گلی (۲)
…قسمت قبل
اولین قرار خونه
فردا شد و گلی برای اولین بار قرار بود بیاد پیش من من صبح زود بیدار شدم یکمی استرس داشتم و هیجان واسه همین بی خواب شده بودم یکمی به خودم رسیدم و یکمی به دوروبر خونه هوا ابری بود یه نم بارونم زده بود منتظر بودم خبری ازش نبود یه پیام بهش دادم و گفتم عمو یادگار خوابی یا بیدار بعد چند دقیقه نوشت بیدار بهت پیام میدم خودم
یه اوکی نوشتم
خودم سرگرم کردم که وقت بگذره یهو پیام دادم
سلام چه زود بیدار شدی
سلام دادم و گفتم اره نمیدونم چرا بیدار شدم
گفت خوشحالی دارم میام
گفتم اره کی میایی بیام دنبالت
گفت نه ادرس بده خودم میام
ادرس دادم گفت زیاد دور نیستی تا یه ساعت دیگه اونجام فقط خیلی نمیتونم بمونم باید برگردم اصرار نکنی بمونم اگه قرار اولمنبود کنسل میکردم
من یکمی تو پرم خورد و یکمی حالم گرفته شد گفتم باشه
یه یه ساعتی شد و نشد
زنگ زد گفت تو لابیم درو باز بذار پشت در منتظر نمونم
منم سریع پریدم درو باز کردم بعد چند لحظه اومد سریع تو درو بست تو صورتم نگاه کرد خندید با یه حالت خوشحالی خاصی گفت سلام و شک شدم
گفتم سلام خوبی چیزی شده
گفت نه چی بشه
مشخص بود تحت تاثیر استرس و هیجانه ، متاهل بود هیجان کارای دزدکی رو داشت و لذت میبرد
راهنمایش کردم و گفتم بیا تو ، بشین همینطور که سمت مبل میرفت روسریشو برداشت موهاشو باز کرد منم از پشت اندامش و کونش برانداز میکردم فکر میکردم چجوری بکنمش
چرخید نشست گفت من باید زود برم
من در حالی که داشتم نوشیدنی میریختم تو لیوان تا پذیرایی کنم گفتم چرا اینقدر عجله داری هنوز نیومدی همش میگی برم برم
گفت ناراحت نشو واقعا چون دوست داشتم پیشت باشم اومدم حتی اگه ۵ دقیقه زمان داشتم بازم میومدم ولی ساعت ۱۲ کارگاه باید باشم حتما (کارگاه کوچیک با یازده تا کارمند و کارآموز خیاطی داشت )
گفتم نمیشد یه امروز با منی کنسل میکردی
با یه شیطنت و لحن خاصی یه نگاه که نمیشه تو متن توصیف کنم نگاهم کرد و گفت اینقدر طول میکشه
من یهو دلم ریخت و نمیدونستم چی بگم فقط گفتم مسخره منظورم اینه پیشم میموندی
لیوان ها رو داشتم میاوردم روی میز جلوش بذارم تو همین حال بهش گفتم مانتوتو بده آویزون کنم
بلند شد مانتو درآورد بهم بده زیر مانتو یه شومیز یقه یکطرفه تنش بود یقه باز دست سمت چپش کامل بیرون و تخت سینه سفید درشت و نسبتا عضله داشت مشخص بود سوتین نداره سینه ها آزاد نوکش پیدا بود یه لحظه محو تیپش شدم واقعا خوش پوش و خوش اندام بود دلم میخواستم لختی تخت سینشو ببوسم همینطور که محوش شده بودم
یه نگاهی بهم کرد گفت خوبمممم شیطون ؟
یه لحظه به خودم اومدم گفت محشری رفتم مانتو بگیرم ازش نزدیک شدم مانتو بگیرم نزدیکم شد و چسبید بهم چشم تو چشم هم شدیم
با صدای اروم و لحنی پر از عشوه و حشر گفت پ چرا نمیچسبی بهم اگه محشرم ؟
یه لحظه زبونم بند اومد من که تمام مدت تو مغزم داشتم برنامه ریزی میکردم چجوری برم تو کار سکس باهاش یهو غافلگیر شده بودم خودم جمع جور کردم سعی کردم اعتماد به نفسمو به دست بیارم با پارویی و صدای اروم گفتم چون تو بیایی سراغم تو همین لحظه شروع کرد لبامو خوردن منم همراهیش کردم و لب بازی با یه ریتمی که مدام وحشی و اروم میشد ادامه داشت
دست من دور کمر بود و اونم مانتو ولش کرد بود رو زمین تو موهام چنگ انداخت بود
