نادر و نازنین 115


 نازنین : دوستت دارم
نادر : خیلی کم پیش میاد در شرایط سنین بالا
نازنین : جوووونم; میدونی عاشق این حستم نادر
نادر : دوستت دارم
حس تو رو خواب دیدن ;
تو رو خواستن ;
تشنه تو بودن ;
وفاداری به تو ;
عاشق اینایی ;
نازنین : اوهووووم
اوهوووم; عاشق اینام
عاشق دوست داشتن پاکت با هوست
نادر : من خواب دیدم تصویر بر هنه تو رو روی تخت
پشت به من
نازنین : نااااادر
نادر : جاااااااان جون عشقم عمرم نازم هوسم نفسم قلبم همه کسم مستی من هستی من .. همه چیزم ..
دلم می خواد با آرامش بیام کنارت
از این نظر که کسی سر نمی رسه
نازنین : نادر; ی سوال;
ناراحت میشی که بخوام مثلا بادایی ام راحت باشم;
نادر : نه …خب فامیل درجه یک توست حرفاتونو باید به هم بزنین ..البته کمی غیر عادیه ولی گاه صمیمیت هایی بین فامیل ها هست
مثلا یک خواهر زاده ای می شناختم با خاله اش راحت بود
نادر : دلم یه ذره شده واسه لمست
نازنین : منم نادر
بیشترم برا عشقبازیت
نادر : این بار بیشتر ….و….و با هات ور میرم
نازنین : ااایییی نادر
میگی انگار بیشترتحریک میشه
خدا بخیر کنه
نادر : با همه فرق داری … خودت میگی ..
نازنین حد وسط نداره
ولی چند بار نادر با…….ور بره
یه حد وسط هم پیدا می کنه
نازنین : فکر کردم باز دکتر نادر شدی
وااا; به نظرم بعیده
نادر : شدم دیگه
اون هم جزو قسمتهای در مانیه
 فقط سه چهار روز با هم باشیم
۳ ;۴ نازنین : روز میکشی منو; چه خبره ; واااای
نادر : می دونم چه جوری ردیف کنم
چون خودم می خوام
روزی سه ساعت
نه این که هز سه چهار روز یکسره
نازنین : وای نه; من پیش تو باشم آروم نمیشینم که
نادر : طوری که همش حس فرار و اومدن توی بغل منو داشته باشی
مثل من که همیشه دارم
یه جای کار سکس دیگه به آخر می رسه
ولی عشق و محبت و نوازش می مونه
بعد اون قدر نازت می کنم
زیر گوشت می خونم
نازنین : نادر ی چیزی بگم;
نادر : که بازم یه حس هایی بر می گرده
بگو عشقم
جونم
بگو دیوونه اون بوی تنتم
نازنین : از دیروز تا حالا از خواستنت …..دارم شدید;…..هم تیر میکشه گاهی
نادر : آخخخخخخخخ .. عشقم …این جوری میگی بیشتر دلم می خواد
نازنین : صبح مامان میگه …. درد میکنه;…..تو گوشم میگه فعالیتت زیاده
نادر: …………….
با عشق
با هوس
….. رو چه حسابی میگه ;
مگه اونم بهت مشکوکه
نازنین : چه میدونم مرص داره; آره
مشکوکه; از سر قرص ها
نادر : باز خوبه که دلیلشو گفتی
نازنین : باور نمیکنه
نادر : اوووووووفففففف جوووووووون .. یادش که می افتم اون تن …..و داغ تو رو که مجسم می کنم ..
آخخخخخخخخخ
هنوزم فکر می کنم خواب دیدم
نازنین : نادر اینطوری نگو
منم دلم میخواد
نادر : جووووووووون … چه لذتی ! .. چه حالی !
نازنین : مخصوصا موهای سینه ات رو
نادر : نهایت کار .. اونم میره توی …..
آیییییییییی دیگه هیچ فاصله ای نمی مونه
نازنین دلم ……میخواد
حذف سی چهل پیام اون جوری
نازنین : ای خدااا
نادر
نادر : و واسه همینه احتمال داره
نازنین : من غلط کنم دیگه اصلا از ….. بگم
نادر تو هم به ….. فکر نکن اصلا
تو کاری نمیکنی خالی بشه خب; چه میدونم میگی برا بدن ضرر داره و اینا
بدجنسسسسس
ناااادر
نادر : جااااااااان جونم نفسم عشقم عمرم عزیزم هوسم
نازنین : کاش بودی
اگه دیدی بد اخلاقم و باز زده به سرم باشه
کمی آروم میشم ولی تو رو می خوام
اما اگه خوب بودم نه
خودم تو بغلت باشم
ناددر : تو بد اخلاقم که باشی دوست داشتنی هستی
لذت می برم توی بغلمی
هیشکی دیگه رو نمی خوام که ار ضام کنه
نازنین : وقتی تو بغلت جیغ میزنم
میخوام تو هم با تصور ….. عشقت; نازنینت ازضا بشی
نادر : فقط با تو نازنین .. فقط تو
وقتی سه چهار روز پیش اون صحنه رو دیدم و رومو بر گردوندم
برای لحظاتی گریه ام گرفت
که چقدر حتی در بد ترین شرایط
سر سوزنی هم به غیر تو فکر نمی کنم(از توی کوچه و تراس مخفی زنی داشت با خودش ور می رفت بهم علامت داد و من رفتم خونه واسه نازنین تعریف کردم )
نازنین : همون که کفرمو در آورد
نادر : نادر عاقلانه عاشق توست
کفرت در اومد ;
نازنین : اوهوم
بله
در اومد
نادر : وووووویییییی
اونا صد در صد حاشون خوش نیست
نازنین : چیه; ازحرص من خوشت میاد;
نادر : ولی من اهلش نیستم
نازنین : بسه نادر
نادر : نه به خدا ..می خوام بهت بگم نادر سرش بره
وفاش نمیره
نازنین : نمیخوام
نادر : چشم نوکرتم
مال خودمی جونمی عشقمی ..نازمی

ادامه دارد … ایرانی

دکمه بازگشت به بالا