کشتی با الهام
سلام. این خاطره ای که براتون میگم بهترین تجربه زندگیمه با زنی که از شوهرش جدا شده بود تقریبا تو دل برو قد متوسط حدود70تا75 کیلو سایز سینه 75 با پوست تقریبا برنزه و کلا ی بدن گوشتی ولی تراشیده و ورزش کاری و عاشق دراوردن ادای پسرها.بعد یسال اشنایی و رفت و امد هنوز کامل ب سکس نرسیده بودیم چون مادرش در جریان بود و اکثرا خونه بود تا اینکه ی خونه گرفت رفت خونه خودش.تو اسباب کشی تو نگاهش انگار فکرش ی رابطه توپ بود اما رو نمیکرد غرور داشت مثلا و سیاست.منم تو دوران اوج باشگاه بودم و کنگ فو کار میکردم و الهام خانوم داستانم چند بار گفت عاشق بدنتم از خودم تعریف نمیکنم نظر اون بود.
خلاصه بعد ی هفته شبا روز بهم بود و تو سر کله هم پریدن یهو بحث کشتی شد اونم استقبال کرد منم گفتم وقتشه ب همین بهانه اولین سکسمونو داشته باشیم همون لحظه هم چند بار پرید روم مثلا کشتی بگیره اما گفتم اینجوری نه قشنگ باید لباسشم بپوشی جالب بود بدوم بهانه قبول کرد و منو برد تو اسمونا و مرحله بعد.لحظه شماری میکردم بدن نازشو تو اون لباس ببینم باورم نمیشد.فرداش رفتم ی لباس کشتی ابی براش گرفتمو غروب رفتم پیشش با ی تاپ خاکستری و شلوار کوتاه تو خونه بود ا حالت موهاش معلوم بود رفته حموم.لباسو گرفت و تشکر کرد منم دیگه مطمئن بودم اونم احتمال سکسو داده امد وقتی دیدمش وای خدا زیرش شورت نپوشید دستاشو میگرفت بالا خط وست چوچولش قشنگ معلوم بود چسب تنش بود ی سوتین نازک و بندی پوشید ک دوست داشتی سینه هاشو گاز بگیری منم فقط ی شلوار اسلش پوشیدم گفت من حاضرم خواستم بهش فنارو بگم دیدم میگه ا تو بهتر بلدم گفتم شاید بازم داره ادع میکنه ولی وقتی شروع کردیم و سرشاخ شدیم فهمید ن ی چیزایی بلده گفته با مامان کشتی نگاه میکنم اما فکر نمیکردم یاد گرفته باشه همونجور که سر شاخ بودیم گفتم فقط کشتیه هر حالتی پیش امد شاکی نشی گفت برو بابا و خم شد پامو بگیره خوابیدم روش و دور زدم رفتم پشتش اونم با حرفش اوکی داد و خیلی ناز خوبید تو خاک وقتی خوابیدم روش و نرمی کونش با اون لباس برا اولین بار احساس کردم دولم که راست بود مطمنم اونم احساسش میکرد سنگ شد یکم اینور و اونور کردیم و بلند شدیم وای لنگه های لباسش تا لای پاهاش رفته بود بالا و چسبیده بود لای قومبولاش چه صحنه ای راه میرفت کل پاهاش میلرزید.دوباره سر شاخ شدیم بازم مثل قبل خوابید تو خاک انگار داشت میگفت شرو کن پاهای نازشو باز کرده بود منم ی دستمو گزاشتم لای پاااااااش دااااااغ داااغ بود و اون دستمم سر شونش و لای پاشو فشار میدادم اونم اینور و اونور میکرد خودشو قرار شد اگه ضربه فنی شد هر کاری دوست دارم بکنم منم دیدم شرایط اماده چرخوندمش شکممو گذاشتم رو صورتش و دستامو دور کمرش قلاب کردم خوابیدم روش نمیدونید چه دست و پایی میزد و اه ناله میکرد داشت دیوونم میکرد منم بیشتر فشار میدادمم چند دقیقه رو حالت پول نگهش داشتمو دولمو تا سینهاش گذاشتم تکون خوردنش کم شده بود نفس کشیدنش بیشتر حوسیم میکرد تو همون حالت سرمو فشار میدادم رو شکمش چوچولش جلو چشام بود یهو دولمو گرفت و فشار میداددیدم این کارو میکنه بلند شدیم و گفتم بخورش جفتمون داشتیم میترکیدیم ی مقداری فقط ور رفتیم تا ارضا شدیم تا اخر شب که دوباره سکس کردیم کامل.
ممنون ا توجهتون****
نوشته: فلان