هر کی به هر کی 10
–
بکن عزیزم بکن پسرم جونم عشقم ناز من .. دیگه نمی گفت نوه ام . می ترسید اگه بگه نوه احساس پیری بکنه .. اونو گرفتم تو بغلم کمرشو بالا آوردم مثل یه خمیر بازی به هر طرف که دوست داشتم می گردوندم هر زور و فنی که داشتم روش پیاده می کردم . سگ مصب عجب چیزی بود . یعنی عجب سر سختی بود . مگه حالا حالاها ارضا بشو بود ;/; نزدیک بود از دهنم بپره وبگم پری جون تو که مارو گاییدی . دیگه تا روز اجتماع عمومی حالی واسه آدم نمی مونه . کیره رو محکم تا ته کوس مادر بزرگ می فرستادم و بیرون می کشیدم . اونو طاقبازش کرده بودم و از روبرو می گاییدم کمرشو به طرف محل گاییدن خم کرده بودم تا هر بار که کیرمو تا انتها از کوسش بیرون می کشیدم کلفتی و درازای کیرمو رویت کنه شاید داغ تر شه وزودتر خلاصمون کنه -آریا جون یه تغییر حالتایی دارم پیدا می کنم . اگه یه خورده همین طوری ادامه بدی تا چند دقیقه دیگه فکر کنم به یه جایی برسم . یاد این خط شعر افتادم که نابرده رنج گنج میسر نمی شود .. مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد . سینه هاشو میک می زدم و با پنجه هام فشارش می گرفتم -آریا همین جوری بزن همین جوری بکن . پسرم تند تر تند تر . دو تا دستاشو دور کمرم حلقه زد و طوری فشارم گرفت که حس کردم قفسه سینه و استخونای پهلوهام داره می شکنه . پیریه عجب زوری پیدا کرده بود . گویی دنیا رو بهم داده باشن . انگاری که بله رو از دوست دختر دلخواهم سر مجلس عقد شنیده باشم .-پری حله ;/; -چی رو حله هنوز چیزی حل نشده -پس من باید چیکار کنم -آب کیرتو باید بفرستی تو کوسم اون وقته که حل میشه و حله -اوخ جوووووووون زودتر می گفتی مادر جون پری جون . اینو که گفت هر چند زیاد آب نداشتم ولی سه چهار تا پرش آب تو کوسش خالی کردم وچند تا پرش قلابی دیگه هم اون داخل درست کردم که فکر کنه که چه لذتی می برم که آبم به این زودیها از کمر به طرف کیرم جریان داره .. دیگه افتاده بودم سرازیری . به درک بعدا هرچی می خواد بشه بشه . مسئله مهم این بود که اونو ارضاش کنم و حالشو جا بیارم که آوردم -پری جون گفتی کونتو هم باید بکنم -چیه مگه دوست نداری ;/;بدت میاد ;/; مردا که عاشق کونن . چند سالی میشه که کیر نرفته تو کونم . به هر حال باید یه جوری گرد گیریش کنم وخاکشو بگیرم -خاکشو بگیری یا خارششو -هردوتاشو این جوری که تو منو گاییدی من می تونم دست از سرت وردارم . با خودم گفتم اوخ اوخ اگه بخوام همیشه بیام سراغت دیگه نایی نمی مونه که به جوونا برسم . پری جون قمبل کرد و کیرمو فرو کردم تو کون قمبل کرده پری جون .-جاااااااان این کیر حالا به من حال میده . بعد از شصت سالگی این اولین بارمه که دارم کون میدم -خیلی کون باحالی داری پری جون . کیر من راحت توش مانور میده داره حال می کنه . چیه کونهای جوون همش ازدرد دارن می نالن و اصلا نمی ذارن آدم یه حالی بکنه -اولا کون منم هنوز پیر نشده در ثانی مگه تاحالا چند تا کون کردی -هیچی مامانی یه چیزی گفتم حالا . فرض کن این چیزارو تو سایت امیر سکسی خوندم . ولی حقانیش گاییدن کون مادر بزرگ خیلی به من کیف می داد . اولا که دیگه آبم نمیومد و با لذت کیرمو می فرستادم داخل و درش می آوردم . بعد این که درد درد نمی گفت و از همه مهمتر آرامشی رو که از گرفتن جواز بهم دست داده بود این لذتو چند برابر می کرد -باید هفته ای حداقل یه بار بهم سر بزنی -حالا حتما باید بیام ;/; -اگه بیای و یه سری بهم بزنی من یه راهکاری جلوت میذارم که به نفعته ضرر نمی کنی . تو هوای کوس وکونمو داشته باش حال بده و اهل صفا باش منم یه جور خاصی جبران می کنم -در مورد جواز میگی ;/; -نه بابا این جواز که کارش تمومه -پدر بزرگت چون پیر شده و توان نداره دنبال یه مشاور ووکیل می گرده -یعنی من وکیل بشم .. حالا کیرمم در حال فعالیت کردن تو کون پری جونم بود -پسرم تو که نمی خوای کیف سامسونت دستت بگیری هرروز بری دادگاه ازش دفاع کنی که . دیدی که من الان تستت کردم و جواز به نام تو صادر شد . کلیه دختران با زنانی که برای اولین بار می خوان بیان تو مجلس باید آزمایش شن . اون دیگه نه حال گاییدن داره ونه قدرت بررسی . دنبال یه مرد از همین مردای فامیل می گرده که هرزنی رو که می خواد مجوز بگیره تستش کنه باهاش بر نامه بره . الان اگه نگاه کنی ما تو فامیل پسر و دختر دم بخت زیاد داریم . نونت تو روغنه . منم سفارش تو رو می کنم و تو هم یه خورده خرش کن . اگه دانشگاه که قبول شدی که هیچ وگرنه این بابا بزرگت خرشم اونقدر میره که برات معاف از خدمت بگیره .. وای با دمم دیگه گردو می شکستم . اگه می تونستم وکیل بابا بزرگ بشم که خیلی خوب بود . می دونستم چه جوری می شد دلشو به دست آورد . اون عاشق این بود که بهش احترام بذارن و از بازی تخته نرد هم خوشش میومد . اگه صبح تا غروب می نشستی باهاش تخته می زدی خسته نمی شد . بازیش هم خیلی خوب بود وخیلی هم ریسک می کرد واکثرا ریسکهاشم موفقیت آمیز بود . این جفت تاس ها هم اکثرا باهاش رفیق بودند .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی
language=javascript> function noRightClick() { if (event.button==) { alert(“! حق کپي کردن نداري “) } } document.onmousedown=noRightClick