پارک دانشجو و در آخر مترو با افغانی (۱)

سلام امیدوارم حال دلتون خوب باشه آرین هستم ۲۰سالمه از تهران سیسی ام چند ماه یه باری یه حسی توم ایجاد میشه که میگه بده اوایل از خودم نود می‌گرفتم چون پوستم سفید و صورتیم بازدید خوبی داشت منم عاشق توجه کم کم با سایت شهوانی آشنا شدم و اون کم کم روی ذهنم رفت تا بتونم با این کنار بیام که من یه زنم و میتونم لباس زنونه بپوشم و حتی میتونم لباسای خواهرم بپوشه از ساپورتش گرفته تا فیشنت تا شرت و سوتینش و دستمم باز بود تا الان ک شدم یه زن پوش حرفه ای .
بریم سر اصل مطلب یه روزی با یه بنده خدایی ک از طریق گروه تلگرام باهاش آشنا شدم حرف میزدم و اون با حرفای سکسیش تونست کاری کنه که حالم بد شه البته خودش تهران نبود چون اگر بود اون موقع صد درصد داده بودم بهش خلاصه گفتم من باید برم بیرون بi یکی بدم نمیتونم اینجوری اون بهم پارک دانشجو رو پیشنهاد داد من انقد حالم بد بود ب هیچی فکر نکردم شیو کاملم بودم کسی خونمون نبود تقریبا سر ظهر بود رفتم سر کمد خواهرم بهترین و سکسی ارین شرتشو پوشیدم خودمو تو آیینه دیدم کوفتت بشه هرکس ک میخاد این کونو بکنه یه شلوار مشکی تنگ تقریبا پوشیدم خوبیش این بود ک یکم کوتاه بود و ساق پای سفیدم خیلی ت چشم بود البته میخواستم ساپورت بپوشم ولی ترسیدم خلاصه با یه شلوار تنگ مشکی با تیشرت آماده شدم اسنپ گرفتم که کسی نبینه از آشناها در همین حال داشتم با دوستم چت میکردم ک می‌گفت کجا برم کجا بشینم چیکار کنم سوار اسنپ شدم تو مسیر یه مرد مسنی بود همش دوس داشت باهام لاس بزنه ولی خب جرات نمی‌کرد ماسکم زده بودم ماسکمو دادم پایین گفتم ببخشید فندک داریذ؟ گفت بله که داریم خوشگل خلاصه ب این درو اوندر میزد ک بتونه منو بکنه ن اینک بگه ها همش نگاه میکرد هی دوس داشت حرف بزنه ولی میترسید بالاخره رسیدم پارک دانشجو پامو گذاشتم یه پسر ترک چسبید بهم اصلا پرامم شنیده بودم خیلی خرابه اوضاع نه انقد من محل ندادم رفتم نشستم رو یکی از صندلی ها خیلی استرس داشتم پاهامو انداختم رو هم یه لحظه پاهای خودمو دیدم اوف اوبم زد بالا چقد من سفیدممم واقعا یه لحظه دلم ریخت نگاهم ب گوشیم افتاد وای پنج درصد شارژ دارم حالا چ غلطی بکنم من به هوای راهنمایی دوستم اومدم یکم اینور اونور کردم حرف زدم گوشیم خاموش شد منم انگار ترسیده بودم و با بی ذوقی بلند شدم ک برم گوشیم نداشتم ک اسنپ بگیرم دیدم بغلش متروعه سوار مترو شدم ایستگاها همینجوری می‌گذشت و مترو شلوغ تر تو حال خودم بودم مترو یه تکونی خورد یکم مردم جا به جا شدن ک من پشتم خورد به پشت سرم فقط شلوارامون چسبیده بود بهم معلوم بود ک اون بنده خدا هیچ دخالتی نداشته و هیچ منظوری ولی من کونم میخارید اون حسه اومد سراغم یکم کونمو دادم عقب که قشنگ کونمو حس کنه وای چ حسی بود ولی انگار اون هنوز هیچی متوجه نشده بود گفتم یا میدم یا نمیدم دیگ دلو زدم ب دریا بازم رفتم عقب تر دیگ قشنگ کونمو حس میکرد ولی هیچ کاری نمی‌کرد شاید ترسیده بود یه لحظه برگشتم تو چشماش نگاه کنم آیی یه افغانی با قد کوتاه و لاغر نمیخاستم همچین کونیو تقدیم یه افغانی لاغر سیاه کنم ولی حالم بد بود تا قیافمم دید دیگ حداقل ترسش ریخت ولی بازم کاری نمیکرد فقط چسبیده بودیم که تو اون شلوغی یه چیز عادی بود رسیدم آزادی ایستگاهمو پیدا شدم اونم پشت سرم پیدا شد یا شایدم مسیرش همون بود دهنم خشک شده بود فقط بهش گفتم پشت سرم بیا وقتی رفتم بیرون از مترو دیدم هوا گرگو میش شده یه توالت عمومی پیدا کردم آمار گرفتم خداروشکر خلوت بود اول خودم رفتم باسنمو شستم و ترو تمیز درو باز کردم کسی نبود اومد تو تو وای چیکار کنم حالا دیدم کشید پایین خودش کیرش نیمه خاب بود میخاستم برای اولین بار ساک بزنم نمیدونم خوب میزدم یا ن فقط فهمیدم ک کیرش راسته میکردم تو دهنم میمالیدمش ب لباممم اوممم رفتم زیر خایه هاش حسابی خوردم چیزایی ک ت فیلم باد گرفته بودم اون فقط چشماشو بسته بود فک کنم میخاست آبش بیاد کیرشو از دهنم در آورد منم بلند شدم شلوارمو کشیدم پایین انگار ک یه کص پورنی دیده انقد ذوق مرگ شده بود خودش شرتمم کشید پایین می‌خندید و هی بوسش میکرد وای آوای کونمو باز کرد صورتیشو کرد ت کونم اوففف صدام در اومد ناله میکردم ولی خیلی آروم خیلی حشری بودم جوری ک برام خورد دولم راست شد یه تف کرد تو باسنمو کیرش کیرشو مالوند رو صولاخم وای من تنگم بر گشتم گفتم حق نداری بکنی توش خیلی بهش میخورد بچه مظلومو ساکتی باشه گوش کرد کیرشو کرد لای پام تلمبه میزد چندتا تلمبه ک زد کیرشو در آورد آبش اومد همرو پاچید رو کونم وای منم خیس عرق شده بودم یه دفعه گوشیشو در آورد دیدم نوشته خیلی خوب بود دوس ندارم ابمو پاک کنی تا خونتون همینجوری بری و شمارتم بهم بدی من موندم یه لحظه گفتم نکنه لاله اوکی دادم شمارشو گرفتم ت کاغذ خودم بهت زنگ میزنم سری زدیم بیرون من راهی خونه شدم تو راه کونم لیز شده بود چقد خوب بود خوش گذشت رسیدم خونه گوشیمم زدم ت شارژ رفتم ت اتاق ای وای شرت ابجیم ابکیری شده چ گوهی بخورم حالا بیخیال شدم شرتو تا اونجایی ک میشذ پاک کردمو گذاشتم سر جاش رفتم یه دوش بگیرم خودمو حسابی شستم و اومدم بیرون گوشیمو روشن کردم و بهش پیام دادم…ادامش اگه راضی باشید تو داستان بعد براتون مینویسم

نوشته: سیسی ارین

دکمه بازگشت به بالا