گریه ام گرفت
سلام دوستان امیدوارم حالتون خوب باشه من علیم ۱9 سالمه و اهل مشهدم من از بچگی ی پسر عمه داشتم که ۲ سال از خودم بزرگتر بود و اسمش امیر بود این وقتی ۴ سالش بوده باباش میمیره و این کلا عقدهایی بار میاد و دنبال این بود که یکی بهش توجه کنه برای جلب توجه منو همیشه میزد و هیچکسم بهش هیچ چیز نمی گفت چون تازه باباش مرده بود اون روزا میگذشت هر روز بزرگتر می شدیم تا اینکه من ۱7 سالم شد پسر عموم بهم فیلم سوپر نشون داد منم نه گزاشتم نه برداشتم رفتم به امیر گفتم اینم روش تو روم وا شدش دیگه از اون موقع هی بحث سکسو اینطور چیزا میکرد منم گوش میکردم همیشه این ماجرا گذشت تا ی سال بعدش که برام گوشی خریدن اون موقع با اینکه سکسو اینارو میدونستم ولی بازم سمت این طور چیزا نمی رفتم
ی چند هفته گذشت قرار شدش ما با هم بیایم خونه مامان بزرگم بخوابیم شب جمعه بود که بابام گفت امشب اگه بخوای میتونی بخوابی منم چون با امیر قرار گذاشته بودم گفتم باشه فقط باید بیام شارژر موبایل رو بیارم از خونه ساعت ۱۰نیم ۱۱ شب بود بابام و مامانم رفتن منم باهاشون رفتم که شارژر و لباس راحتی بیارم که امیر اومد گفت شب دیر وقته تنهایی ادم میترسه
ما رسیدیم خونه لباسو شارژرو اینارو گذاشتم توی ساک دستی خدافظی کردم رفتم سوپر اون موقع ۵ تومن شارژ گرفتم که رسیدیم اینترنت بگیرم شبو تا صبح بازی کنیم شارژ رو گرفتیم رفتیم رسیدیم خونه مامانبزرگم ساعت ۱۱.۲۰ بود میوه اورد مامانبزرگم خوردیم گفت هروقتی که خواستید بخوابید به عمهتون بگید جاتون رو پهن کنه ماهم گفتیم باشه رفتیم نشستیم رو ایون(ایون یک تیکه از حیاط که فرش کردن برای نشستن) موبایل به دست شدیم اون موقع بازی های زیادی نبود مثل الان یک کلش خیلی محبوب بود ماهم کلش. نشستیم رو ایون کلش رویال بازی کردیم ی دست میبردم من ی دست اون میبرد اینقد بازی کردیم که ساعت شد ۱۲.۵۰ شب دیگه مامانبزرگم میخواست بخوابه عمم رو فرستاد که مارو دعوا کنه که بریم بخوابیم ماهم گوشیامونو زدیم تو شارژ رفتیم تو رختخواب که گوشیا شارژ بشه دوباره بازی کنیم خلاصه ما تا ساعت ۲ شب ی دهن داشتیم کصشر تف میدادیم که گوشیا شارژ بشن ساعت ۲.۰۵ گوشیارو کندیم از شارژ باز رفتیم کلش رویال بازی کردیم که نمیدونم گوشیم چه مرگش شد که الاهی نمیشد یهو خاموش شد وسط بازی هرکاری کردم روشن نمیشد زدمش تو شارژ اومد بغل دست امیر دراز کشیدم بازیشو دیدم این لاشیم شیطونیش گل کرد گفت تا به حال چند بار جق زدی من گفتم جق چیه گفت پسرا وقتی همسن و سال ما میشن کف دستشون رو با اب دهنشون خیس میکنن میکشن رو دولشون که بزرگ بشه منم بچه بودم بازم 16سال برای اینطور چیزا سنی نیست اونم گفت میخوای ببینی چیجوریه گفتم آره رفتم تو اینترنت سامسونگ زد جلق ی عالمه عکس پسر جوون اورد که همه دست به