مهدی یا مهدیه (۳)

…قسمت قبل

بعد یک هفته پیام بهم داد
بیا فلان کوچه
قبل رفتن خودم شستم و تمیز کردم و یکی از شورت های خواهرم با یه تاپ سفیدش که زیر لباس معلوم نباشه پوشیدم
شرت خودمم کردم روش که کیرم رو به شکمم وایسه و معلوم نباشه
با کیر شق شده
رفتم تو کوچه چندتا خیابون بالاتر رسیدم به جایی که گفته بود
یه پراید سفید
نور بالا زد
سوار شدم
خوشبختانه تنها بود
خیلی می ترسیدم با دوستاش باشه یا کسی باشه
تو داستانها و واقعیت معمولا اخر عاقبت کون دادن این می شد که چن نفر بکننت و اینم منجر می شد به اینکه همه بفهمن و ابروت بره
گفتم کجا میریم
شروع کرد به حرف زدن و چرت و پرت گفتن
این کردم اونو کردم
یه بیست دقیقه بیرون شهر رفتیم
رفتبم سمت همون باغ قبلی که هفته قبل رفته بودیم بود
قبل اینکه برسیم بهش کنار خیابون ایستاد زیپ شلوارش کشید
کیرش درآورد
گفت خیسش کن که یه هفتس منتظرم بکنمت
سرمو خم کردم رو کیرش فقط سرشو براش لیس می زدم
رفتیم تو باغ
نشستیم یکم آبمیوه خوردیم با چیپس و ماست موسیر
بار اولی بود عرق می دیدم
یه سفره یکبار مصرف پهن کرد
همه اون رو گذاشت روش
از تو یخچال یه جا نوشابه آورد که عرق توش بود
و یکم ذغال گذاشت رو اجاق برا قلیون میوه ای
عرق می خوری
تا حالا نخوردم
من طلبه شدم باید حتما بخورم هیچ وقت تنها نمی خورم یا با زیدم می خورم یا دوستی چیزی
ته پیک می ریزم که اذیت نشی
حوصله ندارم برم دنبال دوستی رفیقی و دوباره بیام باغ
توهم فک نکنم خوشت بیاد با دوستای من آشنا بشی
خودمم فعلا دوس‌دارم تک پرم باشی
جرات نکردم بگم نه
هم به خودش هم بخاطر رفیقاش
بابام زنگ زد گفتم پیش دوستمم دیر میام خونه
نگاه عرفان می کردم که بهم بگه کی برمی گردیم هیچی نگفت
قطع کردم
گفت اگه بخوای بمونی می تونی یا باید حتما برگردی؟
گفتم شده شب خونه نرم ولی نه اینجوری یهویی
بعد گف خب یکاریش می کنیم
پس زود باش شروع کن که زود برگردیم
اولین پیک خوردم که گلوم سوخت و حس کردم الان خفه میشم
پشتش کلی ات اشغال خوردم
هرچی برام می ریخت چند برابر برای خودش می ریخت
بعد قلیون آورد
یکمیم قلیون کشیدیم
حس خوبی داشتم
موقعی که داشتم قلیون می کشیدم
گفت دودش بده دهنم
رفتم سمتش
با فاصله از لبش دود دادم تو دهنش که یهو لبم کشید تو دهنم
و شروع کرد به خوردن من همراهیش نمی کردم
با اینکه کلی تو هفته ی قبل ب یادش جق زده بودم ولی الان می ترسیدم
نمیدونم چرا از این باغ و بیرون شهر خوشم نمیومد
محکم لبام شروع کرد مکیدن جوری که باهاش شق کردم بعد یهو ولم کرد
گفت پاشو برو کونت تو توالت بشور
خوب بشورش که بدجور هوس خوردنش کردم
موقعی می خواستم پاشم از اینکه شق کردم خجالت می کشیدم
ولی هر جور بود پاشدم رفتم
عرفان هم شلوار بادکردمو دید ولی هیچی نگفت
چندبار با آب کونمو پر و خالی کردم
ولی آبش سرد بود
خیلی اذیت می شدم
فشارشم زیاد نبود
تا اومدم تو دیدم یه تشک پهن کرده و داره روش پتو میندازه
آب سرد باعث شده بود که کیرم بخوابه دوباره کیرم شروع کرد به بلند شدن
تا منو دید گفت این پتو رو کامل باز کن بنداز رو تشک چنتام بالشت بیار
بعد رفت از تو ماشینش یه سری چیز میز آورد
کاندم اسپری روغن لوبریکانت
من هنوز خجالت می کشیدم
عرفان با لبخند گفت
مهدیه خانوم چه نازی داره
