افسوس همش خواب بود….
سلام امیرم قبلا هم براتون نوشتم، با حمایت هاتون بازم اومدم براتون یه داستان دیگه از خودم بگم…
چند روزی بود خیلی هوس کیر کرده بودم دوست داشتم همش کون بدم یه چیزی بکنم تو کونم، مدام با کونم بازی میکردم و خودم انگشت میکرد. . حس عجیبی داشتم با اینکه قبلا سکس داشتم یا جلق میزدم اینبار خیلی حشری شده بودم و با خودم خیلی بازی میکردم…
همش دستم لای کونم بود یا سوراخم باز میکردم…
لای کونم خیس میکردم همش دوست داشتم گاییده بشم کونم منو دیوونه کرده بود… شبها لای کونم خیار میزاشتم میخوابیدم.
یه شب از شدت شهوت خواب خیلی خوبی دیدم که میخوام براتون تعریف کنم…
خواب میدیدم توی مسیر دانشگاه یه پسر خوشتیپ هیکلی افتاده دنبالم و همش توجهش به منه. همونجا هم تو خواب کونم میخرید و کیر میخواست…
منم با شکل عجیبی راه میرفتم جلوش و جوری که از راه رفتنم کونم میلرزید… عشوه های کونم دیدن داشت که برای توجه کیرش چها که نمیکرد. …
لای کونم خیس میکردم و راه رفتن حس خوبی به کونم میداد…
سوار اتوبوس که شدم شلوغ بود و دقیقا اومده بود پشت سرم و از پشت چسبیده بود ب من و کونم منو داشت دیونه میکرد… حسابی سوراخم به خارش افتاده بود… دوس داشتم همونجا کیرش بگیرم دستم…
منم کونم میکوبید به کیرش اونم وقتی ترمز میزد خودش کامل میچسبند بمن یا با دستش کونم میگرفت…
کمی سر صحبت باز کرده بود و منم که حسابی خوشم اومده بود باهاش راحت صحبت میکردم. .
منو دعوت به کافه کرد و منو قبول کردم…
داخل کافه نشسته بودیم خیلی نزدیک به من اومد و همش دستش میزاشت روی رونم و منو میمالوند…
توی خواب بودم که یهو وسط خوابم دیدم که رفتیم خونشون…
نمیدونم چجوری اینقدر سریع منو برد خونه
.
روی تختش بودیم که فیلم سکسی گذاشته بود و میگفت میخام مثل این بکنمت…
منم مثل پورن استاری که گذاشته بود عمل میکردم و با خودم ور میرفتم. خودم انگشت میکردم یا با دیلدو توی کونم میکردم
صدای ناله هام در اومده بود و اونم منو خوابونده بود اومده بود روم با انگشت سوراخ کونم باز میکرد و لیس میزد…
منو کیرش گرفته بودم و له له میزدم برای کیرش…
منو گرفت و نشوند جلوش و کیرش داد دستم گفت بخورش…
منم مثل ندیده ها میخوردم مک میزدم و تا تا میکردم تو دهنم…
مثل همون فیلم دقیقا سرم میآورد و حسابی کیرش میکرد تو دهنم…
بعدشم دقیقا مثل فیلم منو خوابوند و کیرش کرد تا ته تو کونم… جر خورده بودم درد داشتم
اما بعدش دیوونم کرده بود صدای ناله هام اتاق برداشته بود… تا ته تا خایه تو کونم میکوبید… از حال رفته بودم که آبش اومد و پاشید روی صورتم و همه آبش خوردم…
صبح که از خواب پاشدم دیدم خاب بوده و ای کاش واقعیت بود…
من تشنه کیر شده بودم… حسابی دلم و کونم کیر میخواست…
افسوس که همش خواب بود…
نوشته: امیر