کون دادنم به سید کیرگنده
اسمم رضاست و ۲۸ سالمه و قدم حدود ۱۸۰ و پوستم گندمی و کون تقریبا قمبلی دارم. عاشق کون دادن هستم. یکی از دوستام که هر یکی دو هفته یه بار با هم سکس داشتیم تو اداره برق کار میکرد البته آبدارچی بود و خونش توی اسلامشهر بود. اصلا قیافه خوبی نداشت ولی کیر کلفتی داشت که البته خیلی دراز نبود. شاید حدود ۱۲ یا ۱۳رسانت بود. اما کمر خوبی داشت و حدود بیست دقیقه راحت میکرد. من بدون استثنا هر وقت بهش کون میدادم زیرش آبم میومد.کارش رو خیلی بلد بود.یه روز ازم پرسید ، کیرم خوبه؟منم بهش گفتم کلفتیش خوبه ولی اگه درازتر بود بهتر بود. واسه اینکه بهش برنخوره گفتم که البته منکه همیشه با کیرت حال کردم. بهم گفت که یه دوستی داره که سیده و توی اسلامشهر زندگی میکنه ولی کیر وحشتناکی داره. میگفت که کیرش ۲۵ سانت و خیلی کلفته.من باورم نشد ولی او اصرار میکرد و بهم گفت که میتونم واست جورش کنم. خلاصه قرار شد هماهنگ کنه. یه روز بهم زنگ زد و گفت که چون شاغله واسه آخر هفته هماهنگه و من باید برم پیشش. قرارمون رو توی میدون نماز اسلامشهر هماهنگ کردیم. روز پنج شنبه در ساعت مقرر رفتم اونجا. کمی صبر کردم و دیدم که اومد. یه مرد حدودا پنجاه ساله بود. سلام و علیک کردیم و ازش پرسیدم کجا باید بریم. گفت میریم حموم نمره. با ماشینش راه افتاد و منم با ماشینم دنبالش راه افتادم. حموم خیلی نزدیک بود خیلی هم خلوت بود و فکر کنم تنها مشتری هاش ما بودیم چون از توی هیچ کدوم از نمره ها صدای آب نمیومد. من یه شامپو گرفتم که حمومی مثلا شک نکنه ولی حمومیا معمولا میدونن که وقتی دو نفر با هم میرن تو نمره واسه چی میرن مخصوصا اگه اختلاف سنشون مثل ما باشه. خلاصه رفتم داخل. هر دو تامون سریع لخت شدیم. کیر و خایه ش واقعا بزرگ بود. من اصلا تا بحال کیری به این بزرگی ندیده بودم. تازه هنوز خوابیده بود. رفتیم قسمت دوش. خیلی مقید بود که اول دوش بگیریم که تمیز تر باشیم.زیر دوش با هم ور میرفتیم و من کونم چسبونده بودم بهش و کیرشو انداخته بودم لای چاک کونم و با کونم میمالیدم. سفت شدن و بزرگ شدن کیرش رو حس میکردم… وقتی برگشتم و کیرشو دیدم واقعا ترسیدم. از بزرگترین کیری که تو کونم رفته بود خیلی بزرگتر بود. حتی از ۲۵ سانت هم بزرگتر بود. با دستم که کیرش رو حلقه میکردم انگشتام بهم نمیرسید. یه خر کیر واقعی.خودش بعدا میگفت که زنش توی سه چهار دقیقه ارضا میشه. دستش رو انداخته بود لای چاک کونم و داشت همه جوره ور میرفت . من همش تو این فکر بودم که چجوری میتونم کیرش رو تحمل کنم از طرفی هر طور بود میخواستم امتحانش کنم.وقتی کیرشو از پشت میکرد لای پام از جلو ده دوازده سانت میومد بیرون.بهش گفتم با شامپویی که خریدم سوراخمو نرم کنه. بهم گفت دمر بخواب. منم خوابیدم.با شامپو کونمو لیز کرد و یه انگشتی و دو انگشتی میکرد تو کونم. میخواست بیاد بخوابه روم که بهش گفتم تو دراز بکش و من میشینم رو کیرت. گفت باشه. باور کنید هر کاری کردم نتونستم تحمل کنم. اصلا نمیرفت تو. با زجر فراوان شاید فقط سر کیرش اونم نه کامل میرفت تو. نمیدونستم چیکار باید بکنم. اونم یواش یواش داشت اعتراض میکرد. یکم استراحت به سوراخم دادم و دوباره با شامپوی بیشتر امتحان کردم. هر جوری بود سرش رفت تو.البته هیچ لذتی نداشت و فقط درد داشت. یکم فقط سرش رو میکردم و درمیآوریم که کونم عادت کنه . بعد سعی کردم بیشتر بکنم تو.بعضی وقتا سید شیطونی میکرد و خودش کیرشو فشار میداد که خیلی دردم میگرفت. بهش گفتم این کارو نکنه چدن خیلی دردم میاد. با هر زجری بود تونستم بالاخره نصفش رو بکنم تو. دوباره درآوردم و یکم استراحت کردم و دوباره با شامپوی لیز کردم و نشستم روش. این دفعه راحت تر شده بودم. یه کم بالا پایین کردم. یواش یواش داشتم لذت می بردم. هر دفعه مقدار بیشتری از کیرش رو میدادم تو تا اینکه بالاخره تونستم تقریبا تمامش رو بکنم تو کونم. وقتی کونم بهش عادت کرد گفتم حالا هرجور میخوای منو بکن. بهم گفت قمبل کن . منم قمبل کردم و کیرش رو گذاشت تو کونم . خیلی آروم میکرد داخل و بیرون میآورد. بهش گفتم تندتر بکن. اونم تندش کرد. احساس میکردم که کیرش تا وسط شکمم میره. بهش گفتم بشین لب سکو و رفتم تو بغلش نشستم. همینجوری که روی کیرش بالا پایین میشدم از من لب میگرفت. توی ای پوزیشن آبم اومد.ولی اون انگار اول کردنش بود. من حسم رفته بود و وقتی تو این وضعیت به کیرش نگاه میکردم خودم تعجب میکردم که چجوری تونستم بکنم تو کونم. اون میخواست ادامه بده ولی من درد کونم رو بهونه کردم و گفتم نمیتونم.اونم گفت پس لاپایی. حسم اجازه نمیداد ولی قبول کردم. نمیدونم چی مصرف کرده بود یا همینجوری طبیعتش بود که آبش نمیومد. من یواش یواش دوباره حسم داشت برمیگشت ولی ترجیح دادم که دیگه بهش ندم. بهش گفتم بزار برات جق بزنم. اونم قبول کرد. کنارش نشستم و درحالیکه با سوراخم بازی میکرد واسش دو دستی و خیلی محکم جق زدم.بعد از چند دقیقه بالاخره آبش اومد ولی جالب بود که با اون کیر و خایه ، آبش کم بود. یکم نشستیم و حرف زدیم و دوش گرفتیم و بیرون زدیم. …این آقا سید رو کلا یک بار دیدمش و دیگه یه جورایی نتونستم یا نخواستم که برم پیشش.
نوشته: رضا