انگار باید خودم لختش کنم
پیرهن و شلوار خودش رو تند درآورد
اون بدن تیکه تیکه عضلانیش چشام رو هیپنوتیزم کرده بود
ولی نمیدونم چرا هنوز کیرش شق نشده بود مث من
من هنوز خجالت می کشیدم دراز بکشم
همانطور سرپا شروع کرد بوسیدنم
و دست کرد پیرهنمو خودش باز کردن
تاپ سفید خواهرمو دید
گفتم مال خواهرمه
جوونم نرگس خانوم
شلوارم باز کرد
گفت دراز بکش تا درش بیارم
به پشت دراز کشیدم درش اوردم
شرت دخترونمم دید
برق و خوشحالی تو چشماش میدیدم
گفت یه حسی بهم میگفت تورو بکنم نیازی ندارم دنبال کس دیگه ای باشم
فدات بشم من
اومد روم خودش کامل انداخت روم
حرارت بدنش انقدر زیاد بود که کیرم شق شق شده بود
انقد لبام خورد تا منم یاد گرفتم همراهیش کنم
گفت زبونت میخوام بخورم
تو هم مث من زبونم بخور
فک نمی کردم لب گرفتن با یه مرد سکسی باشه برام
من فقط تو فیلما کردن و دادن سیسی و فمبو های رو میدیدم و سکسی بود برام
نمیدونستم لب گرفتن هم میتونه انقد گرم و سکسی باشه
رفت سمت گردنم و گوشام
دیگه چشمام میبستم و رعشه می افتد به بدنم
نوک سینه هام رو یکی یکی می خورد
جاهایی از بدنم رو داشت برام کشف می کرد که خودم خبر نداشتم انقدر حساسم روشون
به نافم رسیدم و بعد شرتمو یوری کرد دوست نداشت درش بیاره
گفت اینم مال خواهرته
گفتم اره
یه جوون کشدار گفت
قربونت برن نرگس جوون
کناره های خایمو لیس میزد و بعد خایه هام رو می کرد تو دهنش
جوری کیرم کرد تو دهنش که چیزی ازش پیدا نبود
چندبار کیرم اروم تا حلقش برد و بعد سرشو محکم شروع کرد میک زدن
اصن دندون بهش نمی خورد
نمی خواستم زود ارضا بشم
چند بار گفتم بسه ولی اون کار خودشو کرد
گفتم اومد اومد
خواستم کیرم در بیارم ولی محکم و تندتر شروع کرد ساک زدن حس کردم دوتا از پرتاب های آبم تو حلقش بود و بقیشو خودش با لب و دهنش مکید بیرون
خیس عرق بودم برم گردوند ابی که تو دهنش بود رو ریخت رو کمرم گفت تکون نخور تا نریزه
روی مهرهای کمرم حسش می کردم
کم کم کیرم خوابید
و حس بدی داشتم
ولی هیچ کاری نکردم
صدای اسپری زدن به کیرش شنیدم
و بعد لب و دهنش رو لپ های کونم
هم دندون می زد هم می بوسید و هم اسپنکم می کرد
گاهیم بی هوا سوراخ کونم رو با زبونش لیس می زد
تا کونم رو لیس میزد کیرم می گرفت تو دستش و میمالید
قربون کونت بشم نرگس جونم
کاش میتونستم دامادتون بشم
خودت خواهرتو با هم میکردم مادر جنده
انقدر ادامه داد تا کیرم دوباره شق شد
یه چیز سرد رو در سوراخم حس کردم که بعدا فهمیدم لوبریکانته
چند بار حس کردم که لوبریکانت و روغن میریخت در سوراخم
یه انگشت شد دو انگشت و تا سه انگشتش رو تو کونم جلو عقب می کرد
با دهنش اب کیرم که رو کمرم بود رو جمع کرد و یه بالشت گذاشت زیر شکمم
سر کیرش رو سوراخ کونم حس می کردم
چند بار زد به سوراخ کونم و لمبه هام
بعد یکم فشار داد
اخ
قربون اخ گفتنت
کیرشو دراورد دوباره انداخت
چند بار انکار کرد
گفت اذیت میشی
گفتم خوبه
قربونت بشم من
نسبت به دفعه های قبل خیلی اروم و با ملاحظه تر بود
بعد حس کردم یه تف سنگین کرد رو درز کونم و با انگشتش هدایتش کرد به سوراخم
گفتم با قند بکن
اونجوری درد نداره بعدا فهمیدم با قند اوب ادم بیشتر میزنه بالا شاید دلیل اینکه این هفته بیشتر دوست داشتم برم زیرش و دلیل کون خارم همین بود
عرفان
