کون دادنم سرکار

سلام خوبین
این داستانو که میگم دیشب برام اتفاق افتاد و کاملا واقعیه
بزارین اول یکم از خودم بگم من اسمم علیه 17 سالمه و تهران زندگی میکنم من یه بدن سفید واقعا بی مو دارم و قیافه ی خوبی دارم
من پیش یکی از رفیقام کار میکنم وه کارمون دکوراسیون و دیزاین داخلیه و وقتی که میریم سرکار دوتامون تنها داخل یه ساختمونیم و من یه مدته تیپمو عوض کردم زدم تو کار زاپ دارو این فازا
دیشب صاحب کارم بهم زنگ گفت اماده شو 1 ساعت دیگه میام دنبالت بریم سرکار منم گفتم تو این حین برم حموم رفتم قشنگ خودمو تمیز کردم اومدم اماده شدم اومد دنبالم توی راه حواسم بهش بود همش نگاه پام میکرد که لای زاپ ها زده بیرون دیدم کم کم شروع کرد به شوخی کردن هی لپامو میکشید پامو ناز میکرد دست به کیرم میزد
حالا چرا دورغ من خودم خوشم میومد
منم باهاش یکم شوخی کردم نازش کردم این کارا دیگه نزدیک اون ساختمونه که توش کار میکردیم شدم اون همیطور باهام شوخی میکرد که یه لحظه چشمم خورد به شلوارش دیدم یه کیر کلفت دراز زیر اون شلواره منم اومدم مثل خودش کیرشو گرفتم دیدم گفت دوست داری گفتم جمع کن خودتو دیگه رسیدیم کلید ساختمونو داد گفت تو برو من الان میام رفتم درو هم گذاشتم جفت که دیگه نیام درو باز کنم اون بعد دو دقیقه اومد یکم شروع کردیم به کار من رفتم دستشویی ولی خب در دستشویی خراب بود و قفل نمیشد و کامل بسته نمیشد یه لحظه چشمم به گوشه در افتاد دیدم داره نگام میکنه و وقتی فهمید دیدمش سریع رفت منم بلند شدم دستامو شستم وقتی اومدم دیدم همه چراغا خاموشن صاب کارمو صدا کردم گفت که برقا رفتن هیچ جا معلوم نبود دیدم صاب کارم فلش گوشیشو روشن کرد اومد سمتم وقتی نزدیکم شد دیدم که کامل لخته و یه کیر خوشگل بزرگ جلومه من نزدیک دیوار بودم یهو دیدم بغلم کرد چسبودم به دیوار و شروع کرد لبامو خوردن منم خیلی حال کردم منم لخت شدم کیرشو گرفتم تو دستم انقد کلفت بود دستم به دورش نمیرسید همینطور که لبامون تو هم بود من واسش اروم جق میزدم دیدم لبامو ول کرد گفت واسم بخورش منم شروع کردم خوردن انقد کیرش بزرگ بود که به زور تو دهنم جا شد نیم ساعت واسش ساک زدم بعد دیدم یهو پرتم کرد رو زمین اومد روم خوابید همدیگرو بغل کردیم لب گرفتیم بعد من خیلی حشری شدم بلند شدم نشستم رو کیرش هی بالا پایین کردم تا خسته شدم دیگه فرغونی وایسادم انقد حشری بود تلبه های سنگین میزد من همینطور اهو ناله کردم بعد یکم موند گفتمش ابت میخواست بیاد بهم بگو یکم دیگه کردم گفت ابم میخواد بیاد سریع رفتم کیرشو گذاشتم تو دهنم واسش ساک زدم تا ابش اومد مثل یه تشنه ابشو خوردم بعدش اندازه 1 ساعت تو بغل هم بودیمو لبای هم دیگرو میخوردیم

نوشته: علی

دکمه بازگشت به بالا