خیلی حرفه لبمو میخورد زبونشو تو دهنم میچرخوند لبو با لباش میمکید و میکشید و منم کارای اونو تکرار میکردم
در حالی که اروم ناله میکردیم با چشمای بسته سرهامون تو جهت مخالف هم چپ و راست میشد و گاهی با چشم نیمه باز بهم برای چند صدم ثانیه نگاه میکردیم
لب بازی و زبون بازی بعد از مدت طولانی تند و وحشی شد
دستم پایین تر بردم کونش فشار دادم لب تو لب هم یه اهی کشید
منم دستم انداختم زیر کونش و کشیدم بالا و جوری که کونش از هم باز میشد
اونم محکم لبامو میخورد و زیر لب اه و ناله میکرد زبونم تو دهنش گرفته بود مثل کیر داشت ساک میزد حسابی حشری و راست کرده بودم تو همین حال شروع کرد باز کردن دکمه شلوارم با تلاش دکمه شلوارمو تونست باز کنه و دست کرد تو شرتم و مستقیم کیرم و گرفت تو دستش
یه لحظه خیلی سریع زبونمو ول کرد بدون هیچ کلمه و نگاه و حرکتی سریع نشست جلو پام و شروع کرد به ساک زدن همینطور که کیرمو میخورد شلوارمو تا زانو پایین کشید
کیرم تا ته حلقش میکرد تو می مکید خیلی حرفه ای بود انگار گشنه کیر بود دستشو انداخت بود رو کونم و از پشت با فشار کیرمو ته حلقش فشار میداد و گاهی کونم باز میکرد
با دستش کیرم گرفت داد بالا شروع کرد لیسیدن تخمام
شلوارمو دراورد پاهامو کمی باز کردم که راحت بتونه بلیسه
یکمی لیسید یکی از تخمام کامل کرد تو دهنش مثل توپی که سر میدی از دهنت سُر داد بیرون یه دردی تو تخمم پیچید ناخودآگاه خودم جمع کردم گفتم ااااااییییی حشری تخمم ترکید
در جواب گفت جووون دوست دارم تخمتو دو دهنم بترکونم دوباره شروع کرد لیسیدن
تا حالا کسی اینجوری تخمومو نخورده بود یه درد و لذتی بود دوست داشتم دو بار بکنه تو دهنش تخممو ولی ترس از دردش داشتم
اب دهنش غلیظ چسبناک شده بود مدام تف میکرد رو کیرم پاهام میلرزید نشستم رو مبل یکمی کشید منو پایین سمت خودش شروع کرد دوباره ساک زدن
دستم رو سرش بود و موهاشو جمع میکردم از روی صورتش گاهی سرشو فشار میدادم تا ته حلقش کیرم میکردم تو نگه میداشتم چندباری اوق زد
کیرم در می آورد از دهنش تف میکرد روش کل کیرم تخمام پر تف شده بود
شره کردن و ریختن تفش از لای پام و کونم رو مبل رو حس میکردم
گلی خیلی حرفه ای بار تخم چپ یه بار راست و میکرد تو دهنش
من دیگه توان نداشتم و سعی میکردم ارضا نشم یه لحظه بلند شدم و گفتم بسه بلندش کردم نشوندمش رو مبل
اونم لب مبل ولو شده بود رو مبل و داشت موهاشو از رو صورتش جمع میکرد سعی میکرد تف و آب دهنش و از رو لب صورتش تمیز کنه و موهاشو از دهنش دراره
همه اینا تو چند ثانیه داشت اتفاق می افتد من
شومیز شو درآورد سوتین نداشت
دو تا سینه سایز ۸۵ سفید نوک بالا سفید
خودم روش انداخته بودم سینه هاشو مالیدم شروع کردم به مکیدن نوکش مثل بچه میمکیدم
گفت گاز بگیر نوکشو یه گاز کوچولو گرفتم یه آه بلندی کشید و گفت بازم بیشتر گاز بگیر دیوسسسس
اینو گفت گر گرفتم یه لحظه تو چشاش نگاه کردم شهوت از تو چشاش میریخت سریع دکمه شلوارشو باز کردم تو یه حرکت شورت و شلوارش در اورد اونم با یه صدای پر از شهوت ناله ریز کرد
تو فضا شهوتی اتاق تو یه دنیا دیگه بودم یه لحظه یه کس سفید بزرگ ورم کرده جلوم دیدم که نمیتونم توصیف کنم چقدر خوشگل و خاص بود تو همین لحظه پاهاشو از رو زمین برداشت و از زانو جمع کرد گذاشت لبه مبل کصش ارم داشت از هم باز میشد جلو چشام
