مهدی یا مهدیه (۲)
…قسمت قبل
بعد کرده شدنم تو استخر از اینکه بیام بیرون می ترسیدم
می ترسیدم منم مث بقیه لو برم
رفتن به مسجد استخر فوتبال خیلی کم شد و نمیزاشتم عرفان بهم نزدیک بشه گم و گور می شدم
بعد یک هفته جق زدنام شروع شد
همشم با تصور گایده شدن زیر کیرای کلفت
گاهی با لب و بغل و بوس
اروم و دو طرفه و گاهیم کاملا یک طرفه و خشن
روزی دو سه بار جق می زدم
تو توالت خودم تمیز می کردم همونجوری که عرفان یادم داده بود و بعد چنتا خیار یا کدو با سایزهای متفاوت بر می داشتم در اتاقم قفل می کردم و با روغن شروع میکردم گاییدن خودم
شاید دوهفته این وضع ادامه داشت جالب این بود عرفانم زیاد پاپیچم نمیشد شاید منتظر بود خودم برم سمتش
اگه جایی بودیم که هیشکی خانوادم نمیشناخت حتما میرفتم ولی اینجا نه
بعد دوهفته به امید اینکه شاید عرفان بیاد رفتم استخر ولی نیومد چن شب پشت سر هم رفتم ولی خبری نبود
هر روز کامل خودمو شیو می کردم
تمیز تمیز
کونمم خالی می کردم
انقدر حشری شده بودم که اگه شمارش داشتم خودم بهش زنگ می زدم
بعد نماز تو مسجد داشتم می رفتم سمت خونه عرفان اومد سمتم خیلی بدم میومد
نزدیکم که شد گفتم شمارت بهم بده میرم ته کوچه بهت زنگ می زنم
اینجا شلوغه خواهش میکنم پیشم نمون اونم نامردی نکرد با فاصله ازم موند و بهم نزدیک نشد شمارشو بهم داد و رفت
یکم که خلوت تر شد و قبل اینکه برسم به خونه بهش زنگ زدم
همینکه گفتم الو
گفت توله سگ چرا ازم فرار می کنی
گفتم اخه همه میدونن تو بچه بازی و هرکیه باهاش گرم میگیری یا می کنی یا کردیش
گفت گوه خوردی از خداتم باشه
داشتم میرفتم اخرای کوچه کسی نبود با یه موتور اومد پهلوم وایساد گفت سوار شو
منم بی هیچ سوالی سوار شدم رفتیم بیرون شهر از اینکه میخواد کونم بزاره کیرم شق شده بود
منم چسبیده بودم بهش فک کنم حس میکرد کیرمو
دوست نداشتم بفهمه دوسدارم بهش بدم ولی میترسیدم بهش نچسبم چون خیلی تند می روند
رسیدیم به باغ دست کرد تو جیبش چند تا فحشی به خودش داد که کلید رو تو شلوار شیش جیبش جا گذاشته
گفت دیر میشه بریم بیایم برو توالت خودت تمیز کن
رفتم تا آبم ندارن حسابی کفری شده بود چند تا فحش خوار مادر به من و خودش داد چون می ترسیدم هیچی نگفتم
خودمم ناراحت بودم که نمی تونم بهش بدم گفت بیا بریم پیش دوستم تو باغ بغلی کلی بهش التماس کردم که اشکال نداره خودت همینجا بکنم
گفت من کثیف میشم تو میگی اشکال نداره
ساک بزنم برات با اینکه اصن دوست نداشتم ولی حاضر بودم حتی ابش بخورم ولی نریم جایی
مخصوصا اگه مث بقیه دوستاش باشه
مطمئن بودم دیگه هر روز باید بدم
ابرویی برام نمیزاشتن
خلاصه از من التماس از عرفان فحش و قبول نکردن
با بغض و اشک گفتم از بچه های محله میشناسمش
گفت نه یه پیرمرد افغانیه
نگهبان باغ دوستمه
یکم اروم تر شدم گفتم فقط خودشه
یا کسی باهاش هست
گفت مادرتو گاییدم دهنم سرویس کردی بچه کونی یه ماه ازم فرار میکنی حالام انقدر که ناز میکنی دخترا برام ناز نمیکنن
گفتم عرفان بخدا هر وقت خونمون خالی بشه بهت میگم بیای
گوه خوردی تو خیابون میگی نزدیکم نشو حالا میگی بیام خونتون
باید جوری بکنمت که خودت التماس کیرمو بکنی
زنگ زد به عبدالله جواب داد گفت کسی نیست خودش تنهاست
دیگه بهونه نیار موتور همونجا گذاشت از میون باغ رد شدیم اون جلو میرفت منم پشت سرش با ترس راه افتادم تا رسیدم به یه خونه باغی یکم تر تمیز تر از قبلیه
