من پرستارم (۱)
سلام خدمت همه خواننده های داستان های سکسی…
من یک پرستارم و تمام خاطره هایی که مینویسم بر اساس واقعیته…
من چندین ساله شوهرم فوت شده و چندین رابطه سکس داشتم که میخوام براتون بنویسم…
یکسالی بود از فوت شوهرم میگذشت و من تو اوج شهوت بودم
قدم ۱۷۸ بدن سفید و توپر و سینههای سفید و سفت ۸۰…
این داستان از اونجایی شروع شد که پسرم تو ی گیم نت رفت و آمد میکرد برای بازی و من بخاطر اینکه از وضعیتش خبردار بشم شماره صاحب گیم نت رو داشتم و مرتب مواقعی که پسرم میرفت گیم نت آمارشو میگرفتم…
بعد حدود دو سه ماهی که پسرم میرفت اینجا،صاحب گیم نت که منو مرتب میدید و در تماس بود شروع کرد به پیام دادن و حال و احوال و کم کم دیگه به دوستت دارم خوشگلی ها و فلان و این حرفا و مخ زدن من،
تا اینکه یک بار یک شب وقتی پسرم تو گیم نت بود اومد تو ماشین من و یه کم گپ زدیم و کلی حرف و یکم بوس و لب از من گرفت و پیاده شد…اون شب گذشت تا اینکه چند روز بعد پسرم عصر رفت گیم نت…
به محض اینکه پسرم رفت تو گیم نت صاحب گیم نت پیام داد که پسرت الان رسید اینجا و میتونی بیای بیرون .من گفتم نه حس بیرون ندارم گرمه هوا…گفت میتونم بیام پیشت خونت…منم که تو اوج شهوت بودم بعد کلی اصرار که کرد بهش گفتم بیاد و آدرس و دادم…
بعد رفتم حمام و ترو تمیز کردم و یه لباس یقه باز تاپ مانند و یه دامن پوشیدم و حدود یک ساعت شد تا اومد…
وارد خونه شد و نشست رو مبل و منم نشستم روبروش و یکم حرف زدیم و ی شربت براش ریختم و خورد…بعد گفت میشه بیام کنارت و اومد نشست و شروع کرد به بوسیدن من…
بعد گفت میشه دستمو بکنم تو سینه هات و من گفتم اجازه نمیخواد…
چهرش سرخ شده بود از شهوت و سینه های منو آورد از یقه لباسم بالا و شروع کرد به خوردن …
داشتم ازحال میرفتم که بهش گفتم بریم تو اتاقا رو تخت…
رو تخت تا دراز کشیدم عین این زن ندیده ها افتاد روم و شروع کرد به خوردن گردن و لب و لاله گوشام…داشتم از حال میرفتم خیلی حشری شده بودم که دیدم سینه هامو درآورد و شروع کرد به خوردن با ولع زیاد…وای چه کیفی میداد بعد این همه وقت…لباسمو در اورد و دامنم درآورد و فقط با یه شرت مشکی توری بودم…
شروع کرد به خوردن من از سینه می خورد تا دور ناف و رو و زیر کسم …بدجور حشری شده بودیم تا اینکه شورتمو درآورد و شروع کرد به خوردن کسم و من داشتم روانی میشدم…کیرشو یهو درآورد و حالت ۶۹ کرد و شروع کرد به خوردن کسم که منم براش شروع کردم به ساک زدن …تو اوج بودم که بلند شد خوابید رو تخت و من بلند شدم شروع کردم براش ساک زدن و بعد کسمو گذاشتم رو دهنشو و بالا پایین میشدم و فرو میکردم تو دهنش و زبونش تا ته میرفت تو کسم
انقدر این کارو کردم تا اوج شهوت ارضا شدم
و افتادم رو تخت …منو برگردوند و اومد یکم کسم خورد و خواست بکنه تو کسم که یه عذاب وجدانی گرفتم یهویی و نذاشتم بکنه توش و بنده خدا هم هیچی نگفت و یکم دراز کشید با سینه هام بازی کرد و بعدم پاشد لباس پوشید و رفت…بعد اون دیگه بلاکش کردم و نذاشتم بهم نزدیک بشه…
داستان دومم در مورد یکی دیگه است…
چند وقتی بود تو پارک میرفتم عصرا پسرم بازی کنه…
یه آقایی هم میومد اونجا کم کمخودشو بمن نزدیک کرد و سر صحبت رو باز کرد …بعد یه مدت شمارشو داد و باهم چت میکردیم و خیلی باهم قاطی شدیم دیگه…
یه روز در حال چت کردن ازم خواست که سکس کنیم حضوری…
من که تو کف آدرس خونه رو بهش دادم و رفتم دوش گرفتم و ترو تمیز منتظرش بودم…
ساعت حدود ۶ عصر بود که اومد زنگ زد و درو براش باز کردم و داخل شد… ی تاپ مشکی دامن کوتاه و تیشرت مشکی توری پوشیده بودم.وارد شد و نشست رو مبل …براش چایی آوردم خوردیم و یکم حرف زدیم و اومدم پاشم برم آشپزخونه دستمو گرفت و منو کشوند سمت خودش و نشوند رو مبل و شروع کرد به لب گرفتن…بوی خوبی میداد بدنش و منم حشری شده بودم بهش گفتم بریم رو تخت…
رفتیم تو اتاقا رو تخت اومد کنارم دراز کشید و شروع کرد باهام بازی کردن و خوردن گردن و لاله گوشم و لب گرفتن و کم کم تاپ و دامنم رو درآورد و همینجور میخورد بدنمو…
اوج شهوت بودم دستمو کردم تو شرتش کیرشو مالیدم یکم که اونم ی حالی شد و پاشد لباساشو درآورد و اومد سمت من .شرتشو کشیدم پایین وای عجب کیری کلفت و دراز و شق شده بود شروع کردم براش ساک زدن و خوردن بیضه هاش.کیف کرده بود .بعد منو خوابوند و شروع کرد خوردن کسم .صدام رفته بود دیگه بالا که اومد کنارم خوابید و من بلند شدم نشستم روش یکم کسمو مالیدم رو کیرش و بعد کیر کلفتشو کردم تو کسم و شروع کردم بالا و پایین کردن …وای چه لذتی داشت چه کیری چه کمری صدام رو عرش بود داد و جیغ و ناله که یه دفعه ارضا شدم و بی حال خوابیدم روش…
یکم بعد منو برگردوند و پاهامو داد بالا کیر کلفتشو تا ته فرو کرد تو کسم و شروع کرد تلمبه زدن و ده دقیقه چنان تلمبه زد که باز ارضا شدم و داد و جیغ و ناله که اونم داشت ارضا میشد و گفت لوله هامو بستم و تموم آبشو با فشار ریخت تو کسم …
وای داغ داغ شدم ی حس خوب و عالی …
یکم بهم ور رفت و باهام بازی کرد و کسم و سوراخ کونمو مالید و بعد پاشد گفت باید برم فوتسال و لباس پوشید و رفت
منم بعد چند روز بلاکش کردم و دیگه نذاشتم سمتم بیاد
ادامه دارد…
ادامه دارد…
نوشته: ا.ک