کیرن دارن با کیراشون ور میرن امیر هم ورداشت گفت وقتی 19 سالت بشه وقتی داری میمالی دولتو ی آبه سفیدی از سر دولت میاد بیرون گفتم تو از کجا میدونی گفت من خودم انجام دادم اومده گفتم تو که 19 سالت نیست 18 سالته گفت بعضیا بلوغشون زودرسه زودتر میاد برای من الان یک مایه سفید رنگی میاد منم کنجکاو شدم گفتم یک فیلم بزار ببینم چی شکلیه گفت من اینترنت ندارم نمیتونم فیلم بزارم گوشیتو روشن کن خودت بزار منم رفتم گوشیمو از شارژ کندم هرکاری کردم روشن نشدش مث ی تیکه گدازه داغ شده بود گفتم این روشن نمیشه داغ کرده گفت من دیگه نمیدونم این مشکل خودته منم یکم ناراحت شدم اونطوری گفت بهم لاشیه حرومزاده ورداشت گفت من اون مایه سفید رنگ رو دارم میتونم بیارم برات یهو جا خوردم منی که اصن سمت سکسو اینطور چیزا نمیرم دارم این کلمه رو از همبازی بچگیم میشونم
بهش گفتم چیجوری میاری گفت من باید کیرمو بکنم تو یک چیز نرمی تا بیاد گفتم ولی اون مرده تو عکس با دستش ور میرفت گفت هرکسی یک مدلیه با خجالت گفتم تو چی میخوای بکنی گفت نمیدونم خونمون بین تشک های مبل بادکنک رو چرب میکنم میزارم میکنم تو بادکنک گفتم این بادکنک نیست اینم نه گذاشت نه برداشت گفت بیا کیرم رو بخور منو میگی جا خوردم اصلاً من تو عمرم کیری از نزدیک بجز کیر خودم ندیدم حالا بیام کیر ببینم اون نه دیدن بشینم کیر بخورم گفتم نه من نمیخورم گفت اون مایه سفید رنگ رو هرکس بتونه بخورش یا تو کونش بریزه ابش بعد ۱۳ روز میاد منم خیلی دوست داشتم اب داشته باشم با اینکه منه کصخل اصلاً تست نکردم ببینم ابم میاد یا نه گفتم تو دروغ میگی بهم قسمایه کصشر خورد که راسته منم گفتم میخورم فقط بهشرطی که به هیچکس نگی حتی امیرحسین(پسر عموم که فیلم نشونم داد) اونم گفت باشه شلوارش رو کشید پایین منم ترسیدم کیرش اون موقع بزرگ نبود اندازه ی پسر 17 ساله بود دیگه من گفتم من نمیخورم میترسم از این حرفا گفت اگه تو برای منو بخوری منم یکی تورو میخورم گفتم نمیخوام که گفت اگه نخوری میرم به دائی به دروغ میگم علی دودول منو خورده منم ترسیدم که ی وقتی بگه گفتم قبوله تو هم باید برای منو بخوری کیرشو گرفتم دستم یکم بازی کردم برام عجیب بود خیلی گفت بخور دیگه منه کصخل که نمیدونستم منظورش از خوردن چیه مثل کصخلا گاز گرفتم این چنان مشت زد تو سرم که اشکم در اومد بهم گفت گاو چکار میکنی مگه اونطوری میخورن منم که دیگه اشکم در اومده بود هندیش کردم قهر کردم گفت دودولت رو دربیار بهت بگم چیجوری بخوری منم سر لجبازی به شکم خوابیدم که دستش نرسه خودمم در نیارم قلقلکم داد خر شدم برگشتم شلوارمو داد پایین تا کیرم رو دید زد زیر خنده گفت اخه اینم کیره تو داری منم فقط نگاش میکردم کیرم رو گذاشتش دهنش اصلا بدنم یهو لرزید پاهام شل شدن اون موقع فقط داشتم لذت