اولین سکسم با پسر آرزوهام

سلام تمامی این اسم هایی که در این داستان به کار می‌ره اسم مستعاره و این داستان درباره سکس گی هستش اگر دوست ندارید نخوانید ولی اگر خوشتون اومد حتماً بگید که دوباره هم بزارم (این داستان کاملاً واقعی هست)

سلام من بابک هستم 18 سالمه و از 13 سالگی حس مفعول بودن داشتم تا همین پری سال که برای اولین بار کون دادم اگر خواستین بگید داستانشو براتون میزارم
وقتی وارد کلاس شدم صندلی خودمو انتخاب کردم کیفمو گذاشتم منتظر بودیم تا معلم بیاد (روز اول بود) معلم اومد کار هایی که همه روز اول مدرسه می کردن رو کردیم تا زنگ دوم که ناظم در کلاسو زد و یک دانش آموز جدید به نام افشین کنارش بود که می خواست بیاد تو این کلاس چون ما پارسال برنده فوتبال بین مدرسه ای شده بودیم و اونم عاشق فوتبال بود منم دروازه‌بان بودم خلاصه یه راست اومد جفت من نشست افشین یک پسره لاغر با سیکس پک بدونه یک ذره پشم با مو های یکمی بلند و خرمایی قد نسبتاً بلند بیبی فیس (سفییید) وقتی اومد کنارم نشست احوال پرسی کردیم باهم آشنا شدیم درباره فوتبال حرف زدیم تا رسید زنگ آخر خونه ی افشین خیلی از مدرسه دور بود خونه ی منم همین طور ولی افشین رو می تونستیم سر راهمون پیادش کنیم که راهش نزدیک تر بشه برای همین هر روز با پدرم دم ایستگاه اتوبوس پیادش می کردیم و خیلی باهم رفیق شده بودیم تا یک روز که بهم پیشنهاد داد باهم بریم بیرون اینم بگم افشین بچه پولدار بود و اجازه داشت با ماشین پدرش بره این ورو اون ور و با پدرش هماهنگ کردیم قرار شد پنج شنبه بریم بیرون دوتا خانواده باهم خیلی رفیق شده بودن برای همین راحت اجازه میدادن خلاصه شب جمعه بودو گشت گذار شام خوردیم بستنی خوردیم ماشین باباش تیگو 7 شاستی بلند بود خیلی خوب بود گشتیم تا ساعت شد 11 بهش گفتم افشین بریم خونه دیگه خانواده گیر ندن زنگ زد به باباش و ازش اجازه گرفت تا دیر وقت بیرون بمونیم باباش هم با بابام صحبت کرد اونم رازی کرد عجیب بود والا خلاصه داشتیم تو خیابون دور می خوردیم و افشین هم داشت موقعه رانندگی چیپس می خورد که یکی از چیپس ها درست افتاد روی کیرش منم چون می خواستم یه جرقه بینمون بخوره سریع چیپس رو برداشتم خوردم اینم بگم منو افشین خیلی شوخی های مثبت+18 باهم می کردیم
وقتی چیپس رو خوردم بهم گفت بابک زیریش هم می خوردی اینو که گفت فهمیدم آقا دلش میخواد منم که از خدام بود بهش گفتم مگه چیزی هست اون پایین که بشه خوردش گفت آره گفتم چی گفت موز و با خنده گفت موزمو میخوری بهش گفتم آره چرا که نه اینو خندش قطع شد و گفت واقعاً ؟
گفتم آره گفت شوخی می کنی گفتم آره و خندیدیم نمیدونم چرا اینو گفتم ولی خیلی استرس داشتم
ساعت 12 شد رفتیم دم ساحل مگس هم پر نمی‌زد بهم گفت بابک گفتم بله
اون حرفی که زدی جدی بود یا شوخی گفتم نه جدی بود نه شوخی
بعد از عمد یه چیپس برداشت گذاشت رو کیرش گفت الان اینو چیکارش کنم تا گفت با سر رفتم چیپس رو با دهن برداشتم خوردم دوباره یکی دیگه گذاشت و دوباره و دوباره دیدم شق کرده دوباره که خواستم برم چیپس رو با دهنم بردارم یکم سرمو فشار دادم تا سر کیرشو روی شلوار تو دهنم حس کنم یه آه ریزی کشید گفتم از چیپس سیر شدم ولی از یه چیزی نه گفت چه چیزی گفتم از کیر اینو که گفتم بدون درنگ شروع کرد لب گرفتن باورتون نمیشه انگار داشتم با دختر لب بازی میکردم یک ذره پشم زاید یا ریش سبیل هیچی نداشت از لب گرفتن سیر نمی شدیم که من دستمو گذاشتم رو کیرش و برای می مالیدم کیرش نازک ولی 20 سانت بود و سفید خوش تراش عالی بود واقعاً
بهم گفت برو پایین ببینم چیکار می کنی رفتم کیرشو گذاشتم تو دهنم بهترین ساک پر تف ترین ساکی که شد براش زدم شروع کردم به خوردن خایه هاش بهترین شب عمرم بود بهم گفت بریم عقب بکنمت گفتم چشم عشقم رفتیم صندلی عقب ماشین خواست وازلین بزنه بهش گفتم نه شاید خواستم وسطش برات بخورم دوباره بهم گفت باشه کونیه من
خیلی حرفه ای بود اول خوب انگشت کرد و کونمو قشنگ لیس میزد اینم بگم من 128 کیلو وزنمه و کون خیلی بزرگ و سفید بدون پشمی دارم
خلاصه کونمو قشنگ گشاد کرد بهش گفتم بسه دیگه لعنتی طاقت ندارم بکنش توم سر کیرشو گذاشت دم سوراخم کولی تف زد و با یک حرکت کیرشو کرد توم اون لحظه از درد صدام در نیومد ولی داشتم به آرزوم میرسیدم شروع کرد تلمبه زدن صداش خیلی بلند بود انواع مختلف پوزیشن هارو رفتیم مگه آبش میومد دیگه خودش خستش شد نشست براش شروع کردم خوردن دوباره اومد روم این دفعه من رو کمر خوابیدم اونم اومد روم و همزمان که داشت می کرد توم ازم هم لب می گرفت خیلی رویایی بود آهنگ هم پلی کردیم تو ماشین خیلی خوب بود
خلاصه آنقدر کرد کرد که گفت داره آبم میاد کجا بریزم گفتم تو دهنم که تشنه آبتم اومد بالا کیرشو گذاشت دم دهنم آبش چنان پاشید و انقدر زیاد بود که خفه شدم تمام آبشو خوردم براش دوباره ساک زدم دوباره ازم لب گرفت خودمونو جمع مو جور کردیم رفتیم خونه بعد از اون چندین بار تو مدرسه منو کرد که اگر خواستین داستانش رو براتون میزارم
الان آبادان زندگی می کنم اگر کسی با مشخصات افشین هست حتماً بگه چون الان خیلی از هم دوریم و منم خیلی دلم هوس کیر کرده
امیدوارم خوشتون اومده باشه

نوشته: بابک

دکمه بازگشت به بالا