه های سفتش بازی میکردم کیرم شق بود حال میکردم نه اونجوری که باید حال کنم البته سکس دومم بود و تاخیری خوردم خیلی اذیت شدم بلندش کردم خوابوندمش رو تخت خواب پاهاش باز کردم کیرمو گذاشتم تو کونش و افتادم روش به تلمبه زدن با تمام قدرت میزدم که آبم بیاد اونم همش آه کشید و میگفت بکن بکن و منم میزدم حس میکردم داره آبم میاد و ادامه دادم بغلش کردم و تلمبه میزدم فشار دادم تا آخر آبم ریختم داخل خیس عرق شدم افتادم روش گفت عزیزم راحت شدی.
گفتم آره از همدیگه لب گرفتیم جفتش خوابیدم گفتم تا کی هستی گفت امشب تا صبح پیشتم نگران نباش و همدیگه رو بغل کردیم و خوابیدیم .
تقریباً دیدم نور خورشید تو پنجره بلند شدم دیدم نیستش گوشی برداشتم زنگ زدم بهش گفت نیم ساعت آمدم خونه دوش گرفتم شب شام دعوتش کردم بیرون قبول کرد.
الان شیش ماه هفته ای یک بار یا دو هفته یکبار میاد پیشم و سکس میکنیم.
طبق معمول مشتری های خاص خودشم داره.
نوشته: محسن