هرکی به هر کی 85
–
درهمین لحظه یه زنی که خیلی هم کوچولو موچولو بود اومد جلوی این زن درشت اندام و گفت -جووووون جوووون شبنم تکون خورد دخترم تکون خورد .. ولی عجب شبنمی بود دخترش . در واقع خودش هیکل شبنمو داشت و دخترش سیل بود . -آقا آریا کیرت شفا بخشه .. یکی از اون ور داد می زد کاش من غش می کردم و این جوری به هوش میومدم .. یه ظریفی فریاد زد بچه ها بیایین دسته جمعی غش کنیم .. مامان بزرگ پری مثل یک پرستار اومد جلو و گفت بچه ها اینجا رو خلوت کنین برین به کارتون برسین . شبنم راستی راستی بیهوش شده بود ;/; رفتم پیش پری و زیر گوشش گفتم مادر جون راستشو بگو این نقشه بوده .. -آریا ازت انتظار نداشتم این جور در مورد من قضاوت کنی . من دست کسی بهونه میدم . ;/;اگه می بینی گاهی با تو یه نقشه ای می چینم می دونم از وجود خودمی .. خیلی ازت ناراحت شدم .. رفتم سینه هاشو بوسیدم و میک زدم و ازش عذر خواستم البته مادر بزرگ کنار م بود و کیر من همچنان تو دهن شبنم و اون خیلی آروم مثل بچه ای که سینه مادرشو تازه پیدا کرده باشه داشت میکش می ز د . بقیه دور ما رو خلوت کرده بودند و مادر بزرگ هم می خواست بره که آرمیلا که یه گوشه ای ایستاده بود صداش در اومد . -داداش !مادر بزرگ ! این از فیلمشه .. این می خواست یه جورایی خودشو قالب کنه -آرمیلا .. دخترم نوه گلم این جوری قضاوت نکن . تازه خلاف هم که نمی کنه .. درصورتی که بخواد فیلم بازی کنه -شما چرا این حرفو می زنین پری جون . اون داره حق یکی دیگه رو می گیره .. پس از این به بعد ما همه مون با ترفند های دیگه ای اون اصول اخلاقی رو که این محفل سکس خانوادگی بر پایه اون شکل گرفته زیر پا بذاریم ;/; این که رسمش نمیشه -آرمیلا خواهرم .. خواهش می کنم . ببین الان این کیر وقتی مایه های شفای یک بیمار میشه من اونو ازش دریغ کنم ;/; این انصاف که نیست .. -داداش من چی از صبح تا حالا دارم دنبال تو می دوم -آرمیلا زبون منو باز نکن . من خودم دیدم که تو دو تا کیر خوردی . تازه این دو تا رو من دیدم . من خودم که جز سه نفر با کسی نبودم و این یکی چهارمیشه . حالا یه خورده دندون رو جیگر بذار به هم می رسیم . برو حالا چند جا دیگه مشغول باش آرمیلا حوصله ات سر نره -من داداشمو می خوام . پری به حرف اومد و گفت حالا این قدر بچه کوچیک نشو که با یه شکلات دسته دار بخوان رامت کنندو با یه آدامس خام شی .. -خوب گفتی من شکلات دسته دار داداشو می خوام که میکش بزنم .. در همین لحظه شبنم که یه جورایی حس می کردم از اولش هم غش نکرده کیرمو محکم تر گرفت تو دهنش و با این که از منصوره لاغر تر بود ولی یک آن دو تا دستاشو گذاشت دور کمرم و با یه فن خاکم کرد و پشتمو رسوند به زمین و خودش رو من قرار گرفت . مثل این که فهمیده بود خطری به نام آرمیلا تهدیدش می کنه . راستش خیلی از این تیزکاریش لذت بردم . می خواستم شور و هیجان و هوس زیاد خودمو بهش نشون بدم . آرمیلا تازه می خواست بیاد سراغم که این خانوم همچین خودشو انداخت رو من که خواهرم فقط می تونست بره سراغ لبام و کوسشو بندازه رو اون . تا رفتم بوی کوس خواهرمو روی دهنم حس کنم متوجه شدم که یه جفت لب رو لبام قرار گرفته و اون آخرین راه خوشی آرمیلا رو هم بسته بود خواهرم سرشو انداخت پایین قهر کرد و رفت مثل یه آدمی که عشقش بهش خیانت کرده باشه و باعث حرص خوردنش شده باشه پری هم از صحنه دور شد ولی لحظاتی بعد چند تا آشنا دور و بر خودمون دیدیم که در حال سکس بودند و کاری هم به کار ما نداشتند . وقتی که همه اونایی که دور بر ما بودند رفتند یواش یواش چشای شبنم باز تر شد و سر حال تر و پر جنب و جوش تر گفت حریف این خواهرت شدن خیلی سخته . به این سادگیها هم دست بر دار نیست رضایت بده نیست -شبنم جون راستشو بگو تو نقشه چیده بودی -یه خورده خنده اش گرفته بود -نقشه چه نقشه ای . مگه من خودم چلاق بودم همین جوری بپرم روت . ;/; ببینم پشیمونی که داری با هام سکس می کنی ;/;…نمی دونم این دیگه چه مدلش بود . در هر حال نمی تونستم حرفاشو باور کنم . خیلی حشری بود . لبامو گاز می زد و منم فقط متوجه این بودم که زخمی نشم . دستمو به هر کلکی بود رسوندم به کوسش . مجبور شده بودم کمر خودمو بالا بیارم تا بتونم دستمو به کوس خیسش برسونم . -آخخخخخخ آریاااا آریااااااا .. لباش رو لبای من شل شده بود . چنگ انداختن به کوسش کارشو کرده بود .. -کییییییرررررررر آریا … دوای کوسسسسسسمو بده .. بده تا درمان درمان بشم من کیر می خوام کیر .. -شبنم جون منم میخوام بهت کیر بدم فقط یه خورده این کوه گوشت رو بلند کن تا یه جورایی کیرمو رو کوست تنظیم کنم . فقط این جوری که داری پیش میری به نظرم میاد بر سر قویترین و چاقالو ترین زن دنیا شدن با منصوره رقابت داری -آریا اگه تو بخوای من لاغر میشم .. .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی