کنجکاوی به سکس با حیوانات (۳)
…قسمت قبل
بسم الله الرحمن الرحیم به نستعین
این قسمت سوم این داستان. توصیه میشه اگه این داستان و دنبال میکنید از قسمت یک شروع کنید.
از همون نگاه اول عاشق هولو شده بودم. حالا دیگه اون مال من بود و میتونستم تو زمان درست به فانتزی هام برسم. ولی باید خیلی صبوری میکردم. اون هنوز خیلی کوچیک و بچه است. اول باید یک رابطه سالم بین خودم و اون درست می کردم تا بفهم من آلفا هستم، ولی در حین آرامش و مهربانی، نه با خشونت و زور. واسه همین اوایل که اینور و اونور خونه شاش میکرد یا وسایل خونه رو گاز میگرفت یا چنگال میزد خیلی صبوری کردم. بعضی وقتها واقعا عصبانی میشدم و داد و بیداد میکردم ولی فیزیکی هیچوقت دست بهش نزدم. به جاش سعی کردم صبح ها زودتر ببرمش بیرون و وقتی بیرون شاش میکنه یا میرینه بهش یه خوراکی کوچیک بدم و نازش کنم که بفهمه کار درستی کرده. بعد از ظهر ها میبردم ش بیرون واسه دویدن و توپ بازی. یکی از رفیقام یکی و بهم معرفی کرد که معلم سگ بود.
پول زیادی هم می گرفت، ولی گفتم اشکال نداره. من که میخوام با هولو زندگی کنم باید خرجش هم بکنم. هفته ای یک بار میبردمش پیش این یارو که باهاش کار کنه. بعد خودم هم میرفتم و اون بهم یاد میداد که کی و چه وقت بهش بگم بشین. پاشو، بگیر، بیا و از این قبیل چیزها. طولی نکشید که هولو واقعا همدمم شده بود. احساس میکردم نمیتونم بدون اون زندگی کنم. هر جا میرفتم میومد و کنارم بود، میرفتم دستشویی می اومد پشت در میشست. خیلی با معرفت و باهوش بود. خیلی زود هم داشت بزرگ میشد و من دل تو دلم نبود که باهاش سکس کنم. هرچقدر بزرگتر میشد قشنگ تر میشد. فک و آرواره بزرگ و قوی پیدا کرده بود. دست و پاش از بچگی چغر بود و الان داشت بدن ورزیده ای هم پیدا میکرد. با اینکه خونده بودم دم سگ بریدن یک جور حیوان آزاری حساب میشه همون موقع که خریدمش و آوردمش هفته بعد بردمش پیش یکی که سگ فروش بود و اون یه مقدار کمی پول گرفت ازم و یک نوار لاستیکی به ته دم هولو گره زد. گفت این باعث میشه خون رسانی به دم قطع بشه و دم خودش میوفته. خیلی طول کشید ولی بالاخره دم هولو خشک شد و افتاد. فکر کردم اگر دم بریدن خشونت باشه ختنه ما مردها هم خشونت که اتفاق افتاده، حالا ایرادی نداره اگه این آزار برای بهتر شدن رابطه و قشنگ تر شدن باشه. بهتر شدن رابطه برای اینکه دمش دیگه مزاحم نبود وقتی از پشت می خواستم بکنمش.
وقتی سه چهار ماهش شد و می اومد کنار من می نشست یا می خوابید یواش یواش با کسش بازی می کردم. ولی انگشت نمی کردم. میترسیدم پارگی ایجاد بشه چون کسش خیلی کوچولو بود. همیشه هم قبل و بعد از بازی با کسش دستم و می شستم. و از طرفی میخواستم آمادش کنم که عادت کنه. تقریبا پنج ماهش اینطور ها بود که برای اولین بار خواستم کیرم و لیس بزنه. این کار به نظرم خیلی ریسکی هست چون دندان سگ ها تیز و برای درندگی ساخته شده. تو فیلم ها که میدیدم همشون کیر شون و محکم مشت کرده بودن و فقط سرش و میدادن سگ ها لیس بزنن. منم میخواستم همین کارو کنم. اولش کیرمو درآوردم گرفتم دستم و هر چقدر جلوش چرخوندم هیچی به هیچی. اینور اونور و نگاه میکرد. بعد رفتم یک شورت قرمز داشتم، اونو برداشتم جلوش و سوراخ کردم کیرم و از توش دراوردم. یه کم کرم شکلاتی مالیدم سر کیرم، یک خوراکی هم گرفتم دستم که اگه لیس زد زود بهش بدم.