در زد
عبدالله از پنجره نگاه کرد بعد در باز کرد و کلی عرفان تحویل میگرفت و همش اغا اغا میکرد
نشستیم یه چایی خوردیم من معرفی کرد گفت ایشون دوستمه آقا مهدی
عبدالله هم کلی تعارف تیکه پاره میکرد
تا عرفان رفت اتاق بغلی و بیاد عبدالله با چشماش من رو خورد
حس میکردم عرفان زیاد اومده و کیس اورده پیشش
چه دختر چه پسر
عرفان برگشت گفت برو بیرون توالت بیا
منم بی هیچ حرفی رفتم ولی زود برگشتم
گفتم آب نیست
عبدالله گفت تو آفتابه بود
عرفان گفت مگه تانکر پر نکردی مال مام آب نداشت
گفت نه آقا تانکریه میگفت طلب دارم ازتون تا طلب قبلیه رو صاف نکنن دیگه تاب نمیارم
انگار کارد خورده بود تو شکمش
گفت بیا برو تو اون اتاق
عبدالله هم با یه نیش خند منو بدرقه کرد درو بست از تو شلوار شیش جیبش یه قوطی روغن و کرم و کاندوم در اورد انداخت کنار تشک پتویی که پهن کرده بود گفت لخت شو زود بریم باید برگردم کار دارم شهر
بی هیچ حرفی لخت شدم عرفانم داشت لباساش در میاورد و موقعی لخت شدم انگار یه برقی تو چشاش دیدم
خواستم دراز بکشم گفت صبر کن محکم شروع کرد ازم لب گرفتن یه دقیقه لبام خورد من بلد نبودم ولی کیرم قشنگ با لب خوردنش و دستای خشنش که زبر بودن و روی لپای کونم میکشید شق شد
کیرم خورد به پاهاش
سرمو هل داد پایین سمت کیرش
فهمیدم باید ساک بزنم نشستم رو دو زانو دستم بردم سمت کیرش گفت بدون دست بخور برام
دستام گذاشتم روی رونش
کیرش چندبار زد به صورتمو خایه هاش هل می داد سمت دهنم
چون بلد نبودم فقط زبون می زدم
گفت تخمام بخور
بوی خوبی می داد
انگار با چیزی شسته بود کیر خایشو چون اصن بو کیر نمی داد
خایه هاش یکی یکی تو دهنم کردم
کیرشو رو صورتم گذاشته بود
خیلی خوشم میومد
از اینکه اینجور زیرشم و تحقیرم می کنه
از اینکه یکی توی اون اتاق و میدونه که قرار کون بدم
چیزایی تحریکم می کرد که خودم از وجودشون بی خبر بودم
عرفان قیافه بدی نداشت
و هیکلش خیلی خطی و سکسی بود چون ورزش رزمی کار می کرد
گفت بسه کیرم خیس کن یکم رفتم عقب کله گنده کیرش کردم تو دهنم ولی دندونم بهش می خورد
چند بار محکم کیرش حل داد که بره تو حلقم ولی دندونام اذیتش می کرد
گفتم بزار با دست ساک بزنم
سرش تکون داد گفت زود باش
تنه کیرش گرفتم و با لبام فقط کله کیرشو تو دهنم می کرد
مث فیلمایی که می دیدم
دوست داشتم مث اونا براش ساک بزنم
دوست داشتم راضی باشه ازم
کم کم مث فیلما زبونم در میاوردم تا به دندونای پایینم نخوره
و بعد درش میاوردم و زیر حلقه کیرش با زبون تحریک می کردم
تلفنم زنگ خورد
خواستم بردارم عرفان رفت برش داشت
دید نوشتم ابجی نرگس
گفت بخواب رو تشک
گوشیتم بزن رو اسپیکر جواب بده
دوست نداشتم ولی گوش دادم. هرچیگفت
روم خوابید کیرس انداخت زیر خوایه و کیرم و گرمای بدنش و کلفتی و داغی کیرش لش لشم کرد
الو داداش کجایی
با دوستام بیرونم
مهدی پشت گردنم می خورد
عمو اینا میخوان بیان خونه زود بر می گردی
اره برمی گردم ولی شاید یکم دیر بشه
مامان گفت حتما بیا
قبل اینکه برن بیایا
چشم
انگار صدای خواهرم حشری ترش میکرد کلفت و سفت شدن کیرش بیشتر حس میکردم
مواظب خودت باش عزیزم
بوس بوس
همینکه قطعش کردم گوشیمو ازم گرفت کامل رو خوابید
و تلمبه نمیزد فقط اروم کیرش عقب جلو می کرد
