کوس کردن در 5 دقیقه

چند روزی بود که از شهر و دیار دنبال یه کار گمرکی بود و مقداری از اجناس مرا که به تهران می اوردم یکی از ایست و بازرسیهای بین راه توقیف کرده بود .من هم تا مدارکمو تحویل میدادمو بارمو تحویل میگرفتم چند روزی را باید در این شهر سر گردان میبودم. در ترمینال مسافربری نشسته بودم که خانمی با پر و پاچه حشری کنارم نشست در همین حین تلفنم زنگ خورد و منشی شرکتم بود سلام علیکی کرد و گفت اقای اتابک شماره شما را میخواهد بدهم به ایشون منم گفتم عزیزم این شماره جدیدمو یاداشت کن و به ایشون بده که این خانم بغل دستم گویا شنیده بود و شماره منو حفظ شده بود.

بعد از خداحافظی با منشی شرکتم البته من یه شرکت کوچک دارم و تو کار واردات هستم. دیدم خانمی که کنار دستم نشسته بود نیست و تو فکرش بودم که دوباره خط جدیدم زنگ خورد سلام کردم و منتظر تماس اتابک بودم که دیدم یه خانمی میگوید خوشتیپ جوووون مهمان من میشی؟ گفتم شما گفت منم یه زن حشری که شوهرم معتاده و نمیتونه نیازمو بر اورده کنه تو ترمینال کنارتون نشستم تا باب صحبتو با شما باز کنم…گفتم خوب منظورتون چیه گفت اگر دوس داری بیا بیرون ترمینال منتظرتم رفتم بیرون ترمینال و گفتم کدوم سمت هستی گفت بیا جلوی درب ورودی ترمینال کاوه من تو ماشینم نشستم پراید نوک مدادی به شماره …رفتم ماشینو پیدا کردم و سوار شدم بوی عطرش ماشینو پر کرده بود تو صندلی جلو نشستم و اون حرکت کرد و بعد دنده عوض کردن دستشو کشید رو رونم اووووووووف اه از نهادم بلند شد و فوری کیر بزرگم سیخ شد و اونم گفت دوست دارم منو. امروز جرم بدی گفتم خونه خالی داری گفت اره خونه دوستم هست و در همین حال به دوستش لیلا زنگ زد و گفت با یه نفر میاد خونشون دوستش لیلا هم تایید کرد که کسی خونشون نیست و تا بچهاش از مدرسه بیاد باید که برود. قبول کرد و چند تا خیابون را رد کرد به یه خیابون رسید که محله شیک و پیکی بود ماشینو پارک کرد و اشاره کرد تا پیاده شوم.

پیاده شدم و با اولین زنگ درب باز شد و من به دنبال مینا خانم وارد حیاط شدم چشم به کون و کپل مینا بود که دوستش لیلا با یه شلوار جین و سر لخت به استقبال ما امد و من با دیدن لیلا هاج و واج موندم عجب تیکه ای این لیلا بودبابا محشر بود کیرم از رو شلوار دیده میشدچشم لیلا هم به شلوارم دوخته شده بود که مینا گفت زود میرویم لیلا ما را به اتلق خوابش راهنمایی کرد عجب اطاق خوابی و تخت ترکی با حالی داشت لیلا تا دم درب امد و رفت و من و مینا تنها شدیم و مینا مرا در اغوش کشید کیرم شق شق شق شده بود و او که میگفت خیلی حشری است فوری لباسشو کند و رو تخت ولو شد منم تسمه کمرمو باز کردم و کیرم شلوپی بیرون پرید مینا شرو به خوردن سرش کرد و حسابی خورد دیگه طاقتم تمام شده بود پاهاشو بالا کردم و تا ته زدم تو کوسش و میگفتم لیلا لیلا لیلا و او میگفت من مینا هستم ولی من مست لیلا بود و تا اینکه با فشار ابمو تو کوسش ریختم و مینا هم شل شد و اهی کشید با شورتش کیرمو پاک کردمو زودتر از مینا تو حال اومدم لیلا از شهوت سرخ شده مینا رفت سمت دستشوی و لیلا از کارم پرسید و شمارمو گرفت تا از زاهدان برایش یک گیتار بیاورم خلاصه مینا ما را رسوند ترمینال کاوه و شمارمو گرفت تا بازم اگر اومدم به هاش باشم یه روز دیگه موندم نزدیک ظهر بود که تلفنم زنگ خورد و لیلا بود و گفت دیروز سکس من و مینا را دیده و از من خوششش اومده و دوست داره تا من با هاش سکس کنم منم از خدام بود فوری یه ماشین دربست گرفتمو رفت ولی تو ترافیک گیر کردم وقتی رسیدم دم خونشون و لیلا دربو واسم باز کرد نمیدونی چه تیکه ای شده بود گفت فقط زود باش تا 5 دقیقه دیگه شوهرم میاد و من هم بدون معطلی کشیدمش تو اطاق خواب و شرتشو پاره کردم و از عقب گذاشتم تو کوس تنگش که نعره میزد بعد سه دقیقه ابم امد و هنوز کیرم شق بود ولی لیلا هنو.ز مست بود ابمو تو کونش مالیدمو کیرمو تا ته کردم تو کونش و او ناله میزد ایفونش زنگ زد و او هم ارضا شد و من کیرمو کشیدم گفت نترس از درب حیاط خلوت برو خونه ما شمالی جنوبی هست کفشامو اورد و درب حیاط خلوت را که به فضای سبز باز میشد برایم باز کرد و در همین حین گفت لذت بردم خیس عرق بیرون شدم و رفتم.

نوشته: رضا

دکمه بازگشت به بالا