ضربدری در پلاژ
من و خانمم که اسمش فرانکه یک ماه پیش رفته بودیم بابلسر و یک سویت اجاره کردیم که نزدیک دریا بود و می رفتیم لب ساحل .نجات غریق ها همون روز اولی که اونجا بودیم گفتند دریا توفانیست ولی مردم گوش نمی کردند و زن و مردداخل آب بودند من و خانمم هم کنار هم رفتیم داخل آب و مدتی بازی و شوخی که گاهی ماموران منکرات هم به مردم هشدار می دادند اماکسی گوش نمی کرد من کمی خسته شدم و از اب درامدم کنار ساحل روی ماسه ها نشستم اما خانمم دست بردار نبود .زن ومردی به او نزدیک شدند زنه با خانمم شروع به حرف زدن کرد ومرداز آب بیرون آمد و نزدیک من نشست و گفت این خانمها از آب بازی خسته نمیشن من با حرفش موافق بودم مرد که خودشو میثم معرفی کرددر باره زنها حرف زدو مقداری از اوضاع واحوال اجتماع سخن گفت و بعد کمکمک به مسایل اجتماعی پرداخت گفت شما کجا اتاق گرفتین گفتم در همین پلا ژ مرواریدگفت اتفاقا ماهم همونجا هستیم یک ساعتی گذشت و زنها از آب دراومدند ماهم خدا حافظی کردیم و رفتیم به خانمم گفتم خسته نشدی گفت نه با او خانمه که اسمش مرضیه بود حرف می زدم بعد ظهر همان روز باز میثم و خانمش کنار ساحل بودند و فرشی و بساط چای به ما تعارف کردن نشستیم و باهم صحبت کردیم من و میثم از خانم ها جداشدیم و میثم در باره سکس حرف به میان آورد و منم که ازاین نوع حرفا بدم نمیامد گوش کردم اظها رنظرهم کردم چون چندسال عضو سایت انجمن کیر تو کس هم بودم حرفها تازه نبود با خودم گفتم شاید میخواد تقاضای ضربدری و اینجور چیزا بکنه که البته همینطور هم شد اون و خانمش تهرانی و ماهم شهرستانی.گفتم خانمت میتونه خانمم رو راضی کنه گفت خانمت همین صبحی راضی شده و تو بی خبری.راضیه استاد اینکاره خیالت راحت فقط به خانمت بگو به بهانه آشنایی بریم اتاق میثم و خانمش. من هم خیلی ذوق کرده بودم و لی به رونیاوردم .خلاصه ماجرا ،قضیه آشنایی رو به فرانک گفتم واو هم حاضرشد و مختصر آرایشی کرد اینو بگم که خانمم ظاهر سکسی عالی داره چهره و بدنی سفید و چشمانی آبی و موهای بور و ازاون حرفا…قبل از رفتن به اوگفتم هرجور اونها رفتار کردن تو هم همون طور باش مثلا اگرخانمش بدون مانتو بود توهم آزاد باش و…(ولی انگار خودش میدونست چیکارکنه)مهمانی به سویت راضیه و میثم وارد که شدیم راضیه خانم با خوشرویی از ما استقبال کرد(راضیه هم زنی خوشگل و خوش قد و قامتی بود ) نشستیم حرف زدیم جک گفتیم بیشتر جک سکسی تا رو همه باز بشه آهنگ شاد و رقص آقایون و بعد دست خانمها رو گرفتیم و رقصیدیم هرکسی با خانم خودش ولی بعد مرضیه دست منو گرفت و میثم دست فرانک و گرفتم و همه میخندیدیم تعجبم از فرانک بود که در رقصیدن با میثم چیزی کم نیاورد و خیلی به چسبید ه می رقصیدند و میثم خودشد به قنبل فرانک می چسبوند و فرانک خیلی هیجانی که تا او وقت من ندیده بودم سرآخرههدیگه رو بوسیدن من هم راضیه رو بغل کردمو…میثم گفت چراغا خاموش زن ها لباس زیر شدند و هر کس با خانمخودش بوس و ازین حرفا …طولی نکشید که راضیه خانم گفت تعارف و کنار بگذارید و آقایون جاشونو عوض کنند راضیه خودش تو بغل من انداخت و میثم دست فرانکو گرفت و او تو بغلش کشید و راضیه کیر منو دست کشید و شرو ع بخوردن کرد ولی من حواسم پیش فرانک بود که چطوری تو بغل یکه مرددیگه کوس میده ولی دیدم فرانک کیر میثم میخوره و با چه ولعی انگارکیرندیده میثم هم موهای فرانکو دست میکشید و بعد دستشو برد لای رونا سفید و تپلی فرانک و بعد فرانک به پشت خوابوند و کسشو لیسید و کیرشو گذاشت روی کوس فرانک و وچندضربه باکیرش به اون زد و فشار داد و فرانک آه بلندی کشید و تلمبه زدن میثم ومالیدن سینه فرانک منو هم داغ کرد و که فراموش کردم که کیرم تو کس مرضیه باله و پایین میره و صدای مرضیه که میگفت محکمتر بزن نمی بینی زنت جر میخوره وای یک لحظه نگاه کردم دیده کیرمیثم تو کون فرانک بود کونی من ۷ ساله نتونستم اونو بکنم وای خدای من.فرانک چه لذتی هم میبرد منم مرضیه رو برگردوندم که تو کونش بذارم ولی هنوز داخل نرفته بود که آبم اومد و مرضیه فوری کیرمو تو دهنش گذاشت و شروع کرد به خوردن ولی فرانک و میثم هنوز مشغول بودن .میثم کیرشو از کون فرانک دراورد و گذاشت تو کسش و و با ضربات محکم فشار میداد که آبش اومد و کیرشو دراورد و تودهن فرانک کرد و فرانک هم هنوز سیر نشده ولی بسیار لذت برد او ن شب دمدمای صبح یکباردیگه این ضربدی تکرار شد
و یک خاطره بیادماندی از سفرشمال باقی موند.
نوشته: محمود