رفت تو گالری گفت عکسای ابجی نرگست هست و داشت بالا پایین میکرد عکسارو
رسید به چنتا عکس که مال تولدش بود و خیلی سکس پوشیده بود
جشنی که دوستاش براش گرفته بودن و منم باهاش رفته بودم
لباساش باز. و سکسی بود
عجب کوصیه خواهرت
خواهری که تو داداششی بایدم انقده سکسی باشه
چن سالشه
۲۲
دوس پسر داره
نمی دونم
مطمنم داره
همچین کوصی رو زمین نمیمونه
حتما دوست پسر داره
خوشبحال اون کیری که میره تو کون خواهرت
کیرم داشت نبض میزد از حشریت
من داستان سکسی زیاد میخوندم قبلا حتی داستانای سکسی بیغیرتی ولی بعد کرده شدنم تو استخر بیشتر از داستانهای گی و بی غیرتی با هم خوشم میومد از تحقیر و اجبار
سرمو یوری کرد شروع کرد لبامو میک زدن
گوشیم گذاشت زمین یکم زوم کرده رو صورتش
بعد شروع کرد تلمبه زدن
دستاش گذاشت رو شونم چندتا تلمبه محکم زد لای پام
دستاش برداشت چند تا سیلی محکم میزد رو کونم
دردش دوست داشتم
حشری تر میشدم
مخصوصا اگه کیرش تو کونم بود
حسابی حشری شده بود
همش اسم نرگس میاورد
دوباره روم خوابید
گفت بهش زنگ بزن میخوام صداش بشنوم
صداش خیلی سکسیه
عرفان توروخدا بس کن
چیو بس کنم اگه خوشت نمیومد همون اول مخالفت می کردی
میدونم دوست داری زیر کیرم ببین خواهرتو بعدم خودت بهم کون بدی
یوریم کرد از پهلو یه دستش گذاشت رو سینم
یه دستشم کیرمو گرفت و با اب کیرم کیرم میمالید دستم بردم نزارم بماله که ابم دیر بیاد فک میکردم میخواد
کونم بکنه
دوست داشتم بعدش ابم بیاد
ریشه کیرمو گرفت فشار میداد
انکار فهمید دوست ندارم زود ابم بیاد
گفت فدات بشم که انقدر حشری هستی
این کیر سیخ برا من شق شده یا ابجیت
هیچی نمیگفتم ولی دوست داشتم مجبورم میکرد بگم برا تو
گوشی برداشت گفت زود باش زنگ بزن به خواهرت باهاش حرف بزن میخوام آبم بیارم
اگه زنگ نزنی میگم عبدالله هم بیاد
گوشی برداشتم فیلمای جشن تولدش براش پلی کردم
برم گردوند از جلو شروع کردن خوردن سینم بعد دست کرد دوتا کاندوم باز کرد گفت بزن رو کیرت ابت نریزه رو تشک و پتوی مردم
یکیشم زد رو کیر خودش
دوباره از پشت روم خوابید کیرش هل داد لای پام
خیلی پوزیشن خوبیه اینجوری
ولی حس کیرم کم شد بعدا فهمیدم اینا یکم بی حس کننده میزنن بهشون
نگاه ابجیت کن
آخر میکنمش
جلو چشات می کنمش
خودتم برام کوص و کونش خیس می کنی
خودت میرمو میزاره تو کونش
من سرمو یوری کردم
و دیگه هیچی برام مهم نبود فقط منتظر بودم ارضا بشیم
گفتم از عقب نمی کنی
جووون
افرین
حالا شدی یه زن خوب که کیر می خواد
چند تا تلمبه زد ابش اومد
نمیدونم چرا با اومدن آبش ناله کردم
یه جونن گفت
لبامو جوری مکید که حس کردم الان سیاه میشن
تا تموم شد ارضا شدن دست کرد کیرمو گرفت و تند تند برام جق زدن
و همینجور نفس نفس میزد و عرق می ریخت
منم یکم بعد اون ابم اومد ولی چون اون برام حق میزد یا بخاطر جو سکسی که درست کرده بود حس کردم خیلی از دفعه قبل بیشتر ابم اومد
پاشد یه دستمال اورد داد بهم گفت خودت تمیز کن خودشم با چندتا دستمال عرقش و خیسی کیرش از کاندوم تمیز کرد
لباسامون پوشیدیم موقع رفتن عبدالله پر رو پرو گفت آقا میشه منم بکنم
عرفان گفت نه این تک پرمه
و جلوش از عقب بغلم کرد
لبامو بوسید
گفت این یکی فعلا مال خودمه عبدالله یبار دیگه جبران می کنم
نمیدونم چرا خوشم اومد از حرفش و غیرتی ک نشون داد روم
موقع برگشتن قبل اینکه سوار موتور بشیم نرگس دوباره زنگ زد
