من و سعید و شب چهارشنبه سوری
سلام البته که این خاطره هست و نه یه داستان
من پاکمهر هستم من سال ۹۹مشهد بودم یروز صبح تو سایت میچرخیدم و پیام میدادم که یه آقایی جوابمو داد اسمش سعید بود بالاخره بعداز یکم چت باهم قرار حضوری گذاشتیم تو پارک ملت از سمت معلم اومد ازش خوشم اومد چون هم همسن بودیم هم شبیه هم قرار شد اگر مکان اکی شد بهم خبر بدیم گذشت تا عصر که بهش پیام دادم و گفتم دلم میخواد اندامتو ببینم اونم بلافاصله فرستاد خلاصه سه تا پیام دادیم بهم و عکس که سعید گفت من همسرم نیست و میتونیم بریم خونه من خونش سمت قاسم آباد بود و منم چون دیده بودمش بدم نیومد و قرار گذاشتیم اومد دنبالم از زمانی که نشستیم تو ماشین سعید تا دم خونش من دستم تو شورت سعید بود و میمالیدم بدن سعید پر مو و مال من کم مو بالاخره رسیدیم اصلا از لحظه ی ورود استرس داشتیم چون متاهل بود خلاصه باهم همدیگه را لخت کردیم شروع کردیم به مالیدن و ساک زدن برای هم دیگه سعید از استرس عرق کرده بود و بدنش لیز بود بالاخره باهم شق شده بودیم دیگه، سعید از ساک زیاد خوشش نمیومد چون استرس داشت منم خوابیدم بهش گفتم بیاد روم وقتی خوابید روم حس عجیبی داشتم دوست داشتم تموم نشه بهش گفتم شروع کن اونم اول ژل زد برام و به سر کیر خودش سایز ما اندازه هم بود هردوتامون۱۳ معمولی من بهش گفتم از کاندوم خوشم نمیاد اونم استقبال کرد وای وقتی سر کیرش رفت تو کونم خیلی عالی بود منم باهاش همکاری میکردم کمرش نه سفت بود نه شل تقریبا ده دقیقه یا یکربع هم آروم هم محکم تلمبه زد آروم و نفس بریده گفت دارم میام سرمو برگردوندم بهش گفتم بیا عزیزم اونم ینفس عمیق کشید و ایستاد کل پمپاژش تو خودمو کامل حس میکردم و لذت میبردم کامل خوابید روم و نفس هاش رو گردنم را حس میکردم کمی استراحت کرد اومد کنارم و گفت پاشو من پاشدم دیدم یه چند قطره از کونم میاد دستشو گذاشت رو سوراخم که خارخ نشه خوابید و گفت نوبت تو هست بکنی من تقریبا شل شده بود کیرم و شق نبود کمی برام مالید تا سفت شد بهش گفتم سعید آماده ای گفت آره منم آروم گذاشتم دمه سوراخش آروم کردم یه آه کوچیک کشید گفت آروم منم آروم کردم و یکم نگه داشتم که خودش گفت بزن من شروع کردم یه پنج دقیقه ای زدم که بهش گفتم سعید دارم میشم گفت کلشو خالی کن تو کونم منم گفتم اووف و یتلمبه کافی بود که فوران کنم و کلی آب بهش بدم فکر کنم پنج تا پمپاژ قوی داشتم تو کون سعید که عالی بود برام حتی یقطره هم حروم نشد منم ولو شدم رو کمرش چند دقیقه ای ،برگشتم سعید اومد تو بغلم و سوراخمو میمالید کمی از آبش که از سوراخم اومده بود را با انگشتش میمالید اطراف سوراخم خواستم برم دستشویی که سعید گفت باهم بریم باهم رفتیم سرویس من واسه سعید را شستم و آب گرفتم تو سوراخش و اونم واسه من و سکس ما به یاد موندنی شد الان چهار سال ازش گذشته و من هنوزم میخوام باهاش سکس کنم ممنون که میخوانید.
نوشته: Pakmehr