اولین روزی که فهمیدم سکس چیه کونم رفت
خوب سلام بچهها من تا حالا داستان سکس خودمون ننوشتم الان ١٩ سالمه و این داستان بر میگرده به دوران کودکی من که ١٢ سال سن داشتم .
همراه مادرم رفته بودیم محل ، من تو شمال زندگی میکنم ، و شمال تابستان های خیلی گرمی داره .
خونه داییم بودم بعد ظهر بود تا اونجایی که یادمه داشتم از گرماه نابود میشدم که پسر دایی من محسن اومد پیش من گفت 🙁 دوست داری بریم شنا تو آب بندان ؟
آب بندان جایی که آب ذخیره میکند برای کشاورزی
منم گرم بود حوصلم سر رفته بود ، درجا خوشحال شدم گفتم حتما بیا بریم .
تو راه که داشتیم میرفتیم اون از من یک سوال پرسید و گفت 🙁 تو معنی فحشی که دیشب دادی رو میدونی؟
من دیشب دعوا افتاده بودم درست یادمه که تو اعصبانیت که داشتم فحش های بچه گونه مثل خر و گاو و… میدادم گفتم کص کش که بخاطرش اون موقع خیلی خجالت کشیدم شب هم مادرم کلی دهنم سرویس کرد .بگذریم
بازم خجالت کشیدم گفتم 🙁 نه ، کنجکاو بودم بدونم معنی این فحش یعنی چی بخاطر همین پرسیدم 🙁 محسن تو معنی شو میدونی
محسن خندید گفت 🙁 تو آب بندان میگم بهت
ما هم رفتیم آبندان همین که رسیدم گفت 🙁 خوب لباس تو در بیاد که بریم تو آب اما ی درخواست دیگه هم کرد
و گفت 🙁 ببین شرت تو در بیار تو این گرما کسی این ورا نمیاد همون لحظه هم شرت خودش در آورد
از دیدن کیرش حیرت زده شدم چون برا اون خیلی بزرگ تر از من بود تو اون دوران ( البته هنوزم نمیتونم به کیرم بگم کیر ، بهتر بگم دولت *)
یکم استرس داشتم میدونستم در آوردن شرت کار بدیه که دیدم خودش اومد طرف من با دستاش شرت منو کشید پایین من پوست سفیدی دارم بر عکس محسن میشه رگ های باسنمو همیشه دید این حتی خود منو هم حشری میکنه همین که شرت منو در آورد گفت 🙁 قبل این که بریم تو آب میخوای توضیح بدم معنی فحش یعنی چی ؟
منم که کنجکاو بودم گفتم 🙁 آره
بعد محسن منو بغل کرد آروم گفت 🙁 من بهت بگم نمیفهمی باید انجام بدم تا متوجه بشی
اینو گفت متوجه شدم که کیرش داره سیخ میشه همین باعث شده بود خودمم یکم حس بگیرم با این که هنوز نمیدونستم سکس یعنی چی دستش رو بدم کشید آروم آروم با کیرم ور رفت منم شق کردم همین که شق کردم متوجه ی حس عجیب تو خودم شدم ضربان قلبم بالا رفت محسن دست منو گرفت مالید به کیرش منم بدم نمیومد برایش مالیدم ، که محسن گفت 🙁 امیر پشت کن
من که دیگه نمیدونستم داستان چیه حشریت کامل بودم مغزم جواب نمیداد *{ البته شایدم اون احساس حشریت نبود باشه و شاید ترس بوده اما خوب من چیزایی رو یادمه که میگم *}
من پشت کردم دیدم محسن روی سوراخ کونم تف کرد منم ی آه ریز کشیدم این حرف محسن هیچ وقت یادم نمیره که گفت:( خوشت میاد من نفهمیدم چی گفت فقط سکوت کردم یکم با کیرش با سوراخم ور رفت منم داشتم حال میکردم که ناگهان دادم رفت رو هوا اشک تو چشمام جمع شد گریه کردم .
گریه من باعث شد محسن سریع تر تلمبه بزنه و باعث شد من درد بیشتری داشته باشم نمیدونم چقدر گذشت که دیدم چقدر دارم حال میکنم « ی عده الان کامت که تو مگه تو دوازده سالگی میتونستی حال کنی » آره حال میکردم تازه داشت خوشم میومد که آب محسن اومد .
عرق خودشو خشک کرد گفت 🙁 فهمیدی کص کش یعنی چی ؟ حالا بیا شنا کنیم میرم حموم غروب بیشتر میفهمی
منم که تو یه دنیا دیگه بودم از خوشی فقط گفتم باشه .
این داستان ادامه دارد …:)
نوشته: Amirggxn