من و پسرعموم
سلام دوستان من محمدم(مستعار) و یکی دیگه از خاطرات دادنمو میخوام بگم . داستان قبلی منو میتونی با اسم«اولین بارمو یادم نیست »پیدا کنین .دوستان داستان من گی هست و کسانی که علاقه ای به این موضوع ندارن میتونن نخونن.و ببخشید اگه داستانم طولانی شد.با تشکر:)
راستش ماجرا از اونجایی شروع میشه که من یه مدت طولانی نداده بودم تقریبا از سن ۱۱یا۱۲ سالگی تا ۱۷ سالگی و تو ای مدت به شدت اوبم بالا زده بود .پسر عموم یکی دو سال از من بزرگ تره و پر رو تر ،اون همیشه از سر شوخی به من تیکه مینداخت مثلا میگفت :بزام توت یا مثلا یه بار تنها گیرت بیارم تا دسته کیرمو بکنم تو کونت و از این حرفا و قطعا که شوخی میکردو منم میدونستم که شوخی میکنه.
یه بار که رفتم خونشون برای بازی و کسی خونه نبود گفت بیا ببینم کی بیشتر آبش میاد اونجا بود که کیرشو دیدم و واقعا شگفت زده شدم .یه کیر کلفت و خوش تراش که حداقل ۱۷ سانت بود شایدم بیشتر ولی خیلی کلفت بود ،از اون روز بود که به این فکر افتادم که بهش بدم و از اون به بعد بود که فکر میکردم که تیکه هایی که میندازه جدیه .
خلاصه گذشت و گذشت تا اینکه پدرو مادرامون به خاطر خاکسپاری یکی از فامیلامون رفتن یه شهر دیگه و یه شب اونجا موندن.واز اونجایی که پسر عموم تو خونه تنها بود قرار شد شب بیاد خونه ی ما بخوابه .منم تو کونم عروسی شد ،با خودم گفتم امشب یه دل سیر میدم .
خلاصه شب شد و پسر عموم میخواست بخوابه و بهش گفتم بیاد پیش خودم بخوابه ،بقیه(خواهرم و برادرام)هم چیزی نگفتن چون هم سن و همبازی بودیم ،منم خودمو زدم به خواب و کونمو کردم سمتش اینم بگم که پسر عموم عادت داره با شرت میخوابه منم با خودم گفتم چه بهتر .
بعد از دو سه ساعت انتظار دیدم که افتاد روم و کیرش دقیقا افتاد وسط کونم . آقا منو میگی خوشحال از عملی شدن نقشم .ولی دقت که کردم دیدم کیرش راست نشده و یکم که به صدای نفسش گوش دادم دیدم که اصلا خوابه . منو بگو که فکر میکردم میخواد منو بکنه .
اون شب رو نخوابیدم چون به خیال خودم فکر میکردم الان منو میکنه و منم خودمو به خواب میزنمو به آرزوم میرسم ولی هیچ خبری نشد و من چیزی نصیبم نشد جز شق درد .
صبح که شد رفتیم مدرسه (توی یه مدرسه بودیم)و اون حرف دیشبو پیش کشید که خوابیدی؟منم به دروغ گفتم آره تو چی؟گفت نه نتونستم بخوابم تا میخوابیدم میخوردم به تو و از خواب میپریدم و دیگه نخوابیدم که تو بیدار نشی .بیچاره نمیدونست من خودمو از قصد بهش میچسبوندم که شاید حرکتی بزنه.
بعد یه مدت دوباره اینطور موقعیتی گیرم اومد ولی این دفعه نمیخواستم از دستش بدم پس قبل اینکه شب بشه با پسر عموم بحث سکس و این چیزا رو پیش کشیدم اون میگفت ای کاش یکی بود میکردمش منم دلو زدم به دریا و گفتم اگه تو لاپایی بدی منم بهت کون میدم .اولش فکر کرد شوخی میکنم ولی بعدش که دید جدی ام با کمال میل قبول کرد و قرار ما شد شب .
چراغا که خاموش شد دیدم دستشو برد سمت کونم منم دستشو پس زدم که هم ناز کرده باشم هم زود بود بهش گفتم بزار بقیه بخوابن بعد .
