هوس اینترنتی 45
–
خیلی پررو بود . اون قدر گستاخ که با لبخند پیروزی داشت به صحنه نگاه می کرد . -دخترا نمی دونین چقدر از تماشای فیلمهای لز لذت می برم ولی این زیبا ترین فیلمی بود که من تا حالا در این زمینه ها دیدم اما این یک فیلم واقعی بود . طناز جون چه تن و بدنی داره و این فتانه زیبا روی ما هم محشره . نمونه یک زن ناب و دوست داشتنی . حرف نداره . . اگه بدونی تمام این مدت دستم چه جوری روی کیرم بود . اصلا تا حالا سابقه نداشت این جور کیرم بلرزه . هوس یه کس ناب و یه تن و بدن خوشگلو داشته باشه .. اومد طرف ما . فتانه خوب منو آماده کرده بود ولی این لعنتی از پنجره پشتی خودشو رسونده بود اونجا . حدس می زدم که باید بو بر دار شده باشه که ما از این سمت داریم میاییم . اون خیلی زرنگ بود و خیلی هم فرز که تونسته بود خودشو برسونه اونجا و چه طور شد که اینکاررو خیلی بی سر و صدا انجام داده بود دیگه از اونش با خبر نبودیم . -جلو نیا کیوان .. اومد طرف من . کیرش مثل کیر فرزاد نبود ولی از کیر مهرداد کلفت تر و هیجان دار تر بود . سرمو به طرفی بر گردوندم . نمی خواستم نگام رو چیزایی زوم بشه که اون حس کنه من ازش خوشم اومده . با توجه به این که فتانه هم به اندازه کافی با من ور رفته بود و حالم جا اومده بود دیگه می تونستم پیش کیوان و کیر اون خودمو نگه داشته باشم تازه اون پایین انگار نه انگار که کسی به فکر ما و غیبت ما باشه . شایدهم مهرداد می دونست که من برای قدم زدن با کیوان رفتم و یه جورایی دوست داشت که من و اون با هم حال کنیم . کیوان اومد وسط ما دو تا قرار گرفت -خوشگله از دست من فرار کردی . ببینم تو که هوس داشتی و می خواستی یه چیزی خارش کستو بگیره و قلقلکت بده حاجی تو حی و حاضر که پیشت وایساده بود . اومد طرف من و گقت ببینم اگه میشه سرت رو خم کن و یه تستی از این کیر ما هم بگیر و ببین که این خوشمزه تره یا بستنی قیفی . . خودشو به نزدیک من رسونده بود . کیرش در شق ترین حالت قرار داشت . خیلی تیز و سرخ شده بود . -طناز بدن خیلی ناز و خوشگلی داری . ولی تمام این بدنها درزیر بدن تمام مرد ها تسلیم محض هستند . قبول کن که شما زنا حرفی برای گفتن ندارین . وقتی که هوس شما میاد جلو دیگه هیچی جلو دارتون نیست . مگه نمی بینی همین فیلمهایی که نشون میدن کلی زن سفید پوست خوشگل خوش بدن میرن زیر کیر های سیاه . ولی حالا طناز جون شانس آوردی که کیر یک جوون خوش تیپ که همه دختراآرزوشونه برن زیرش بخوابن نصیبت شده . دید که من عکس العملی نشون نمیدم دستشو به طرف کسم دراز کرد . کسم هنوز خیس بود . کف دستشو کشید روی کس خیس و انگشتاشو تا حدودی فرو کرد توش . واسه چند بار پی در پی چشام باز و بسته می شد . نه اون نباید حس می کرد که من دارم لذت می برم . اون باید بدونه که من به این زودیها تسلیم بشو نیستم و از اون خیلی سر ترم . فتانه در این مدت هاج و واج فقط نگاه می کرد و منتظر بود که ما چیکار می کنیم . دیگه نتونستم تحمل کنم . چنان زدم به زیر گوش کیوان که برق از کله اش پرید و چند قدم اون طرف تر تلو تلو خورد . -کی بهت اجازه داده دست به بدن من بزنی . فکر کردی چون دارم با یه زن دیگه حال می کنم به تو نیاز دارم ;/; من مثل فتانه نیستم که اون جور با غرور و شخصیت اون بازی کنی و اون وقت بازم بیای طرفش و اون کارت نداشته باشه . من تا همین جاش هم به خاطر همین گستاخی آدمت می کنم . حالتو می گیرم . -پشیمون میشی -هر وقت تو از قال گذاشتن یه دختر ناز و خوشگل و فتانه مثل همین فتانه خودمون پشیمون شدی منم از کاری که در قبال تو انجام دادم پشیمون میشم . فکر کردی کی هستی که داری خودت رو می گیری . سرشو انداخته بود پایین . حالشو گرفته بودم غرورشو خرد کرده بودم . دنبال پوشیدنی ها می گشتم تا یکی یکی اونا رو تنم کنم . . خودش رو به فتانه رسوند . فتانه دو دلیل داشت که حشری باشه . اون از کیوان واسه خودش یه غول ساخته بود و سال گذشته این پسر قالش گذاشته بود و از این که بتونه باهاش سکس داشته باشه لذت می برد . و هم این که به اندازه کافی از لز با من حشری شده بود و اگه کیوان شق القمر اونجا وای نمی ایستاد شاید بیشتر طالب این می بود که با من ور بره و حال کنه ولی حضور کیوان تمام معادلات رو بر هم زده بود . -اگه می خوای نشون بدی که آدم شدی برو از این دختر عذر خواهی کن که چطور شد که قالش گذاشتی . سعی کن یه انسان باشی . .. کیوان نگاهی به تن و بدن فتانه انداخت . سینه های درشت و کون ناب و تر و تازه اون در نوع خودش بی نظیر بود . ولی از اون جایی که در کنار بدن من قرار گرفته بود شاید این جور معمولی نشون می داد . فتانه سست شده بود . شاید اگه ملاحظه من نبود خودشو مینداخت تو بغل کیوان ولی با اشاره چش و تکون دادن سر به طرف بالا حالیش کردم که غرور خودشو حفظ کنه …. ادامه دارد .. نویسنده … ایرانی