نشستم رو زمین یه نگاهی تو چشماش کردم انگشت کرد تو دهنشو نوک انگشتشو با دندوناش گرفت دست چپشو گذاشت رو سرم و کشید سمت کصش یه لحظه انگار از دنیا خارج شدم مثل گشنه ها شروع کردم لیسدن مکیدن کصش دستام دور روناش بود و محکم داشتم میمکیدم اونم اه و ناله میکرد در حالی دهنمو با کس بزرگش پر کرده بود، لای کصشو میلیسیدم و چوچولشو میمکیدم گاهی چشامو باز میکردم بهش نگاه میکرد در حالی که نوک سینه هاشو گرفته بود فشار میداد و میمالید میگفت بخور بلیس کصم خوشمزست ؟ دوست داری ؟ زبون بکن تو کصم
گاهی پاهاش میلرزید و سعی میکرد بشینه و من از روناش میکشیدم سمت خودم و پایینتر میومد طوری که رو مبل به حالا دراز کش در اومد کمر کونش بیرون مبل تو بغلمبود و سرم لای پاهاش و پشتش رو مبل درازکش ، سرش تحت فشار به شکل خم بین تن و پشتی مبل بود
پاهاش دادم بالا و از ساق باهاش گرفته بودم تا جای که جا داشت پاهاش فشار دادم بالا از کمر تا شد فشار رو سرش بین پشتی مبل و تنش بیشتر شد و یه کس تپل بزرگی از لای پاهاش بیرون زد بود و کونش باز شده بود سوراخشو میدیم چند لحظه تو همین حالت به کص کونش نگاه کردم
گفتم گلی تو تا ابد باید بهم بدی کار تو زیر کیر من تمومی نداره پاهاش و با یه دست گرفتم و یکی محکم زدم در کونش و گفتم فهمیدی چی گفتم به زود با سرش تایید داد
شروع کردم لیسیدن کونش و کصش
بعد از چند لحظه ولش کردم و گلی خودشو جمع کرد کشید بالای مبل گفت کشتی منو دارم می میرم دلم میخواد ده تا کیر داشتم الان
من تو غرق شهوت بودم توی شرتم در آوردم گلی هم لبه مبل در حالی که نشسته بود
جلوش وایستاده بودم دستم رو کیرم بود دست کشیدم رو سرش و لای موهاش مشت کردم تو دستم کشیدم سرش و کج کردم خم شدم گفتم وحشی دوتا کیر بست نیست منو که برده کس و کونت کردی تا ابد ، یه میک از گردنش زدم
راست شدم گفتم داگی شو
برگشت حالت داگی خیلی حرفه ای رو زانو کونش قمبل کرد سمت من اروم اروم رو زانوهاش عقب عقب اومد سرشو گذاشت رو لبه مبل به سمت راست نیمرخ شد با یه دست لای کونش باز کرد با این دیدن این صحنه هر ثانیه ممکنه بود آبم بریزه برای جلوگیری مدام تو ذهنم به موضوعات دیگه فکر میکردم یکی محکم زدم در کونش یه داد کوچلو شهوتی زد و زیر چشی از کنار چشمش یه نگاهی بهم کرد با یه لحن پر از حشر و شهوت گفت بکنتم پارسا بی طاقت کیرم بکن منو گلیتو بکن جنتلمنِ من نشستم کیرم تنظیم کردم یکمی لای کصش کشیدم یهو چند قدمی عقب تر اومد رو زانوهاش تو همون استایل داگی سرشو از رو مبل برداشت و به همون شکل رو زمین گذاشت چنان کونش هوا کرد و لاش باز شد بی اختیار نشستم کونش تو دستام گرفتم و چند تا لیس لای کونش زدم و با زبون سعی کردم تو کونش تلمبه بزنم دستاش کنار سرش بود و کونش هوا فقط ناله میکرد و میگفت مردم پارسا کیر میخوام کیرتو میخوام
پاشدم دوباره یه نگاهی از بالا به استایلش کردم کون گرد لاش باز باز بود عمق کم چاک کونش سوراخش مدام جمع و باز میشد یه کس تپل متورم که از لای پاش بیرون بود کمر قشنگ تا شده بود کون و قمبل کرده بود دوتا چال رو کمرش ،
گوشی برداشتم دوربین باز کردم گفتمگلی میخوام چند تا عکس بگیرم تو این استایل دستاشو انداخت دوطرف کونش باز کرد گفت بگیر گفتم دستاتو بردار لازم نیست کاری کنی همینطوری بمون
چند تا عکس گرفتم از زاویه های مختلف و
