مهدی یا مهدیه (۱)

با بچه های مسجد هر روز می رفتیم استخر
خیلی خوش میگذشت
توشم بمال بمال می کردیم ولی از این جلوتر نمی رفتیم
بیشتر تو آب بودیم یکمی شنا بلد بودیم نه زیاد
سوم راهنمایی بودم
شاید فک کنین دیره ولی تا اون موقع نمیدونستم جق چیه
عرفان مث گرگی که رو طعمش زیر نظر داشت
چند بار توی آب به بهونه اب بازی و یاد دادن شنا خودش بهم مالوند
منم از خجالت دیده شدن هی فرار میکردم که کسی نبینه ابروم نره
تا حدودی بچه ها میدونستن عرفان با هرکی گرم بگیره کارش تمومه
ولی خوب اینم میدونستیم پسرایی که با عرفان اوکی میشدن خودشونم دنبال این چیزان
بعد چند بار مالیدن و انگشت شدن توسط عرفان من در اومدم کلا از استخر رفتم برم سمت جکوزی و سونا .
خوشبختانه عرفان از آب در نیومد
رفتم سمت سونا جکوزی ولی قبل رفتن مسیر عوض کردم گفتم یه توالت سرپایی برم که اذیت نشم
وسط لم دادن تو سونا جکوزی
عرفان هم انگار دیده بودتم
موقعی توالت بودم یکی چند بار در زد
جواب نمیدادم سرفه میکردم
باز در زد گفتم آغا پره از بغلی استفاده کنید
انگار منتظر بود صدامو بشنوه بی هوا در باز کرد منم همونجوری که نشسته بودم
خواستم پاشم با پا هلم داد خوردم به دیوار توالت گفت اگه بخوای داد قال بکنی
هم می کنمت
هم می زنمت
هم آبروتو میبرم
من نه به خاطر تهدیدش
بخاطر ترس‌ نفسم بالا نمیومد که چیزی بگم
تا به خودم اومدم و خواست حرف بزنم
شرتمو از پام دراوره بود و یه دستش رو دهنم بود
کیرش درآورد انداخته لاپام و سوراخمو انگشت می کرد
همش قربون صدقم می رفت
انگشت کوچیکش رو دراورد انگشت بزرگترش‌ رو کرد تو کونم و اروم اروم عقب جلو میکرد منم فقط میسوختم و ناله می کردم
بدشانسی اول استخر بود وقت زیادی مونده بود
به حماقت خودم فحش میدادم و اینکه چرا فک میکردم عرفان اونقدرام که میگن بد نیست
به اونجاهاییش که شک میکردم شاید منظوری نداره و واقعا داره شنا یادم میده
دستش درآورد
گذاشت پشت کمرم هلم داد جلو گفت به دیوار تکیه بده دستات رو
کونت بده عقب اگه میخوای اذیت نشی
من گوش ندادم بهش دو تا محکم زد رو کونم که دردش واقعا عجیب بود
فوری دستام گذاشتم رو دیوار انگار ک بهش چسبیده باشه سومی رو محکم تر زد