فعلا اب کیر خودته اگه قند لازم شد با اون میکنمت
با کیرش اب کیر خودم که تو دهنش بود رو هل داد تو کونم
اینبار بیشتر کیرش حس کردم و خیلی راحت ترم کیرش رفت درآورد
چند دقیقه گذاشت بمونه
درش اورد و رفت یه حبه قند انداخت دهنش گفت اینم برا کون خواهرت عزیزم دوباره تف کرد
خیلی راحت تا کیرش انداخت تو کونم و روم خوابید
حرارت بدنش و پر کردن سوراخ کونم با کیرش جوری شهوتیم کرد
که ناخوداگاه دوست داشتم ناله کنم
اهه
و بعد سرمو تو بالشت کردم
اوممم
عرفان گوشام شروع کرد به خوردن
چند دقیقه ای گوش و گردنم رو بوس می کرد و لیس می زد
و بعد همراه خودش منو کشوند تو بغلش
هر دو نشسته بودیم و من تو بغل عرفان
سینه هام رو می مالید و گردن می خورد
کیرم تو دستش گرفت
دستم گذاشتم رو دستش گفتم نمی خوام ابم بیاری
گفت
من چیه توام مهدیه خانوم
من
بکنمی
شوهرت کیه مهدیه خانوم
تو
تا شهوتی میشی زیر کی میخوابی
تو
خودت بهم زنگ میزنی بیا بکنمت
باشه؟
باشه
دوس داری زیر خواب منی؟
اره دوس دارم
عرفان میشه تلمبه بزنی
انگار میخواست مطمئن بشه که دیگه کونیش شدم
هلم داد جلو
گفت داگی شو
شکمت بده پایین
دادم پایین
محکم میزد رو کپل کونم
پاییین تر
پنج شش بار اسپنکم می کرد و هربار محکم یه تلمبه می زد
سرم گذاشتم زمین دستام رو گذاشتم رو کمرم
مث فیلم هایی که می دیدم
انگار که حشریش کرده باشم شروع کرد تلمبه زدن
یکی دو دقیق انقد تند تند تلمبه می زد
که پیشاب مثل آب از کیرم میریخت
پاهام باز کرد کونم بیشتر کشید عقب و محکم تر تلمبه میزد
کونم اب انداخت بود
کیرش کامل در میاورد و دوباره مینداخت توکونم
با قدرت ولی یکنواخت تلمبه میزد
سرعتش کم کرده بود
حس میکردم سوراخ کونم باز باز شده
کیرش دراورد و محکم زد رو سوراخ و لمبه هام
بعد به بغلم کرد و از پشت انداخت توم
من
عرفان میشه سرپایی بکنیم
بدون هیچ حرفی بلندم کرد
دوست داشتم خودمو میدیدم مث استخر
دستام به دیوار تکیه دادم
پاهام ضربدری کردم که تنگ تر بشم
کونم حسابی دادم بالا و کمرو شکمم دادم پایین که قوس بیفته تو بدنم
عرفان ه‍م کیرش گذاشت در سوراخم
گفت این سوراخ کون ابجی نرگسته
و راحت کرد تو کونم
نزدیکای ارضا شدنش گفت آبم بریزم تو کونت یا دربیارم ؟
گفتم نه
بریز تو کونم
و همه ابش انداخت توم
ضربه های آبش تو خودم حس میکردم
عرفان دست کرد کیرم گرفت
همونجور که کیرش تو کونم بود برام جق زد
و ابم اومد
همانطور بغلش بودم تا کیرش در اومد و چند تا دستمال کاغذی گوله کرد زد تو سوراخم
همونجا دراز کشیده بودم
هم خوشحال بودم و هم ناراحت بودم
می دونستم که حشری بشم همه این پشیمونی از بین میره ولی دست خودم نبود بعد کون دادن ناراحت میشدم
بابام زنگ زد گفت کجایی کی میای
با دوستام بیرونم
امشب میام شاید یکم دیر بشه
یه ابی به خودمون زدیم
رفتم رو تشک به شکم دراز کشیدم از عمد
اومد تو اتاق منو که دید روم دراز کشید
هنوز دستمال از تو کونم در نیاورده بودم تا آبش نریزه بیرون
اون موقع میگفتن اب کونو خوش فرم می کنن
منم انقد حس‌ زنونم فعال شده بود
که همش تو فکر این چیزا بودم
عرفان
مهدی ببخش بعضی وقتی وحشی میشم
من
اشکال نداره عزیزم
دوست دارم اینجوری میشی
همونجوری لبام بوسید و هیچی نگفت
گوشیش زنگ خورد جواب داد گفت باید بریم
بپوش بریم