سریع رفتم روغن بچه که برای چرب کردن پاهام گاهی استفاده میکردم و اوردم تو همون حال بود ریختم لای کونش و روی کیرم اینقدر حشر بودم کل زمین و خونه رو روغنی کرده بودم شروع کردم کس کونش چرب کردن و مالیدن و انگشت کردنش کصشو حسابی مالیدم یه انگشت دو انگشت به زور سه تا انگشت تو کصش کردم دستشو رو کصش بود داشت میمالیدش رو
پاهاش باز کرده بود قشنگ تمام تلاششو میکرد کص کونش بریزه بیرون
دیگه تحمل نداشتم تخمام داشت میترکید
پاشدم و سر کیرم گذاشتم رو سوراخ کونش با یه فشار کوچیک کله کیرم کردم توشش اروم اروم بیشتر کردم تو ، کیرم که تا ته توش کردم دستم گذاشتم رو کمرش شروع کردم تلم زدن
یهو گفت فشار بده تا ته کصکش از فحشی که بهم داد یهو اتیش شهوتم بیشتر شد تا ته فشار دادم تو کونش و چند لحظه نگه داشتم کیرم در اوردم دوباره با یه ضرب کردم تا ته تو کونش و نگه داشتم سعی میکردم بازم فشار بدم تا جایی که جا داره بکنم توش
چند بار تکرار کردم
گفت داری کونم پاره میکنی
کونیم کردی اااااااای
منم کونیت میکنم
داشتم تلمبه میزدم صدامبلند شده بود بلند تر اه و ناله میکردم
گفت ابتو بریز تو کونم مادرجنده میخوام کونم پر باشه از اب کیر تو
دیگه نتونستم مقاومت کنم بی اختیار کل ابم خالی کردم تو کونش اه بلند میکشیدم اونم میگفت جووون بریز توام خالی شو توم
کص کششش
ولو شدم رو مبل
سرش اورد بالا نگاه کرد بهم با لبخند لبامو بوسید خودشو به زور جا داد تو بغلم
دوتایی خیس عرق بودیم انگار چند ساعت بود داشتیم سکس میکردیم
من نای هیچ کاری نداشتم
گفت مرسی خیلی خوب گاییدی
اولین بار بود یه زن اینو بهم میگفت
نمیدونستم چی باید بگم مثلا بگم توهمخوب گاییدی
گفتم مرسی تو خیلی عالی هستی نمیدونم چطوری اینجوری شد انگار خودم نبودم
گفت بازم میخوای بیام پیشت یا برم کات میکنی
تعجب کردم گفتم اگه دست من بود الان نمیذاشتم بری نگهت میداشتم همینجا پیش خودم با من زندگی کنی
گفت پ بیا خواستگاری کن من و از شوهرم یه خنده مسخره کردم گفتم باشه اخر هفته میام
گفت همیشه دوست داشتم دوتا شوهر داشته باشم ولی میترسیدم امروز واقعا دو تا شوهر دارم دیگه نمیترسم
حرفاش عجیب بود یکمی ترس داشت یکمی هیجان یکمی سر در گمی نمیدونستم حسم چیه یهو یه اینده تلخ از ترس جلو چشممیومد یهو یه اینده پر از عشق و حال باهاش بهم ریخته بودم
گفت چیزی نمیخوایی بگی به لیدیت الان میخواد بره ها
گفتم نمیدونمچی بگم فقط میدونم او شوکه یه تجربه جدیدم حس میکنم تو منو به گا میدی
گفت ترسیدی سعید بکشتت
گفتم نه میترسم تو رابطه با تو گیر کنم خیلی بهم میچسبی میترسم بری گیر کنم
گفت کجا برم تو هم باید بیایی با من و سعید زندگی کنی خندید
پاشد لباسشو تنش کرد گفت دیر میرسم باید برم
گفتم نمیخوای دوش بگیری ؟ دستشویی بری ؟
گفت نه لازمنیست
گفتم ولی آبم ریختم توت برو دستشویی
گفت آبتو لازم دارم
یکمیگیج بودم کلا عجیب حرف میزد
گفتم ابم تو کونت میخوای چیکار اخه ؟
گفت تو فضولی نکن جنتلمنا فضول نیستن که شاید بعدا گفتم بهت عکسام نشونم بده ببینم منم عکس نشونش دادم
گفت نگه میداری یا پاک میکنی ؟
گفتم نگه میدارم
گفت تو چت نیم باز به کسی نمیدی که ؟
گفتم کصخلی ؟
گفت مگه جنتلمنام میگن کصخل اونم به لیدیشون ؟ گفتم اخه یه چی میگی دیگه
گفت خیالم راحت کن به کسی نمیدی
گفتم پاک میکنم الان جلوت خیالت راحت شه
گفت نه خیالم راحت شد با لحن شوخی و طنز گفت نگهدار شب لازمت میشه فقط نکشی خودت
و…
ادامه دارد
نوشته: پارسا