یکدانه ای برای همه 8
–
بابا تو هر جوری دوست داری فرض کن .. یه نگاهی به کوس من که اونو با انگشتام به دو طرف بازشونم کرده بودم انداخت و گفت آخ که چقدر دلم برای کس کوچولو و نقلی تنگ شده . -امان از دست شما آقایون -مثل مامانت حرف می زنی -اسم اونو نیار دیگه دوستش ندارم . ببینم چی شد بابا غیرتت کجا رفت یه دقیقه ای یادت رفت چیکار کرده ;/; -نه دخترم نگو .. جیگرم خونه . چیکار می تونم بکنم . میگن چاقو دسته خودشو نمی بره ولی حالا که بریده . رو جیگرم کارد کشیدن ولی هر چی فکر می کنم می بینم که همه بچه ها و عزیزان منن . تو دلم گفتم اگه بابام نبودی می گفتم خاک تو سرت .. -بابا بیا بیا جلو تر . نمی خوای بخوریش ;/; میکش بزنی .. -اوخخخخخ عزیزم من همه جاتو می خورم . جوجوتو می خورم . نازخودمو . دختر کوچولومو . خانم مهندس خوشگل خودمو . آخرش خودم دست به کار شدم و بابا رو لختش کردم .. -بابا سردت که نیست .. -نه چی داری میگی دختر . مث تو که نازک نارنجی نیستم . به من میگن سالار کوه و جنگل و دریا . تازه پس توچیکاره ای . وقتی که تو هستی خیلی راحت گرمم می کنی . .. -چی شده دختر ماتت برده . ببینم تا حالا کیر ندیدی ;/; -دلم رفت .. بابا دروغ چرا داداشا که کوچیک بودند و می رفتند یه گوشه ای توی باغ جیش می کردن شومبولشونو می دیدم ولی نه این جوری .. اوخخخخخخ چه کلفته بابا .. -آره عزیزم . دو تایی رو زمین دراز کشیده و رو چمنهای روی تپه ها غلت می خوردیم . -من چه جوری توی کونت فرو کنم .. -بابا من یکی یه دونه ات هستم عزیزتم . خودت گفتی منو از همه دنیا بیشتر دوست داری . هر کاری بگم واسم انجامش میدی . من رفتم دانشگاه ازت هیچی نخواستم تو خودت واسم گردنبند طلا خریدی . انگشتر گرفتی با خیلی چیزای دیگه -تو چیزی ازم نخواستی .. الان می خوای بازم می خوای ;/; -بابا جواهر و این چیزا برام مهمه . ولی عشق و محبت و دوست داشتن تو از همه اینا واسم مهم تره . -بگو خواسته ات رو بگو . هر وقت این همه صغری کبری می بافی یه چیزی می خوای . کیر کلفت و دراز بابا رو که عین شوکر ها و باطوم شده بود توی دستم گرفته و اونو به کسم مالیدم . -بابا من اینو می خوام که از مرز های تعیین شده بین المللی بگذره . من الان بزرگ شدم هیجده سالمه . نمی خوام دختر باشم . می خوام با پدر جونم حال کنم -یعنی چه سحر این چه حرفیه می زنی . فردا پس فردا باید شوهر کنی .. -بابا زن عمو دکتر زنان و زایمانه واسم ردیفش می کنه -اصلا هدفت چیه سحر می خوای باهات این کارو بکنم که فردا پس فردا بری آزادانه هر کاری که دلت خواست بکنی ;/; لب ور چیده و می خواستم باهاش قهر کنم که دیدم در جا بغلم کرد . تو بغلش اشک می ریختم . دختر گل من یکی یه دونه من باشه , باشه هر چی تو بگی هر چی تو خواستی . تو که چیز زیادی از من نمی خوای . بابا سالار هدفش اینه که به بچه هاش خوش بگذره . اشکمو پاک کرده گفتم خیلی سالاری بابا سالار . ..بابا می خوام زود تر شروع و تمومش کنی . تا پشیمون نشدی . -دخترم سالار مرده . رو حرفش وای می ایسته . وقتی گفتم پرده دخترمو می زنم می زنمش . -بابا هر کاری می کنی بکن . هر جوری می خوای باهام حال کنی بکن . فقط اول جرش بده . جرش بده . می خوام یه زن بشم . همیشه بیام زیر کیر تو . تا این داداشای پوست کلفت من حالیشون بشه که یه من ماست چقدر روغن داره . کف دستای پهن بابا رو سینه هام قرار گرفته بود . چه منظره زیبایی بود . پرنده هایی بالای سرم می خوندند . شاید اونا می خواستند پیوند و پیمان مقدس من و بابا رو تبریک بگن . سرمو برده بودم عقب . بالا رو نگاه می کردم . کبوتران سپید در دل آسمون آبی خیلی خوشگل بودن . یعنی اونا حس می کنن که من زیر کیر بابام بهترین لحظه زندگیمو سپری می کنم ;/; بابایی که از بچگی بهم عشق داده و حالا این عشقشو یه جوری داره تکمیلش می کنه . بابا دوستت دارم . . من نگام به آسمون بود و اونم احتمالا داشت به کیری که می خواست توی کسم فرو کنه نگاه می کرد . خیلی کلفت بود . اون چه جوری از گاییدن کونم حرف می زد که همین کس رو هم به زور می تونست بکنه . -بابا بابا دوستت دارم . بکن بکن . کسسسسم آماده آماده هست عاشقتم . می خوامش .. یه داد یواشی کشیدم .. -دنیا بدونه من دارم به بابام که عاشقشم کس میدم . سر کیرشو با یه فشار فرو کرد توی کسم -آخخخخخخخ آخخخخخخخ بابا بابا یه دردعجیبی داره . دندونامو بهم فشار می دادم . -بابا کاریت نباشه . منو بکن . فشارش بده . ولم نکن . بابا یکی دیگه .. حس کردم بابا می خواد گریه کنه .. -بابا چته .. خیلی عذاب می کشی ;/; می دونم دردت میاد . دلم نمیاد درد کشیدن تو رو ببینم -بابا تو اگه این کارو نمی کردی بالاخره یکی دیگه که این کارو انجام می داد . بازم جای شکرش باقیه که سکان امور دست خودته … ادامه دارد .. نویسنده …. ایرانی