دوست داشتم بازم بهش بدم
روزی چند بار جق میزدم
بعد کون دادنم حتی بیشتر شده بود
انواع داستان و فانتزی رو از سایتا میخوندم فیلم میدیدم
لباسامون پوشیدیم دم در که قفل کرد
از تو گوشیم عکسای نرگس که تو لب تابش بود رو بهش نشون دادم
نرگس باشگاه میرفت و عکسای بدنش رو برا مربیش می گرفت می فرستاد
منم پیدا کرده بودمشون
چندتا عکس و فیلمم خودم یواشکی گرفته بودم گذاشته بودم توشون
نگاهشون می کرد
کمربندش باز کردم دستم انداختم تو شلوارش کیرشو مالیدم و چند تا لب ازش گرفتم
کون مهدی رو کردی
ولی نرگس نکردی امشب
همین که گفتم
بزرگ شدن کیرش تو دستم حس کردم
جلوش زانو زدم
کیرشو گذاشتم رو صورتم و خایه هاش رو می انداختم تو دهنم
سر کیرش رو تا نصفه انداختم تو دهنم
عرفان
اهه
لعنتی چه حرفه ای می خوری
من
نرگس بلده چطور بخوره کیرتو اغا عرفان
حرفام حشری ترش کرد
دستش گذاشت پشت سرم کیرش تا حلقم انداخت
موقعی دراورد یه نفس گرفتم دوباره تا حلقم انداخت
خواست دوباره بزنه با دست کیرشو خم کردم
گفت جون مهدی بزار تو دهنت آبم بیارم گفتم خفه میشم
خوب پس ابم بیار
خودم چند تا حبه قند از خونه تو جیبم گذاشته بودم دادم بهش
رفتم رو پشت پراید و شلوارمو کشیدم پایین
کون ابجی نرگسم بکن
کون زنتو بکن
دوست داشتم سرپا بهش بدم
مث استخر
مث رو موتور
اینبار من اونو کنترل می کردم
قندارو از حشریت زیاد می جوید که زودتر آب بشه
کیرشو گذاشت لای پام
زیر خوایه هام و کیرم
چند تا تلمبه زد که قند تو دهنش اب بشه
همونجوری تفش کرد رو بالای درز کونم تا رسید به سوراخم و کیرش ک دم سوراخم بود با کیرش هلش داد تو سوراخم سرش رفته بود تو
ناله کردم
درش اورد بقیه تفش کرد تو دستش ریختش تو سوراخم و اینبار همه کیرش هل داد تو کونم
عرفان اوففف
هنوزم مث روز اول تنگ و گرمی خواهر کصده
من
عرفان وحشی بکنم
بهم فحش بده
هرچیم گفتم تا ابت نیاری دلت برام نسوزه
تا جون داشت با دستش زد رو لمبه کونم که نالم باغو گرفت
گوشی رو انداخت رو کاپوت
مادر جنده
کونت و جر میدم خوار کصده
و پست سر هم اسپنکم میکرد
دلت کیر میخواد جنده
کونی
عرفان توروخدا اروم
مادرتم میکنم کونی
کوص و کون خاهرت رو همینجا جلو چشات پاره می کنم
دراورد دوباره انداخت تو کونم
باهاش رفتم حلو دوباره درآورد خواستم در برم دست گذاشت رو شونه هام
عبدالله رو میارم که خودت بکنه
خودم خواهر و مادرت جر میدم
کونی بیغیرت
کامل بهم چسبیده بود
منم دیگه جایی نداشتم که برم جلوتر
پهلوم رو گرفته بود تا عقب میرفت کونمو می کشید تو بغلش تا میومد جلو هم باهاش میومدم
بدون دست زدن ابم میومد و هر ضربه ای که میزد یکمیش از کیرم میریخت بیرون
پاهام شروع به لرزیدن کردن
نای حرف زدن و رو پا موندن نداشتم
عرفانم هفت هشتا تلمبه دیگه زد و یهو بهم چسبید و رو کاپوت خمم کرد
جوری توم ارضا میشد و کیرش نبض میزد که حس کردم شیلنگ آب گرم توم باز کردن
نفس نفس می زد
لعنتی
رستمو کشید
تا یه ماه فک نکنم شق کنم
حس خوبی داشتم از اینکه اینجوری آبش کشیدم
ولی میدونستم مث دفعه های قبل کونم تا چند روز درد می کنه
خواست پرش بیاره گفتم بزار خودش در بیاد
بزار بمونه تو کونم
خندید
جنده عوضی
نه ب اون ناز کردنات نه به این جنده بازیات
عاشقتم پسر

ادامه دارد

نوشته: ناپلئون

دکمه بازگشت به بالا