نمیدونم بگم زنم جندس یا حق داره

سلام
امیر هستم 27 ساله از تهران قدم 1 متر 82 سانتیمتر بدنم بزرگ درشت بی مو چون بدنسازی میرم
شاید کسی منو ببینه فک کنه که 30 سانت کیر دارم ولی… بگذریم
و همسرم تینا 25 سالش از اون زنای حشری که تو عمرتون کم میدیدینش
قضیه از اونجا شروع شد منو تینا خیلی همو از دوران دبیرستان میخواستیم و من همیشه دوست داشتم به هم برسیم و همینجورم شد
سه سال پیش ازدواج کردیم و اوایل زندگیمون متوجه شدم تینا تو سکس زیاد حال نمیکنه چون نه کمر سفتی داشتم و ن چیزی میتونست شل بودن کمرم خوب کنه نه کیرم بزرگ بود کلا 10 سانت کیر دارم که اصلا رضایت بخش نیست البته از نظر خودم
اوایل زندگی چون همو خیلی میخواستیم چیزی نمیگفت ولی بعد یه سال بعضی اوقات به شوخی میگفت که تو فقط هر چی میخوری میزنی به بازوت سعی کن کیرتم گنده کنی
چند بار تو سکس کلافه میشد
تاجایی که یه بار وسط سکس دیگ اصلا نگام نکرد تا تموم کنم خلاصه تینا روز به روز تو سکس بیشتر عذاب میکشید تا این که یه روز از شدت عصبانیت گریش گرفت و وقتی بغلش کردم که آرومش کنم گفت ولم کن من یکیو میخوام که بتونه ارضام کنه امیر توروخدا یه کاری کن خیلی بده که نمیتونم خودم خالی کنم منم چیزی نداشتم ساکت شدم
من کارم میدون تره بار بود و تکلیف نداشت کی برم و کی بیام ولی یه دوست داشتم که اون بیشتر اوقات تو غرفه بود منم تو این شهر اون شهر دنبال بار
محسن یه جوون هم قد خودم ولی لاغر بود که چن باری که شوخی کردیم فهمیده بودم کیرش مثل کیر خره
خانومم اکثر اوقات میگفت فلان میوه هارو بیار منم میاوردم ولی این اواخر همش وقتی من غرفه نبودم دنبال بار بودم خانومم میامد غرفه و خبر میرسید که با محسن گرم میگیره ولی چون بهش اعتماد داشتم اصلا شکی نکردم
یه روز که بهم زنگ زدن برا بار خربزه باید میرفتم نزدیک گرمسار
راه افتادم که برم طرف زنگ زد نیا من بار فروختم منم کلی فحش فحش کاری کردم و تلفن قط کردم دیگ نزدیکیای سحر بود و بدون بار بیخیال شدم بزار برگردم وقتی رسیدم کلید انداختم که برم تو خونه و تینا بیدار نکنم که دیدم کفشای آبی محسن تو خونس شکه شدم
انگار که یخ کرده باشم
یواش رفتم تو دیدم از توی اتاق خواب صدا میاد خونه کلا تاریکه
یه لحظه یاد کیر کلفت محسن افتادم شل شدم و صدای زنم که تاحالا اون جوری نشنیده بودم حشریم کرد
جوووووون محسن جووونم بکنن اوووف چقدر حال میده قربوونش بشم مهربون من
در نیم بسته بود از لا در دیدمشون تینا پاهاش قلاب کرده بود دور کمر محسن اونم تلمبه میزد بعدش محسن گفت دارم میام کجا بربزم
تینا هم سریع کیر دراورد کرد تو دهنش و انقدر کیر محسن دراز بود که پرید گلوی تینا آبش و تینا داشت خفه میشد ولی همش قورت داد
منم سریع رفتم بیرون و محسن رفت و منم یه ربع بعد رفتم خونه دیدم تینا بیحال افتاده
چند باری تینا به محسن داد و من یواشکی میدیدم همیشه هم به بهونه رفتن برای بار میرفتم که محسن بیاد و زنم حال کنه
یه بارم توی غرفه شوخی شوخی گفتم تو که حال میکنیا من میرم دنبال بار تکله سحر تو هم لم دادی اینجا
فقط کم مونده یه دست کون منم بزاری تکمیل شه
که خندید و گفت اونم شاید باشه منم گیر دادم که بگو و اینا
هی نگفت
گفتم جدا اگه میکنی بیا بکن و اونم هنگ کرد گفت اره تو هم حتما میدی اینو گفت و میخندید
منم کشیدم پایین اونم دیگ کپ کرده بود کیرش دراورد گذاشت لاپام و با خنده میگفت بسه شوخی پاشو امیر یه موقع یکی میاد
پاشدم کرکره رو دادم پایین
گفتم حالا بکن اونم کونم چرب کرد و گفت میکنمااا
گفتم بکن دیگ بی عرضه زنمو که کردی منم بکن
که دیدم اولش شکه شد بعد خندید گفت پس میدونسی گفتم اره
اونم کیرش تا دسته جا کرد تو کونم که کونم خون افتاد
ولی وحشی فقط میکرد
تا این که آبش ریخت تو کونم بلند شد
چند باری هم میدونست هستم و میبینم و ترتیب زنم میداد
ولی تینا هنوز نمیدونه که من میدونم
الانم حاملس از امیر ولی میاد میگه بچمون خندم میگیره
ولی زندگیم خیلی بهتر شده
دوستتون دارم امیدوارم خوشتون اومده باشه
فحش ممنوع
نوشته: عشق کس

دکمه بازگشت به بالا