گفت تا حرفی میزنم میگی چشم
انجامش میدی یکی بدو نمیکنی باهام فهمیدی
با اینکه دستش رو دهنم بود گفتم چشم
و اشک از‌ چشمام میریخت
تف انداخت روی درز باسنم
خودم خودمو رو آینه پشت در می دیدم
وعرفان رو
هیکلش خوب بود
بدنش گنده بود
بی مو و عضلانی
عین فیلمهای پورن بود بدنش
ولی کیرش چندين برابر مال من بود
تف کم کم اومد پایین رو سوراخم دیگه داشت با دو انگش توم عقب جلو می کرد
تا انگشتش جلو عقب نمی کرد
خودش بین پاهام جلو عقب می کرد
تا لای پامو می کرد مجبورم میکرد نگاه کنم تو اینه
کلفتی و گرمای کیرش و دیدن اون صحنه از خودم کیرمو شق کرد
نسبت به خودم کیر خوبی داشتم
الان ۲۰ تا ۲۳ سانته کیرم
اون موقع هم بین بچه ها که کیرامونو نشون می دادیم مال من جز خوبا بود
موقعی که فهمید شق کردم
گفت کمر و شکمت بده پایین تر
کونت بیاد بالا تا مث دخترا بدنت خوشگل تر بشه
همه تو اون سن فانتزیایی از این قبیل داشتن ولی دلیل نمیشه کونی باشن یا کون بدن
من فیلم پورن گی میدیدم
و از سیسی و فمبوی خوشم میومد که باهاشون سکس کنم
گاهی هم تصور می کردم جاشونم
و یکی از دوستام که تخس بود و خوشم میومد بکنمش رو تو ذهنم فاعل در نظر می گرفتم
و اخرشم مثلا اونم بهم می داد
ولی همش با یه جق از بین میرفت
عرفان از بی اطلاعی و شهوت یه تینیجر اون موقع استفاده می کرد و خیلی از پسرارو تقشون زد
از جمله خودم
دستش گذاشت رو قوس کمرم
گفت بدش پایین تر
حالا نگاه خودت ببین از یه دخترم خوشگل تری
گفت دستمو از رو دهنت بر میدارم اگه داد بزنی قول میدم جوری بکنمت که نتونی راه بری
الان فقط لاپایی میکنمت
دستش برداشت و هردوتا انگشت شستش انداخت تو کونمو و با بقیه انگشتاش دوور باسنمو گرفته بود
تند تند لاپایی می زد
سرمو از اینه برداشتم و بین پامو نگاه کردم
کیرمو دیدم که چقد شق شد
که دوبار اسپنکم کرد
ببین چ خانومی شدی
بعد انگشتاش از تو کونم دراورد و با یکیش از پایین شکمم شروع کرد مالیدن و با یکی دیگش سینم و بالا تنمو می مالید
برم گردوند رو به آینه
در گوشم میگفت ببین چه خانمی شده مهدیه خانم (اسمم مهدی بود)
دوبار گفت شکمت بده پایی قوس کمرت رو بده پایین
و سه رخم کرد
بعد کامل برم گردوند
و تو این نشسته برام ساک زدن دیگه داشت خوشم میومد که خایمو یه فشار کوچیک داد که همه حسم پرید
به حالت سجدم کرد و با فشار اب کونم تمیز کرد
آب گرمش بیشتر کرد
باعث شد به راحتی با سه انگشت تو کونم عقب جلو کنه
و با آب گرم هی میریخت تو کونم
دردش کمتر شده بود
فقط بوی کلر و توالت داشت اذیتم می کرد
بلندم کرد
انگار فهمیده بود دیگه رامش شدم
شاید دلیلش شق بودن کیرم بود شایدم تجربش تو کردن کون بچه ها
انگار ذهنم می خندد
گفت میدونم دوباره دوست داری خودت تو آینه ببینی
اگه تحمل کنی کیرم بکنم تو کونت
عروس خودم میش قول میدم یه روز جلو اینه با لباس عروس بکنمت
مامانش آتلیه عروسی داشت
گفت اصن یه شب میبرمت تو اتلیه خودت یکیش بپوشی
منم توی داستانای گی خیلی از داستان پسری با لباس عروس میومد که سه نفر باهم گاییدنش
دستام گذاشتم رو دیوار
کونم دادم عقب و کمرمو دادم پایین تا کونم حسابی داگی بشه براش
بعد با آب گرم شروع کرد از رو کمرم تا مچ پام ریختم و شستن
منم تکون نمیخوردم
فقط کیرم نبض می زد
چندتا تف انداخت رو درز کونم
بالای کمرم ک سر بخوره بیاد پایین تا رسید به سوراخم با کیرش هلش داد تو
گفت شل کن و فشار بده بیرون
فک کن میخوای برینی
با اولین فشار کله کیر به اون گندگی رفت تو
همینکه رفت
گفت آفرین عروسکم
یکم بیشتر نیم رخم کرد و سرمو برگردوند گفت ببین چطور کیرمو تو خودت جا دادی
با اینکه درد داشتم
ولی لذت میبردم که اون کیر کلفت رو تو خودم جا دادم
کم کم خودم داشتم بقیشم با فشار دادن بدنم به عقب وارد کونم می کردم
مثل این

دستام از رو دیوار برداشت گذاشت رو کمرم
سرمو رو دیوار گذاشت رو به آینه و آروم شروع کرد به عقب جلو کردن
یکم که تلمبه می زد برم می گردوند رو به آینه و میگفت ببین چه عروسی شدی از دیدن خودم و اینکه اون کیر کلفت تو کونم شق می کردم
از نیم رخم تو اینه که گاهی تند تند تلمبه می زد
حتی از اسپنکهایی که به لمبهای کونم می زد
حس میکردم بازیگر فیلمهای پورنو
نیم ساعت گذاشته بود
گفت یکم تحمل کن خانومم
تا ابم بیارم
دیگه باید بریم تا متوجه غیبت من نشدن
بعد تلمبه هاش رو از حالت نرم عمیق به تند و خشن کرد
خمم کرد رو به جلو

مثل این

دستمو از بازوهام گرفت
پاهام بهم نزدیک کرد و از زانو خمسون کرد و شروع کرد تلمبه زدن
انقدر سریع که مجبور شد دستش رو بذاره رو دهنم که ناله هام بیرون نره
همون ناله هایی که بعدا هر وقت می خواستم جق بزنم یادشون می افتادم
از خوردن بدنش به باسنم و خایه هاش به بدنم
از تصور کردن و دیدنش انقدر اب تو خایه هام جمع بود که حس می کردم با گرفتن کیرم تو دستم و با یه فشار تمام آبم میریزه ولی عرفان بعد اینکه همه ابش رو تو کونم خالی کرد و کامل به دیواره توالت چسبونده بودم
مث فیلمهای پورن
کیر نیمه شق ش رو گذاشت زیر خایه و کیرم و با خوردن گوش و لبام و تلمبه های منظم و حرفای سکسی ارضام کرد
اولین پرتاب آبم از کیرم که اتفاق افتاد برم گردوند و کیرم کامل تو دهنش کرد بقیه ابمو میک زد و جوری کمرمو خالی کرد که تا یه هفته با هیچ صحنه ای شق نمی کردم
همه آبمو قورت داد
بعد چنتا لب ازم گرفت
گفت خیلی دوست دارم مهدیه خانوم
این عوضی بلد بود چطور احساساتمو از زیر پوستم بیرون بکشه

ادامه دارد

نوشته: ناپلئون

ادامه…

دکمه بازگشت به بالا