هرکی به هرکی 144

آخخخخخخخخ آریا جون آریا جون دیگه کاری کردی که من تموم کنم . دیگه منو به آخرش رسوندی . اووووووفففففف بهمن بهمن اگه بدونی کیر آریا جون چقدر سر حالم می کنه -عزیزم اگه بدونم که اثر مثبتی در تو داره ازش خواهش می کنم که هفته ای یه بار هم که شده بیاد خونه مون و تو رو شارژت کنه که تا مدتی راحت باشم . -من که آرزومه . کسم آرزوشه . این آقا سایه اش سنگینه . ناز داره . اون وقتا تازه بالغ بودم چقدر ازش می خواستم که باهام حال کنه و کونمو بکنه ناز داشت .. اووووووفففففف حتی اگه ماهی یه بار هم منو بکنه کافیه . فقط ماهی یه بار . اگه بدونی چقدر بهش نیاز دارم . رفتار منم با تو بهتر میشه .. من اون زیر داشتم خفه می شدم این زن و شوهر واسه خودشون می بریدند و می دوختند .. -عزیزم آریا جون چی دلت می خواد اگه دوست داری می تونی توی کسم خالیش کنی .. سری تکون داده  واسه این که توی ذوقش نزنم گفتم یه بار خالی کردم باشه برای دفعه بعد که با هم بودیم که از مزه نیفته و هیجان بیشتری داشته باشم که زود تر بهت سر بزنم . راستش می خواستم یه خورده از آب جمع شده پشت خطو واسه مادر بزرگم داشته باشم . این زن و شوهر که به این نون و ماستها رضایت بده نبودند . بهمن خان هم اومد صورتمو غرق بوسه کرد . به کون زنش چنگ انداخته بود و با چند ضربه پیاپی آبشو توی کون زنش خالی کرد .. وووووییییی این سوزان هم از اونجایی که افتاده بود رو من و بهمن هنگام انزال سنگینی خودشو انداخته بود روش منم کیرم از این زیر تکون بخور نبود در نتیجه چند قطره از آب کیرم توی کس سوزان سوزان خالی شد -جوووووون بهمن جون آقا آریا آبشو خالی کرد توی کسم .. بهمن کیرشو کشید بیرون تا سوزان خودشو طاقباز کنه . چون زن از شوهره این در خواسته کرده بود . افتادم رو سوزان . حالا که آبم خالی شده بذار خوب خوب خالی شه . با پری جون یه جوری کنار میام . چند تا پرش توکوسش انجام میدم اگه دو قطره هم خالی شد فکر می کنه کلی آب توی کسش خالی کردم . چیکار کنم مادر بزرگمه دوستم داره و دوستش دارم و انتظار هم داره . حالا هم می دونم قهر کرده رفته . این بابا بزرگ منم که دیگه کیرش شل شده نمی تونه خوب بهش برسه . وقتی کیرمو از توی کس سوزان بیرون کشیدم شوهرش وقتی سیل آب بر گشتی رو دید چه کیفی می کرد و چه لذتی می برد . طوری کیف  کرد و به هیجان اومد که یه لحظه حس کردم حتما یه فیلم سکسی ناب و در جه یک رو دیده یا این که یک جوان مجرد و دست از همه زن کوتاهیه که برای اولین باره که داره فیلم سکسی می بینه و به هیجان اومده . -ببین عزیزم خوب نگاش کن با این که چند بار آبشو خالی کرده نثار من کرده هنوزم آبداره .. بهمن اومد جلو تر و چند بار صورتمو ماچ کرد و آروم زیر گوش من گفت نوکرتم داداش هیچوقت سوزان رو تا این حد سر حال ندیدم . داداش خیلی مردئ و با معرفت و با مرامی اگه حتی دو هفته در میون هم شده بیای و یه صفایی بدی جبران می کنیم ..-یعنی تو هم بعدا که ما زن بردیم زن ما رو می کنی ;/; این حرفو که زدم سه تایی مون زدیم زیر خنده ..-بهمن جان قول نمیدم . باید فرصتها رو بسنجم . سوزان دستاشو دور کمرم حلقه زد و شروع کرد به بوسیدنم .. من و اون جلوی شوهره چه حالی می کردیم . در هر حال لحظاتی رو با هم خوش بودیم و دیگه یواش یواش وقت رفتنشون رسیده بود .. مامان بزرگ به سردی باهاشون خدا حافظی کرد و من و پری جونم تنها شدیم . .خیلی سنگین و سخت شده بود .. -پری جون اونا رفتند و من و تو تنها شدیم .. ساکت موند و در حالی که به گوشه ای خیره شده بود گفت طوری حرف می زنی که انگاری بابا بزرگت آدم نیست .. -خب اون  بیچاره که حرفی نداشت . و نداره . من که همیشه تو رو جلوی اون می کنم . -ببینم تو اومد ی و امتحانتو گرفتی ومجوز خودتو صادر کردی چه لزومی داشت که این قدر لفتش بدی . من اگه رو کیر این پسره بهمن یه ساعت می نشستم و به بهانه امتحان کونمو روی کیرش تکون می دادم تو حسودیت نمی شد ;/; -توی دلم گفتم کون لق مامان بزرگ گلم کرده . به من چه هر چند تا کیر که می خواد فرو بره تو کون و کس مامان بزرگ . مگه در این مجالس سکس خانوادگی فامیلی نیست که مادر و خواهر و زن آدمو جلو چش آدم می کنن و آدم عین خیالش نیست .. ولی این حرفا رو به پری جون نزدم که یه وقتی جری تر نشه . دیگه نمی خواستم اونو بیش از این ناراحتش کنم . بالاخره بهش نیاز داشتم . -پس پری جون منو از خونه ات بیرون می کنی من باید برم . باشه عییبی نداره مادر جون ولی به هم می رسیم -وووووووویییییی حالا این آقا رو باش با هامون قهر می کنه . باید تو رو دوبرابر جریمه ات کنم که سر خود کار نکنی . -پری جون تو که این قدر عاشق کیر نوه ات هستی من تعجب می کنم چطور توی مجلس دلشو داری که هر لحظه منو با یکی دیگه ببینی .من که فکر نکنم  تو بتونی با شرایط مجلس در مورد من خودتو هماهنگ کنی ….. ادامه دارد .. نویسنده … ایرانی

دکمه بازگشت به بالا