کوس دادن زنم نرگس


من امير هستم, ساله و زنم نرگس سالشه.من تو يه شرکت خصوصي الکترونيکي کار ميکنم ومهندس مخابرات هستم.نرگس قدش متوسطه و يه کمي تپله.مخصوصا پستونا و کون و کپلش بزرگ و جلب توجه ميکنن و اين موضوع منو خيلي تحريک ميکنه.من به نرگسم اينو گفتم و نرگسم از اين موضوع بدش نمياد.گاهي که ميريم مهموني و پارتي من از نرگس ميخوام که زير لباسش چيزي نپوشه. يعني بدون شورت و سوتين باشه و نرگسم اکثرا قبول ميکنه و تو مهمونيا توجه همه رو جلب ميکنه و همه مردا چشمشون به پستوناي درشت و کون کپل بزرگ همسر زيبا و خوش هيکل منه.چند وقت پيش رفته بوديم يه پارتي. چند تا از همکاراي اداري من هم بودن با زناشون. بقيه رو نميشناختيم.نرگس يه لباس شب بلند و چاک دار و سينه باز پوشيده بود. و زيرشم که شورت و سوتين نداشت و لخت بود. چاک سينش و يه کمي از پستوناي درشتش از لباسش بيرون بود و موقع راه رفتن و رقصيدن تا نزديکياي رونش ديده ميشد. مخصوصا وقتي اومد وسط سالن و شروع به رقصيدن کرد همه حسابي حال کردن.زن يکي همکارام طاهره خانم که تو مهموني بود متوجه شده بود که نرگس زير لباس شبش هيچي نپوشيده وکس و کون وپستوناش لختن.اومد پيش نرگس و پرسيد نرگس خانم شما مثل اينکه زير اين لباستون چيزي نپوشيدين چون دولا راست که ميشين همه جاتون معلومه. نرگسم گفته بود اره همينطوره. طاهره خانم دوباره پرسيد شوهرت,امير, ميدونه که تو شورت و سوتين نپوشيدي. نرگس هم گفته آره ميدونه. بعد گفت اگه باور نميکني ميتوني از خودش بپرسي.نرگس و طاهره خانم اومدن پيش من و نرگس جريانو برام تعريف کرد. من به طاهره خانم گفتم که من خودم از نرگس ميخوام که زير لباسش چيزي نپوشه و لخت باشه و از اين کار لذت ميبرم. طاهره خانم از من پرسيد از اينکه زنم بين اينهمه مرد داره لخت ميگرده ناراحت نميشم, و من گفتم که نه ناراحت که نميشه هيچي خوششم مياد. طاهره خانم هم گفت پس امير خان شما يه مرد بي غيرت و بي ناموس هستين و ما نميدونستيم و خنديد.منم با خنده گفتم اي همچين. طاهره خانم دوباره گفت پس امير خان بايد زنتو جور کنم براي شوهرم که ترتيبشو بده اونم جلوي خودت.من و نرگس بهم نگاه کرديم. نه اينکه بدمون بياد يا ناراحت بشيم اما از طاهره خانم اين انتظارو نداشتيم.طاهره خانم زن همکارم حاج محسن بود و هميشه پوشيده و سنگين بود و هيچوقت بدون مقنعه و چادر نبود.زن قشنگي نبود. لاغر بود و اينجوريم که به نظر ميومد از نظر جنسي زياد مورد توجه محسن نبود.طاهره خانم گفت من دوست دارم شوهرمو هميشه راضي نگه دارم.حالا هرجوري که امکانش باشه و گفت يه بار يه صيغه اي براش پيدا کردم که , ماه بهش حال داد و آقا محسن خيلي از اين کار من خوشش اومده بود.بعد گفت حالا ميخوام زن تو يعني نرگسو جورش کنم براش که زيرش بخوابه وبهش حال بده.بعد بهم گفت امير خان توکه غيرت نداري از اين موضوع ناراحت بشي و بهت بر بخوره.