موقعی میخواستم جواب بدم گفت صبر کن فعلا جواب نده
شلوارمو تا نصفه کشید پایین چندتا تف زد به کیرشو لای کون من
یکم جق زد و مالید تا شق بشه
گفتم الان قطع میشه
اشکال نداره خودت زنگ بزن بهش
گفتم شارژ ندارم
میگم اشکال نداره خودم یه کاریش میکنم
کنار موتور
گفت پاهات باز کن کونتو بده عقب سینمو گذاشتم رو صندلی موتور
نرگس دیگه زنگ نزد
چند تا دونه قند از توی یه لاستیک فریز توی شلوار شیش جیبش دراورد
انداخت تو دهنش
خوب که آب شد تف کرد رو بالای کونم که خودش سر بخوره بیاد پایین
همینکه به سوراخم رسید
سر کیرش گذاشت دم سوراخم و هلش داد تا بره همش میگفت شل کن شل کن
نمی خواد فشار بدی ب بیرون
می ترسید کثیف کاری بشه
سر کیرش که رفت تو خواستم برم جلو دست کرد پیرهنمو گرفت از پشت و کیرش بیشتر فشار داد که دادم بلند شد
صب کن الان دردش تموم میش
تفی که مونده بود رو دور کیرش می زد
یه قند دیگه انداخت دهنش
بعد پنج شیش دقیق
کیرش درآورد
کونم انقد سوز می داد و درد می کرد که حس می کردم اگه بزارش توم دردش قطع میشه
همونجور دوباره تف کرد بالای درز کونم تا رسید به سوراخم با کیرش هل داد توی کونم انبار راحت تر رفت
جوری که حس کردم تا ته توی کونمه
بعد گوشی خودش داد گفت با این زنگ بزن
منم عین کسخلا انقدر حشری شده بودم بدون اینکه فک کنم که شماره خواهرمو دارم میدم ب کسی
زنگ زدم بهش
البته از من میخواست نمیتونستم مخالفتی کنم در هرصورت میدادم بهش
ولی اون موقع دلیلش حشریت بود نه ترس
چون رفتار و هیجانش و یهویی سکس خواستنش جوری بود که مث توی استخر اجبار توش بود و منو بدجور حشری کرد
الو نرگس منم
مهدی چرا جواب ندادی پس کجایی
عمو اینا اومدن
عرفان شروع کرد تلمبه زدن
دردم می کرد ولی نمیتونستم چیزی بگم فقط ساکت میشدم
الو مهدیی
صدام داری
اره
پس چرا حرف نمی زنی
عرفان سرعت تلمبه هاش بیشتر کرد
نرگس دارم میام
عرفان چند تا سیلی محکم رو لمبه هام زد
منم فقط دادمو تو خودم می ریختم
نرگس دارم میام تا یه رب دیگه خونم
خدافظ عزیزم
و قبل اینکه جوابمو بده قطع کردم
سرعت تلمبه های عرفان انقد زیاد شده بود که حس کردم سوراخم داره اتیش می گیره
ولی کیرم سیخ شده بود
گوشی اروم انداختم زمین
دستم بردم سمت کیرم
قبل اینکه کیرمو بگیرم عرفان پیرهنمو ول کرد دستمو اورد پشت کمرم
این کون ابجی نرگسته مهدی
فعلا آب بی غیرتیت بزار تو خایت بمونم
باید اول من ابم تو کون خواهرت بریزم
بعد تو اب بیغیرتی از تو خایه هات در بیاری
فهمیدی کونی
هیچی نگفتم
دوباره وحشی شد
فهمیدی خواهر کونی
دارم با تو حرف میزنم مادر جنده
اره
اوم اوم اوم
جوری تلمبه میزد و با حرفاش تحقیر و حشریم میکرد که بدون تماس همزمان که دو سه تا تقه اخرش زد ابم اومد
کیرش تو کونم نبض می زد و ابش میومد
منم ناخودآگاه فقط ناله میکردم
اهع
اه
ایی
کامل تو بغلش بودم
دستمو ول کرده بود و هردومون سر پا بودیم
کم کم کیرش از تو کونم شل شد در اومد
یع دستمال جیبی بهم داد گفت بزارش در کونت میخوام آبم تو کونت بمونه
کیرش با دستمال تمیز کرد
لبامو بوسید گفت ببخشید خشن شدم
و فحش بهت دادم
تعجب کرده بودم
رفتارهای متناقض داشت قلبمو نر می کرد
اشکال نداره
دست خودت نیست
لبامو دوباره بوسید
گفت بشین ولی مث اومدن دوباره شق نکنی برام
یه لبخند زد
منم انکار منتظر این بودم بخنده باهاش خندیدم
ادامه دارد…
نوشته: ناپلئون