بعد از یکی دو ساعت طاقتش طاق شد و حمله ور شد سمت کونمو شلوارمو کشید پایین و با کونم بازی کرد و کیرشو با شرتی که پاش بود گذاشت روی سوراخم منم موقع هایی که باید ساکت باشمو ناز کنم به چیزی از دهنم در میره و ناخودآگاه گفتم جون و یه آه کوتاه کشیدم که اونو مصمم تر کرد و با صدای آروم بهم گفت براش ساک بزنم .
به سختی از زیر پتو براش ساک زدم چون کیرش خیلی کلفت بود و من باید هم اونو جا میکردم هم باید حواسم میبود که صدام در نره و کسی چیزی از تکون خوردن پتو نبینه ،یکم که ساک زدم سرمو از پتو بیرون آووردم و پشت مو به سمتش کردم که کارشو شروع کنه .
اونم کیرشو گذاشت دم سوراخم و بکم بالا و پایینش کرد که حشرمو صد برابر میکرد و بهش گفتم بکنش تو دیگه اونم گفت ای به چشمممم و فشارش داد ولی تو نمیرفت .بهش گفتم یکم انگشتم کنه که سوراخم باز بشه اونم انگشتشو کرد تو کونم ،لامصب هر انگشتش یه کیر بود برای خودش انقدر که کلفت و بلندن انگشتاش .خلاصه سوراخم که باز شد کیرشو گذاشت در سوراخم و با یه حرکت سرشو کرد تو .منم فورا دهن خودمو گرفتم که صدام در نیاد ،اونو آروم کیرشو فشار میداد تو ،برای اینکه دردش یادم بره دستشو گذاشتم رو سینه هام گفتم بماله چون رو سینه هام خیلی حساسم.
مدتی گذشت و دیدم هی فشار میده و کیرش تمومی نداره بهش گفتم چقدرش رفته تو گفت یک سومش مونده ،اونجا بود که فاتحه ی سوراخمو خوندم بعد یه مدت که شکمش چسبید به پشتم فهمیدم همشو کرده توم یکم وایساد که جا باز کنه و بعدش آروم عقب و جلو کرد .لامصب خیلی تنگ شده بودم اولش خیلی دردم اومد ولی بعدش بهتر شد .
یکم که کونم باز شد سرعتشو بیشتر کرد و تو همین حین یه دستش از به سینم بود و یه دستش به کیرم ،یعنی از لذت دو داشتم زوزه بکشم ولی حیف نمیتونستم چند دقیقه ای تو همین حالت منو گایید که گفت روبه زمین دراز بکشم و خودشم افتاد روم دیگه کیرش کاملا توم بود و تند تند تلمبه میزد انقدر حشرمون زده بود بالا که دیگه مهم نبود کسی ببیندمون .
کیرشو تا بیخش میکرد تو کونم و تا جایی که یه زده مونده باشه در بیاد درش میاورد و دوباره میکرد توم ولی با سرعت نور به طوری که دیگه سوراخم داغ کرده بود.در اثر این ضربه های آتشین کیرم به زمین مالیده میشد که باعث شد آبم بیاد و بی حال و بی جون افتادم زیر دستش ولی اون به این زودیا آبش میاد ،حدود یه ربع دیگه تو همین حالت تلمبه زد که آبش اومد ریختش تو کونم تو همون حال افتاد روم ،منم ولش کردم تا به خودش بیاد .
بعدشم از روم بلند شد گفت حالا بیا لا پایی منو بکن منم گفتم آبم اومده و حال ندارم .اونم از خدا خواسته بیخیال شد و خوابید منم رفتم دستشویی و سوراخمو تا جایی که حوصله داشتم تمیز کردن و صحنهی جرمو مثل قبل کردم که بعدا کسی شک نکنه .
صبح که بلند شدم فکر میکردم همه یه جوری نگامون میکنن ولی احتمالا من اینطور فکر کردم .بعد از اون ماجرا چند بار دیگه هم به پسر عموم دادم که شاید براتون تعریفش کردم .
مرسی که وقت گذاشتید و به بزرگی ببخشید اگه غلط املایی چیزی بود.
باتشکر
نوشته: Mamad4ux