کردن خواهرزاده ام پریا
سلام من کامران هستم۲۲سالمه.
خونه ما نزدیک خونه خواهرم هست خیلی زیاد رفت و آمد داریم با هم طوری که بیشتر روزهایش با خونه خواهرم
هستم و خیلی خیلی با بچه های خواهرم دوست و گرم هستیم خواهرم یه دختر داره باچهارتاپسر که همشون از من کوچیکترن خواهرزادم پریا۷سال از من کوچیکتره هست یه پوست سبزه داره با بدن توپول و کونشم بزرگه.با پریا خیلی جورو گرم بودم دوستش داشتم خیلی باهم شوخی میکردیم بیشتر شبا خونه خواهرم میموندم با پریا تویه اتاق میخوابیدیم.یه روز که اومدم خونه خواهرم درو باز کردم رفتم داخل خونه اومدم برم داخل اتاق که دیدم پریا حموم زد بیرون رفت تو اتاق منم اروم رفتم پشت در اتاق ازپشت شیشه نگاه کردم که دهنم باز مونده بود چه بدنی داشت پریا خیلی تحریک شدم یه کون بزرگ و خوشگل و سینه های تقریبا کوچیک و نازی هم داشت کیرم بلند شده بود بعد چند دقیقه دیدزدن آروم از خونه زدم بیرون ولی این صحنه دیدن بدن بزرگ پریا هی جلوی چشمم میومد.
خلاصه یه دوروزی گذشت آخرشب بودمشروب خورده بودم اومدم خونه خواهرم بخوابم کلیدانداختم رفتم داخل همه خواب بودن رفتن داخل اتاق پریاچراغ خواب روروشن کردم که چشمام بببنه پریادوشک وپتوی منوپهن کرده بودکه شب اومدم بخوابم روشون یه نگاهی به بدن پریاانداختم یه شلوارک کوتاه ویه تاپ پوشیده بوداون صحنه لختش روکه دیده بودم اومدجلوی چشمم هوسی شده بودم اومدلباسهام رودرآوردم انداختم همونجاوبایه شورت دراز کشیم نزدیک پریاشدم وبغلش کردم یه کم گذشت دیدم نمیتونم تحمل کنم چسبیدم به پریاودستم رومیکشیدم روی پاهاش وکون بزرگش کیرم داشت ازپوست میزدبیروم چون بیشترشبابغلش میکردم گفتم فرصت خوبه شروع کردم به دست مالی کردنش دستموکردم زیرشلوارکش وآروم هی میکشیدمش پایین کمکم آوردمش پایین وسرکیرموخوب خیس کردم وگذاشتمش لای پاهاش وپردستم هم توف کردم وگذاشتم روی کوسش وآروم شروع کردم به مالیدن کوسش وازعقب هم کیرموعقب جلومیکردم شهوتم زده بودبالاسرم روهم چسبونده بودم به سرش وآروم باهاش حرف میزدم گردنش روبوس میکردم یه کمی گذشت کوسش خیس شده بودوصدای نفس زدنش زیادترمیشدحسابی شهوتم زده بودبالاسرکیرم روگذاشتم درسوراخ کونش اومدم آروم بکنمش دیدم خوابیدروی شکم وآرم بهم گفت دردداره اذیت میشم منم تااینوشنیدم همینجورکه خوابیده بودافتادم روش بازم نوک کیرم روتوف زدم آروم گذاشتمش درسوراخش ودستام روکردم زیرسینش وممه هاشوگرفتم تودستم ومیمالیدم وهی گردنش رولیس میزدم وبهش میگفتم که کیرموآروم میخوام بکونم توش وهی آروم آروم فشارمیدادم پریاهم خیلی آه ناله ونفس نفس میزدحسابی شهوتی شده بودکلاهک کیرم همون سرش رفت داخل پریاپاهاشوسفت که بیشترنکنم توش وگفت دایی جون بخدادردداره منم لباشوکردم تودهنم خوردمشون گفتم شل کن بره داخل الان دردش خوب میشه پریاهم تاشل کردمنم زدم رفت داخل وای چه حس خوبی داشت دیگه شروع کردم به آروم تلمبه زدن دیگه جابازکرده بودوراحت ترتوش حرکت میکرددستم رواززیرشکم پریاردکردم شروع کردم به مالیدن کوسش هردومون نفس نفس میزدیم دیگه محکم ترتلمبه میزدم که یک دفعه پریاصداش بلندشدویه آه بلندکشیدوپاهاش رومحکم فشاردادروی هم فهمیدم که آبش اومدوارضاء شده منم شروع کردم به تلمبه زدن که یه دفعه آبم اومدوریختمش داخل کونش وبدنم خیس عرق شده بودهمونطوری یا چنددقیقه ای درازکشیدم روی کمرش وکیرم رودرنیاوردم که لذت بیشتری ببریم آروم بلندشدم کیرم خوابیده بودازکونش زدبیرون اینقدکونش پرشده بودازآب منیم که از سوراخش سرازیر شدن پاشدم از روش و خوابیدم کنارش و بغلش کردم و شروع کردم به نوازش کردنش لبام رومیمالیدم روی لباش حس خوبی داشت معلوم بود که پریام راضیه و خوشش اومده گفتم بزار حسابی دلش رو بدست بیارم که باهام دوست بشه یاگرم دیگه نخواست حداقل ازم متنفر نباشه مثل قبل باشه باهام.حدود یک ساعت همینطوری لخت توی بغل هم بودیم وحسابی نازش کردم و مالیدمش باهاش حرف زدم که خودش اوکی رو داد که هر وقت هوس کردیم بازم انجام بدیم.الان یک سال گذشته و مرتب داریم باهم حال میکنیم خودش خیلی بیشتر از من دیگه دلش میخواد و هوس میکنه.دوستان واقعا از ته دل میگم هردوتامون ازباهم بودن وسکس کردن سیرنمیشیم وایتقدعاشق همیم که زیاد نمی توانیم دوری هم را تحمل کنیم.
امیدوارم لذت برده باشید.
نوشته: کامران