میبردم که یهو گفتم نوبت توئه منم که هنوز جای مشتش رو سرم درد میکرد اینسری یواش گذاشتم دهنم سرمو بالا پایین کردم از موهام گرف کشید یهو بالا جیغ زدم (اون موقع هنوز به بلوغ نرسیده بودم که صدام دو رگه بشه) سریع خودشو به خواب زد منم خوابیدم عمم اومد تو اتاق صدام کرد دید جواب ندادم فکر کرد خوابم رفت در اتاق رو نیم کش کرد که برگرده هم پاشو گذاشت بیرون امیر بیدار شد گفت چته بچه ننه چرا جیغ میزنی مگه چکارت کردم منم گفتم دردم گرفت اشک تو چشمام جمع شده بود گفت خیله خب بابا بچه ننه چکارت کردم مگه بیا کیرمو بخور تا ابم بیاد منم گفتم عمه بیدار شده نمیخورم نگاه به ساعت کرد دید ساعت ۲.۴۰ گفت ببین تا ۳ صبر میکنم ولی باید بزاری کیرمو بکنم تو کونت منم گفتم یعنی چی گفت من کیرمو تف میزنم یواش یواش میکنم تو کونت منه کصخل فک کردم از ساک زدن راحت تره گفتم قبوله ساعت ۳شد بهم گفت پشتت رو بکن بهمن من کیرمو بکنم تو کونت منم برگشتم شلوارم رو داد پایین یکم با سوراخ کونم با انگشتش بازی کردم یهو ی انگشت کرد توش برگشتم چشام پر اشک بود گفتم دریار توروخدا نمیخوام من اب داشته باشم گفت چند لحظه صبر کن درمیارم انگشتم اگه تو کونت باشه کونت بزرگ میشه زودتر از ۱۳ روز ابت میاد منم به این لاشی اعتماد کردم با هربگایی بود تحمل کردم دیدم داره انگشتش رو عقب جلو میکنه با ی دست دیگش هم داره زیره سوراخم رو میماله تحریک میشدم گفت میخوام کیرمو بکنم تو کونت برگشتم بهش گفتم دردم بیاد جیغ میزنم بهخدا گفت بزن سر کیرشو میمالوند در کونم تو اوج لذت بودم یواش یواش کرد توش یهو سرش که رسید توش اومدم داد بزنم از درد بالشت گذاشتم در دهنم فشار داد همزمان کیرشم کرد تو کونم تا دسته نگه داشت بعد در گوشم گفت اگه صداتو بشنوم خفت میکنم بهخدا منم ترسیدم اصلا اون امیری که میشناختم با این امیر زمین تا اسمون فرق داشت یواش یواش عقب جلو کرد سره ۲ نشد یهو دیدم سوراخم داغ شدش و میسوزه بهش گفتم چیکار کردی گفت مایه سفیده اومدش منم بهش گفتم خیلی نامردی تو بهم گفتی فقط برات بخورم تو هم برام بخوری ی نگام کرد گفت ناراحت نشو من خیلی باهات کار دارم کیرشو که دیدم دورش قرمز بود گفت دیدی کاری نداشت خونی شد ولی دیگه اگه بخوام بکنمت درد نمیکشی گفتم یعنی چی گفتم یعنی از این به بعد اگه بهم ندی به دائی میگم بهم کون دادی منم یهو پکر شدم برگشتم رفتم زیر لحافت اینقدر گریه کردم که بالیشتو لحافت خیس شدن فردا شبش که رفتم خونمون شرتم رو در اوردم دیدم بعضی از جاهاش لکه های سفید سفیده روشونوم تکی توکی دونه های قرمز که بعد از چند وقت فهمیدم اون لکه ها ابش بوده دونه های قرمزم خونه کونم بوده که با ابش قاطی شده بود
از اون موقع به بعد اینقدر منو تو جاهای مختلف گایید که اگه دوست داشتید براتون میزارم❤
نوشته: علی کوچولو