نرگسم که يه زن قشنگ و خوش هيکل و اهل حاله و جلوي مرداي غريبه هم که لخت ميگرده و لذت ميبره. واينطوري هم که معلومه از اينکه زير مردا بخوابه و ترتيبشوبدن بدش نمياد.اينم بگم که محسن حدود ,سالشه و, سالي از زنش کوچيکتره و به همين خاطره که طاهره خانم اينجوري ميخواد به شوهرش خدمت کنه و محبت اونو جلب کنه که از چشمش نيفته.راستش اين پيشنهاد منو حسابي تحريک کرد. فکر اينکه زنم لخت مادرزاده و يه مرد ديگه با کير شق شده ميخواد اونو بکنه. و نرگس با اون پستوناي درشت و لطيفش و با اون کون بزرگ و نرمش و البته کس پشمالوش جلوي حاج محسن وايساده تا ترتيبشو بدن برام خيلي جالب بود.نرگسم چيزي نمي گفت و داشت فکر ميکرد. اونم مثل من هيجان زده بود. آخه تا حالا مسئله هيچ وقت اينقدر جدي نشده بود. گاهي با نرگس در باره اين که جلوي من ترتيبشو بدن و زير کير مرداي ديگه بيفته حرف زده بودم ولي فقط حرف بود و واقعي نبود. اما اين بار داشت جدي ميشد.من گفتم محسن چي;;;اون ميخواد اين کارو بکنه;;; طاهره خانم گفت کيه که نخواد زن تورو بکنه.اون از خداشه که يه همچين زن حشري و با حالي بيفته زيرش.بعد گفت نگران نباشيد يه چيزي هم ميديم بهتون.من گفتم که ما پول مول نمي خواييم و اگه اين کارو بکنيم بخاطر هيجان و لذتشه, ولي من و نرگس بايد باهم باشيم و اينطوري نباشه که نرگسو شب ببرين و حاج محسن کوس و کونشو بگاد و صبح بيارينش. طاهره خانم هم قبول کرد و رفت که با شوهرش صحبت کنه.من از نرگس پرسيدم نظرت چيه;; و اونم گفت نميدونم اما خيلي هيجان انگيزه. گفتم براي منم همينطوره و از نظر من اشکالي نداره محسن تورو بکنه.چند دقيقه بعد حاج محسن و طاهره خانم اومدن. محسن تا مارو ديد يه خنده اي کرد و گفت به! نرگس خانم گل و امير خان بي ناموس. خب که اينطور, پس تو دوست داري زنتو جلوت بگان. و کير بکنن تو کس و کون و دهنش. خوب من آماده ام که زن جنده تو بگام. بعد گفت اگه ميدونستم که تو اينقدر بي غيرت و بي ناموسي, زودتر از اينا نرگسو گاييده بودم.کير محسن بلند شده بود و از رو شلوارش مشخص بود. اماده بود تا نرگسو بگاد. از صاحب مجلس خداحافظي کرديم و اومديم بيرون. من ماشين نياورده بودم. همگي سوار ماشين محسن شديم. محسن پشت فرمون بود منم جلو نشستم.نرگس و طاهره خانم هم عقب.تو راه محسن از آيينه نرگسو نگاه ميکرد. طاهره خانم که متوجه اين موضوع شده بود دگمه هاي مانتوي نرگسو باز کرد تا هيکلش بهتر ديده بشه. بعد دست کرد تو لباس نرگس و پستوناي نرگسو گرفت و کشيد بيرون از لباسش. حالا پستوناي بزرگ و قشنگ نرگس کاملا بيرون افتاده بودن و تو دست اندازا هي بالا و پايين مي شدن. محسن خان هم چشماش به پستوناي نرگس جون بود. يه کم که رفتيم محسن ماشينو نگر داشت و پياده شد و گفت امير تو بشين پشت فرمون من با زنت يه خورده کار دارم و رفت نشست عقب کنار زنم. منم نشستم پشت فرمون و حرکت کردم.