هر کی به هر کی 155
–
هنوز از گاییده شدن عفت به اندازه کافی سیر نشده بودم که دیدم عارف و پری جون کاملا لخت وارد شدند . عارف تا مادرش رو دید که زیر کیر من در حال دست و پا زدنه روشو بر گردوند . انگار دلشو نداشت که اونو در این شرایط ببینه .هنوز باورش نمی شد که باید ننه شو از این به بعد زیر کیر این و اون ببینه . من فقط از این تعجب می کردم که چطور از کارای ننه اش خبر نداره . یک بسیجی که باید دقیق و زرنگ باشه و کلاهشو محکم داشته باشه که باد نبردش . عفت زیاد در بند نبود که پسرش عارف اونو دیده و چه حالی داره . می دونست که باید خودشو با این محفل وفق بده و پی همه این چیزا رو به تنش بماله . پری رفت طرف عارف و گفت پسر باید خودت رو عادت بدی . چند روز دیگه وقتی وارد مجلس عمومی ما شدی مادرت زیر کیر مردای زیادی قرار می گیره . ما وارد جامعه ای میشیم که دیگه شاه و گدا و بسیجی و ضد انقلاب نداره . همه با هم در یک جامعه آزاد و در نهایت تفاهم با هم سر می کنیم . با هم صمیمی هستیم عشق می کنیم و عشق میدیم . بده بستون زیادی در این محفل وجود داره . باید خود ساخته شی . روح خودت رو واسه این محفل آماده کنی . زیر چشمی یه نگاهی به عارف انداخته گفتم . -داداش عارف کی به کیه و هر کی به هر کیه الان جلو چشم من تا حالا دهها مرد مادرمو گاییدن . پدرم هم رفته دهها زن دیگه رو گاییده . همین پری جونو که امروز ازت امتحان گرفته و می دونم با ارفاق قبولت کرده زیر کیر دهها نفر بوده ولی ما خارج از این محیط شرافت و عفت و نجابت و غیرت خودمون رو حفظ می کنیم . در هر حال خودت رو باید آماده کنی . باید برای مسائل خیلی سنگین تر از اینا هم آماده شی . یه اشاره ای به پری جون زده و اونم یه چشمکی به من زد که یه مسئله ای رو عنوان کنیم . -پری جون شما بزرگ تری شما بفر مایید -آریا جان شما برای سخنرانی قدرت بیشتری داری و بهتر و بیشتر می تونی مسائلو حلاجی کنی .. کیرمو از کون عفت بیرون کشیده و در حالی که عفت جلو ی چش پسرش آب های کیر بر گشتی از کونشو با انگشتاش جمع می کرد و اونا رو فرو می برد توی دهنش و انگشتاشو می لیسید شروع کردم به سخنرانی .. -برای این که در این مجلس گرم و صمیمانه ما همه اعضای فامیل به هم عادت کنند ما تصمیم گرفتیم در مواردی که امتحان شوندگان برادر و خواهر باشند و یا مادر و پسر و پسر و دختر و موارد مشابه یک امتحان تر کیبی هم بین اونا بذاریم و کار نامه ای تکمیلی به اونا بدیم . ساده تر بگم عفت جان عارف خان شما باید یک سکس داغ و گرم رو همین جا کنار من و پری جون به نمایش بذارین ما این جا شور می کنیم و بهتون امتیاز میدیم . فقط یادتون باشه باید با هم هماهنگی داشته باشین و اگه در اینجا کسی اشتباهی نکنه به حساب هر دو نفرتون نوشته میشه . عفت : یعنی پسرم عارف باید بیاد با من سکس کنه ;/; پری : چیه عفت جون تصور این مسئله برات شاقه ;/; -آخه این کار حرامه . از نطر دینی و عرفی ایراد داره . اون دنیا باید جواب پس بدیم ولی از اونجایی که صمیمیتها رو بیشتر می کنه و پیوند عشقی و وحدت دو بسیجی جان بر کف دلاور از خود گذشته رو بیشتر می کنه تا ما خدمات ارزنده تری به امت اسلامی ارائه بدیم مخالفتی ندارم -مامان چی داری میگی یعنی من و تو با هم …. نهههههه .. مو بر تنم سیخ میشه .. پری : عارف جان تو چطور راضی میشی مادرت زیر کیر بقیه بره ولی زیر کیر خودت نره ;/; انصاف داشته باش . حداقل در مورد خودت . از قدیم گفتن شمعی که به خانه رواست بر مسجد حرامه ولی تو عارف بسیجی .. این مادر زحمتکش داغدیده محجبه با ایمانی رو که من می شناسم مثل شمعیه که از وجودش هم میشه در خونه استفاده شه هم در مسجد چون خیرش به همه میرسه .. ..-آخ پری جون پری جون فدای تو با این سخنرانی ات . چند بار دستامو به شدت به هم کوفتم . برای پری جونم کف زدم . عفت جون به گریه افتاده بود .- هر دو تا تون سخنرانی با شکوهی کردین . انگار که من و پسرمو با پیوند با شکوه عشق و هوس در کنار هم نشوندین .. من که حرفی ندارم و می دونم که این برای تحکیم وحدت امری ضروری و اجتناب نا پذیره .. عارف : مامان نه زیر بار زور نرو -عزیزم ببین چی میگم الان برات تو ضیح میدم . رفت جلو کیر لخت پسرش رو در دست گرفت . عارف یکه خورد سرش رو بر گردوند -نههههه مادر .. این گناهه .. رابطه بین من و تو گناهه -گوش کن پسرم توجه کن که این کیر همونیه که از کسم زده بیرون . همون زمان که نوزاد بودی . اون اگه برای دقایقی وارد کسم شه در واقع به اصل خویش بر گشته . باز جوید روز گار وصل خویش . بعد از عفت نوبت پری جون بود که کیر عارف رو بگیره توی دست حودش . اونو رو به هوا گرفت و گفت بشنو از نی چون حکایت می کند ..-مادر بزرگ اگه بگی شکایت می کند بهتره .. چون در اینجا شاکیه به خاطر این که می خواد بر گرده به اصل خویش و انتظار همراهی داره … ادامه دارد .. نویسنده … ایرانی