نوبتی هم باشه نوبت خانم مهندس بود

سلام سیاوش کوهساری هستم و قبلا ماجرای سکسم با جیران و سارا و نقره و خانم دکتر رو گذاشتم که با استقبال بی نظیرتون رو به رو شد. پس این شما و اینم خانوم مهندس!
تو اینستا ی پیج بود خانم مهندس بود خلاصه من خیلی تو نخ این مهندس بودم حدودا ۳۰ سالش
میشد ،وضعشم توپپپپپ بود،من زیاد استوری های این خانم رو ریپ میزدم،هر دفعه ی لایک میکرد و بس ،یه شب که پنج شنبه هم بود استوری گذاشت بعد ریپ زدم جواب منو داد،خلاصه پرسید بچه کجایی و این حرفها خلاصه بکنم چت کردیم ،گف بیا همو ببینم،منم خلاصه تو کونم عروسی شد،شب شد حوالی ساعت ۸ اینا بود اومد سرقرار بعد چی داشتم می‌دیدم ،ی خانوم خوشگل سوار ۲۰۶ اومد،صد برابر از عکس خوشگل تر بود یعنی ماهههههه،بعد سوار ماشینش شدم رفتیم بیرون ت راه هی صحبت میکردیم دو سه بار اومد دستم بگیره خجالت کشید من دستش گرفتم دیگه یخ اش آب شده بود فهمیدم که مطلقه اس خودش گف خلاصه رفتیم بیرون شام خوردیم،من گفتم دیره باید برم خونه،گفت مگه بهت گیر میدن شب بیرون باشی ؟ من گفتم نه بابا شاید شما خسته باشی نمیخام مزاحم بشم،بعد گفت بریم خونه من تنهام قلیون بکشیم منم از خدا خواسته رفتم ،رفتیم ی ساختمون خوشگل بود ۶ ۷ طبقه بود طبقه ۴رفتیم سمت شهرک قدس،رفتیم بعد من رفتم دست صورتم بشورم بیام دیدم با ی تاپ و شلوار جذب راحتی اومد من همینطور خشکم زد،با خنده گفت چیه؟؟؟من گفتم هیچی ،رفتین بساط قلیون حاظر کردیم نشستیم قلیون کشیدیم فقط نور مخفی ها روشن بود ،صحبت کردیم از زندگش گفت،از شوهرش خلاصه دو ساعتی حرف زدیم ،بعد گفت من برم دوش بگیرم منم نشستم ی سری دیگه قلیون بکشم که هزار و یک جور فکر تو سرم بود،که برم ترتیبش بدم ،ولی باز گفتم بی جنبه بازی درنیارم ،خلاصه از حموم اومد با ی حوله پیچیده بود دور خودش من داشتم قلیون میکشیدم که همون‌طور اومد سمتم ،من قلبم تند تند میزد ک اومد نزدیکم نشست گفت :چند وقته منتظر همچین روزی بودم از وقتی که فالو کردی ریپ زدی ب استوری هام رفتی رو مخم ،ک یهو پرید لبم خورد که من جا خوردم ،دبگه منم شروع کردم ب خوردن لبش قشنگ نشست رو پاهام منم داشتم بدنشو میمالیدم که گفت بلندم کن ببر اتاق خواب ،که همون‌طور بردمش اتاق خواب فقط داشتم سینه و بدنشو میخوردم که یهو چشمش ب کیر راست شده من افتاد که با تعجب گفت: چه بزرگه ک من گفتم؛۱۸ سانته که یهو همشو تا ته برد تو حلقش یعنی رو ابرا بودم واییییییی چه خوب بود ،بعد افتادم ب جون کسش یکم خوردم دیدم آبش داره میاد سرمو کشیدم کنار ابش پاشید رو تخت آخ چ دادی زد ،بعد گف بکننننن حالم بدعععع،که منم با سر کیرم داشتم با کسش بازی می‌کردم که یهو تا ته کردم توش از چشاش برق زد بیرون آخ آخ چه حالی داد همینطور داشتم میکردمش ی بیست دقیقه کردمش احساس کردم میخواد آبم بیاد گفتم کجا بریزم گفت بریز توش من تمامش خالی کردم تو کسش آخ انگار از سمت کیرم قبض روح شدم وایی چه داد خلاصه توبغل هم داشتم لب همدیگه میخوردم دوباره راست کردمم گفتم میخوام از کون بکنم که گفت درد داره ،اسپری لیدوکائین زدم از کون هم کردمش که ارضا شد ،منم ارضا شدم همزمان با هم ارضا شدیم خیلی حال داد ،خلاصه بعد از داستان ها چند بار دیگه هم سکس کردیم واقعا دارم لذت میبرم از سکس با خانم مهندس

نوشته: سیاوش کوهساری

دکمه بازگشت به بالا