محسن تا نشست نرگسو بغل زد و پستوناشو گرفت تو دهنش و شروع کرد به خوردن پستوناي نرگس. من يه چشمم به راه بود و يه چشمم به محسن و زنم و پستوناش. محسن هم پستوناي نرگسو هي ميچلوند و ميخورد. دستشو ميکرد لاي پاي نرگس و کسشو ميماليد و انگشت ميکرد تو کسش. طاهره خانم پاهاي نرگسو گرفت و باز کرد تا شوهرش راحتتر با کس نرگس ور بره. يه خورده بعد مانتوي نرگسو از تنش در اوردن و لباشم کندن و نرگس لخت مادرزاد شد. ساعت صبح يه زن قشنگ و حشري لخت مادرزاد تو ماشين وسط شهر تهران داشت ميگشت. کنارشم يه مرد گردن کلفت داشت اونو ميگاييد. من همش از کوچه پس کوچه ميرفتم که کسي ما رو نبينه. محسن هم کيرشو آورده بود بيرون و آماده گاييدن همسر نازنينم بود. نرگسو خوابوندن رو صندلي و محسن خان هم افتاد روش.طاهره خانم خودشو کنار کشيده بود تا شوهرش راحتتر ترتيب نرگسو بده. من يه جاي خلوت پيدا کردم و ماشينو نگر داشتم. البته آماده بودم اگه خبري بشه زود حرکت کنم و دربرم.من کير محسنو که ديدم جا خوردم. کيرش بزرگ بود و کلفت. کير من کوچيکه و سانته ولي کير محسن فکر کنم يه سانتي ميشد. از اون کيرايي که هر زني ازش خوشش مياد و دلش ميخواد تو کوسش بره. نرگسم وقتي کير محسنو ديد يه جيغ کوتاه کشيد و گفت وايییییییی اين ديگه چيه; چقدر بزرگه. بعد کيرو گرفت تو دستش و به من گفت ببين شوهر بي غيرت من, کير به اين ميگن نه اوني که تو داري. منم گفتم درسته عزيزم. از اين به بعد هر وقت هوس کير دراز و کلفت کردي ميدمت دست محسن که حسابي بگادت. محسن گفت مگه کيرت چقدره; منم گفتم , سانته.محسن و زنش شروع کردن به خنديدن.محسن گفت اينکه کير نيست دودول بچست. گفتم اره ديگه چيکارش ميشه کرد. بعد گفتم تا مرداي خر کير و بکني مثل شماها هستن نرگس جون ناکام نميمونه. از اين به بعد هر وقت نرگس هوس کير کرد ميارمش پيش تو تا با اون کير گندت بکنيش.محسن گفت ايول من هميشه آماده گاييدن زن جندت هستم. توهم وايستا تماشا کن چه جوري بي ناموست ميکنم.بعد کيرشو ماليد به در کوس نرگس و گذاشت در کوسش و آروم آروم فرو کرد توش.نرگس تو اين مدت حسابي تحريک شده بود و در کوسش باز شده بود.اين بود که کير محسن راحت رفت تو کوس پشمالو و تپل نرگس.صداي اخ و اوخ نرگس بلند شده بود من ترسيدم صداش بيرون بره.اين بود که حرکت کردم و آروم آروم چرخ ميزدم تو جاهاي پرت و خلوت و پخش ماشينم روشن کردم.حاج محسن اون شب نرگسو جلوي من و زنش دو بار گاييد. نرگس حسابي حال کرده بود با کير کلفت محسن خان. محسنم که يه کوس نرم و تپلي گاييده بود سرحال بود.من يواش يواش اومدم سمت خونمون. به محلمون که رسيديم کار محسن با نرگس تموم شده بود. پياده شديم.نزديکاي صبح بود.نرگس ديگه لباسشو نپوشيد.فقط مانتوشو تنش کرد و زير مانتو همونطور لخت مادرزاد بود.محسن نشست پشت فرمون.خداحافظي کرديم و اومديم خونه.پایان

دکمه بازگشت به بالا