رفتم جلو و دیدم یه کم کنجکاو شده، اومد یه چرخی عقب جلوم زد و من رفتم نشستم رو مبل، کیرم و گرفتم دستم به حالتی که فقط سرش بیرون باشه و وقتی نزدیک میشد کیرم و می بردم سمت صورتش. یه کم بو کرد بعد لیس زد. این اولین بار هولو داشت برام میخورد. خیلی خوشحال بودم. ده پانزده لیسی زد. بعد ول کرد. حسابی شق کرده بودم. دلم می خواست انقدر لیس بزنه تا آبم بیاد تو دهنش ولی باید صبوری میکردم. تا این کار و کرد و برگشت، رفتم نازش کردم، بغلش کردم، بوسش کردم و یه خوراکی کوچیکی که خیلی دوست داره که مزه مرغ میده رو بهش دادم. رفتم نشستم تا خودش بیاد طرفم. یه کم طول کشید ولی دوباره اومد و من کیرم و از تو سوراخ دراوردم کرم شکلاتی زدم روش و گرفتم جلوش. این دفعه بی وقفه اومد و دوباره لیس زد. منم همون کارو انجام دادم. دفعه سوم دیگه کرم نزدم ولی باز اومد لیس زد و من بهش خوراکی دادم.
روزهای بعد بعضی وقتها یادش میرفت، برای همین چند روزی با شورت قرمز و کرم شکلاتی روش کار کردم. به یه هفته ده روز نکشید که دیگه وقتی میدید شورت قرمز رو پوشیدم یعنی میخوام چیکار کنه. میرفتم مینشستم فیلم میدیدم و کیرمو هر چند وقت یک باری در میاوردم و اون هم برام لیس میزد. ولی هیچوقت انقدر لیس نزد که آبم بیاد. شش ماهش شد برای آخرین چکاپ و واکسن بردمش دامپزشک و خدا رو شکر همه چی خوب بود. تو جزئیات نمیرم که دکتر چی تجویز کرد برای سلامتی هولو استفاده کنم و چطور از وسایل خونه که نمیخوام نزدیک شون بشه دور نگهش دارم. هرکی سگ باز باشه خودش این چیزها رو میدونه.
جسته هولو هر هفته بزرگتر و بزرگتر میشد ولی من رو تصمیم خودم وایسادم تا روز موعود فرا برسه. میخواستم هولو هم آماده باشه و لذت ببره و باعث درد و پارگی نشه. تو تحقیقاتم خوندم که واژن و کون سگ ها بسیار لطیف تر و دارای رگهای کوچیک تری است که اگه دخول خشک باشه یا به زور باشه باعث پارگی و خونریزی میشه. از طرفی فهمیدم برای دخول به سگ نباید از کرم نرم کننده ای که سیلیکون داره استفاده کرد. رفتم با هزار بدبختی کرم نرم کننده کننده واژن پیدا کردم که محتواش از آب باشه. چون این مدل نرم کننده ها زود جذب پوست میشن و اون لیزی مثل سیلیکون رو و داخل واژن نمی مونه. و چون سگ ها واژن رو لیس میزنن ضرر هم نداره. اینها رو خریده بودم و آماده تو خونه نگه داشته بودم تا روزش برسه.
فکر کنم هفت هشت ماهش می شد، یعنی نزدیک هشت ماهش میشد که یک روز دم تلویزیون که با کسش بازی میکردم دیدم دستم قرمز شد. دیدم خون. از خوشحالی تو کون خودم نمی گنجیدم، از طرفی هم استرس گرفتم نکنه زیاد خون بیاد، خونه رو به گا بده. برگردوندمش و کسش رو زیر و رو کردم، دیدم بعله. کس هولو التهاب کرده و تپل شده و دور و ورش رگه های خونی موجود. از فرداش التهاب بیشتر شد به طوری که انگار رو کسش بادکش انداختن ولی خون خیلی جزئی میومد و من مرتب یا دستمال خیس تمیز میکردم که اینور اونور نریزه. شش هفت روز بعد دیگه خونی به دستمال نمی چسبید ولی من یکی دو روز دیگه صبر کردم.
معلوم بود هورمون های هولو هم بالا پایین شده. بیرون که می بردمش برعکس قبلا بیشتر خودش و می کشید به سمت سگ های دیگه و بعضی موقع ها پارس می کرد و بی قراری میکرد. روز نهم یا دهم بود، یک روز بهاری، پنجشنبه هول و هوش پنج بعد از ظهر بود که از بیرون برگشتیم و مستقیم بردنش حموم و حسابی با لیف و شامپو شستم ش و کس و کون ش رو با آب صابون شستم. هولو داشت از تمیزی برق میزد. بعد خشکش کردم و دوتایی رفتیم بیرون. من رفتم اتاق خواب خودم شورت قرمز و پوشیدم و برگشتم. احساس کردم خوشحال شده و میپره اینور اونور. هیچوقت اینجور نبود. مگر اینکه یه آدم جدید میومد خونه.
