کیف دنیا با دختر عموی نوجوان
سلام من نادرم ۳۴ سالمه سکس من با دختر عموم که اون زمان فکر کنم من ۲۸ سالم بود نامزد بودم ولی دختر عموم مجرد بود اونم فکر کنم ۱۷ سالش بود …من سر شب بود با ابجیم سه تایی فیلم تماشا می کردیم تو گوشی یواش یواش من خودمو با شوخی و خنده نزدیک کردم به دختر عموم دختر عمومم فهمیده بود دارم کارایی میکنم حتی حسی بهم میگفت خواهرمم فهمیده ولی به رومون نمیاره منم راست کردم چسبیدم به دختر عموم آقا دیگه همه خوابیدن ما سه تا بیداریم خواهرم برگشت پشتشو کرد به ما دختر عموم به طرف اون چرخید پشتش افتاد سمت من …خواهرم گفت نمیخوای بری بخوابی گفتم نه بزار فیلم دیگه دارم بعد خواهرم گفت باشه بیار نگاه کنیم ولی با یه لحن ناراضی گفت بعد رفت دستشویی کنه بیاد دختر عموم گفت داریم چیکار میکنیم من لباشو بوسیدم گفت زیاد تکون نخور خواهرم میفهمه شروع کردیم فیلم دیدن من شلوارشو دیگه نشد نکشم پایین اونم با دستش گرفته نمیزاره بیارم پایین بعد راضی کردمش خخخ بعد کیرمو گذاشتم در کونش من میکنم تو اون در میاره یه چند ساعتی اینطوری شد بعدا نمیدونم چرا راضی شد بره تو کونش ابجیم بازم رفت دستشویی به نظرم رفت تا ما تمام کنیم راحت باشیم بعد من گفتم لیلا بیا گفت درد میکنه نکن کمی کشیدم سمت خودم کیرمو کردم تو کونش یه اییییی گفت ۳ ثانیه نکشید آبم اومد خخ بعد اومد خواهر گفت فیلم چی شد تو همون حالت موندیم کیرمم تو کون دختر عموم کیف دنیا رو کردیم اون شب بعد اون یه بارم همینطوری سکس کردیم بعدا با من بد شد احساس میکنم عذاب وجدان گرفته بود هر جا میشینه ازم بد میگه داستان نبود واقعیت بود دو سه بارم سعی کردم تنها گیرش بیارم فرار میکرد یا میگفت منو تو خواهر برادریم نکن
نوشته: نیمااااااا