کون دادنم در شمال
سلام. اسمم مهرداده و ۱۸ سالمه. یکم تپلم و چون کون دادم یکم کونم گنده شده جوری که همه دوست دارن بکننم.
پدرم تو یه جای دولتی کار میکنه و سالی یه بار توی بندرانزلی بهشون تو یه مجتمع که ماله ادارشونه اتاق میدن. تو ماه خرداد ما رفتیم اونجا. یه روز صبح پدر و مادرم میخواستن برن رشت واسه یکی از بستگانمون از مغازه ای که آدرس داده بود چیزی بخرن. من بهشون گفتم نمیام اونا هم گفتن باشه.
اونجا یه نظافتچی بود که فهمیده بودم زومه رو من. پدر مادرم که از اتاق رفتن بیرون شنیدم که از اون ادرس میپرسن. یه مرد حدودا چهل ساله بود وزنشم زیاد بود و شکم داشت. بعد ده دقیقه دیدم در اتاق رو زدن. من یه شلوارک پام بود با یه تیشرت.
درو باز کردم دیدم همونه فهمیده بود رفتن پدرم اینا اومده بود مخمو بزنه. گفت میشه بیام تو واسه نظافت؟ گفتم بفرمایید نگاش رو پاهام بود یه لبخند عوضی شکلم داشت. اومد تو گفت اسمت چیه گفتم مهرداد گفت چرا نرفتی با بابا مامانت گفتم حوصله نداشتم یکی از سطلا رو برداشت تو کیسه ایکه دستش بود خالی کرد. گفت ورزش میکنی گفتم فوتبال گفت دیگه چی دوست داری گفتم بسکتبال گفت کشتی دوست نداری عمو؟ گفتم بلد نیستم قشنگ قصدشو فهمیده بودم. گفت بیا یکم یادت بدم. اومد جلو گفت نباید بزاری پاتو کسی بگیره گفتم باشه گفت پس تمرین کنیم با هم شروع کردیم کشتی گرفتن مچم پامو گرفت کشیدم افتادم زمین خوابید روم. گفت دیدی چی میشه پاتو بگیرن کیرشو رو کونم حس میکردم گفتم خب بلند شید یه بار دیگه دستامو گرفت جمع کرد قشنگ کیرشو رو کونم میمالید گفت صبر کن پا میشم. گفتم چکار میکنید شروع کرد بوس کردن گردنم. گفت حرف نزن میشنون. گفتم پاشید واقعا گفت الان همینجوری خودشو میمالید گوشیم تو جیب شلوارکم بود درآورد از جیبم همونجوری که روم بود گفت زنگ بزن بابات ببین کجا هستن. زنگ زدم بابام گفت تو راه رشتیم. گفتم اگه میشه واسه من شارژر بخرید. الکی گفتم که نفهمن چرا یهو زنگ زدم بابام گفت با سه تا یکی دو ساعت دیگه میام. قطع کردم. نشست رو زانوم شلوارکمو کشید پایین آروم گفت جوووون. یه چکم زد در کونم. منم هیچ مقاومتی نمیکردم. شلوارشو کشید پایین. یه کیر کلفت داشت واقعا هم شیو بود نگاش کردم یه لحظه دلم یجوری شد. یکم با لپای کونم بازی کرد گفت تو بزارم یا لا پا. گفتم خیسش کنید بکنید تو. گوشیشو اورد گفت سرتو بچسبون زمین صورتت نیفته میخوام عکس بگیرم. گفتم نه گفت خفه شو مادرجنده. فهمیدم چاره ندارم. سرمو چسبوندم زمین دستمو گذاشتم پشت سرم چندتا عکس گرفت گفت کونتو بده بالا یکم دادم بالا بازم عکس گرفت. گوشیشو گذاشت کنار. یه تف انداخت رو سوراخم یکی هم رو کیرش مالید کیرشو. تنظیم کرد رو سوراخم گفت حرف نزنیا گفتم چشم. کیرشو کامل کرد تو خوابید روم. گفت جون چه کونی. کون تو بهتر یا اون مادرجندت. یکم تلمبه زد گوشیش زنگ خورد صداش میومد یکی ازش پرسید کجایی گفت رو این بچه کونیم که گفتم میکنمش. گفت کجا گفت تو اتاقش گفت الان میام. بهش گفتم چرا گفتی به کسی گفت کس نگو. بعد یه دقیقه دوستش در زد. رفت درو باز کرد یه ادم حدود ۳۰ ساله قد بلند . درو بست من خوابیده بود گفت چه کونیه. جفتشون کامل لخت شدن.
کیر اونیکی دراز بود ولی پشمالو بود. نشست رو مبل دادن منو نگاه کرد. اولیه دوباره اومد روم کیرشو کرد تو کونم شروع کرد تلمبه زدن اونیکی رفت سر چمدونا شورت مادرمو دید در اورد گذاشت رو کیرش گفت ننه جندت چه شورتی داره. خلاصه اولیه چهار پنج دقیقه کرد کیرشو دراورد ابشو ریخت تو دستمال.
اون یکی اومد گفت ساک بزن حسابی واسش ساک زدم منو داگی کرد کیرشو کرد تو خیلی درد داشت. گریم دراومد تا ته تلمبه ای محکم میزد آبش که اومد ریخت تو کونم .
بلند شدن لباس پوشیدم اولیه هندزفری بیسیم بابامو برداشت گفتم کجا میبری گفت به تو چه به ننتم بگو رفتی ساحل گمش کردی. گفتم چشم. اونا رفتن بعد یه ساعت بابام اینا برگشتن خیلی درد داشتم خوب نمیتونستم بشینم وپاشم.
اومدم بیرون دیدم یه زنه که اونم نظافتچی بود منو دید گفت چطوری عروس. فهمیدم گفتن به همه.
نوشته: مهرداد