اول کیرم و گرفتم طرفش که بعد چند دور، دورم چرخیدن بالاخره چند تا لیس تپل زد. بهش گفتم بشین. درجا نشست. خیلی دختر حرف گوش کنی شده بود. با پولی و وقت و انرژی هم که من واسش گذاشته بودم بیشتر از این انتظار نبود. رفتم پشتش بهش گفتم پاشو. پاشد، ولی میخواست برگرده طرفم، بهش گفتم نه. ولی انگار گوش نمیداد. فهمیدم رو این موضوع هم باید روش کار کنم. اون روز و فرداش هم با خوراکی و هزار بدبختی بهش یاد دادم که وقتی بهش میگم پاشه باید همونجور وایسه و تکون نخوره. وقتی دیدم روز سوم داره عادت میکنه دوباره بردمش حموم و همون کارها رو کردم.
اومدیم بیرون منم شورت پوشیده بودم، برام لیس زد و بهش گفتم بشین. بعد رفتم پشتش و گفتم پاشو. پاشد و همونجوری ایستاد. باور نمی کنید تو این چند روز چقدر غبطه خوردم که چرا زودتر نتونستم کسش رو افتتاح کنم. کس هولو واقعا مثل یک هولوی بزرگ تپل و صورتی خوشگل بود. توف زدم به انگشت وسطی و یواش رو دریچه کسش بالا پایین کردم و آروم فشار دادم تو. یواش یواش تا ته کردم تو کسش و می چرخوندم. یه کس داغ و تنگ. به جرات میتونم بگم تنگیش جوری بود که انگشت وسطی من و می فشرد. انگشتم و درآوردم و محلول لیز کننده بهش زدم و دوباره کردم تو کسش، ایندفعه دو تا انگشتی کردم تو کسش و میچرخوندم. یه کم بالا پایین کردم، دیدم میخواد تکون بخوره، بهش داد زدم نه. وقتی تکون نخورد زود نازش کردم و یه خوراکی بهش دادم. بعد رفتم اونور اتاق گفتم بیا، زود اومد، کیرم و دادم لیس بزنه و بعد رفتم دوباره اون طرف اتاق که یه پتو انداخته بودم زمین.
بهش گفتم بیا، بشین، پاشو و رفتم پشتش. کیر خودم با لیس های هولو لیز شده بود، با انگشت خیلی کم نرم کننده زدم دم کسش و کیرم و میزون کردم دو سوراخ کسش. یه کم بالا پایین کردم آروم فشار دادم داخل. انقدر کسش تنگ بود، وقتی کیرم میرفت تو، احساس میکردم داره برای اولین بار جا باز میکنه و جلو میره. داغ داغ و تنگ. از کمر هولو گرفتم و شروع کردم آرم تلمبه زدن. هولو هم هیچ عکسالعملی نشون نمیداد و هیچ تکونی نمیخورد. حتی سرش رو نمی چرخوند. زیاد طول نکشید که آبم داشت میومد. سرعتمو بیشتر کردم و تلمبه های آخر و محکم زدم، لحظه آخر کیرم و کشیدم بیرون و آبم با چنان فشاری پاشید که فکر کنم یک متری رفت، سر کیرم و زود گرفتم صداش کردم هولو بیا، اون هم سریع برگشت و وقتی دید کیرم و دستم گرفتم اومد مثل همیشه لیس بزنه که من یواش یواش کیرم و شل و سفت میگرفتم که آبم کم کم بیاد بیرون.
همینطور که آب کیرم میومد بیرون اون هم تند و تند لیس میزد. این دفعه از همیشه بیشتر لیس زد. تا قطره اخر آبم و لیس زد و خورد. فکر کنم خیلی خوشش اومده بود. باور کنید تو عمرم هیچ دختری همچین حالی بهم نداده بود. اون روز تا شب سه بار دیگه هولو رو کردم. دیگه آب تو کمرم نمونده بود. هولو هم عین دختر های خوب و حرف گوش کن من و همراهی میکرد و به حرفم گوش میداد. از این به بعد شورت قرمز و پتوی گلبافت شده بود رمز بین من و هولو. هروقت شورت و میپوشیدم و پتو رو پهن میکردم هولو آماده کس دادن بود. این شروع رابطه جنسی من و هولو بود که چندین سال ادامه داره. امیدوارم خوشتون اومده باشه.
پایان
نوشته: محمد