اولین سکس سهیلا

سلام
تجربه اولین سکسم بر میگرده به ۲۰ سالگیم . مادرم یه دوست داشت که از شوهرش جدا شده بود و با پسر مجردش زندگی میکردن ما خیلی باهاشون رفت و آمد داشتیم و من و آرش باهم خیلی صمیمی بودیم تا آدرس واسه مشکل پرونده تحصیلش مجبور شد بره شهرستانی که درس میخوند.زمان ما موبایل نبود تا همه اش باهم در ارتباط باشیم و فقط وقتهایی که مادر پدرم سرکار بودن زنگ میزد خونه. وقتی برگشت دیدم اون یک هفته که نبود چقدر بهم سخت گذشت و بهش پیشنهاد دوستی دادم خیلی همو دوست داشتیم.بخاطر من یک کار خوب پیدا کرد و قرار بود باهام ازدواج کنه.اما خانواده من بخاطر اینکه بچه طلاق بود با ازدواج ما
مخالف بودن.
ما همیشه تو کافه یا بیرون همو میدیدیم و اگر موقعیت میشد من کیرشو با دست میمالیدم و اون ارضا میشد.رابطه ما ادامه داشت تا ما کلا اومدیم شمال اونم بخاطر من کارشو اورد شمال و حالا هر وقت مادرش خونه نبود من میرفتم خونشون و براش ساک میزدم.یک روز برای اولین بار خوابید روم و شروع کرد ازم لب گرفتن عاشق لبهای گوشتیش بودم.همونجوری از لبم شروع کرد تا سینه ام و با دستش کسم و میمالید دیگه تو حال خودم نبودم و گرمای کیرش بیشتر بهم حال میداد بلند شدم و لباسهامو دراوردم و ازش خواستم تا لخت بشه تابحال اینجوری همو ندیده بودیم.چقدر ذوق کرده بودیم نشستم روی شکم
ش و با دستم کیرش و گرفتم خیلی سفید و کلفت بود بهش تف زدم و میمالیدمش به کسم .بهم گفت مواظب باش تو نره گناه داره با این وضع خانواده ات شاید نشد ازدواج کنیم و دوست ندارم واسه آینده مشکل پیدا کنی که من ‌کیرشو کردم تو کسم.فقط تیکه اولش یکم رفت تو که دیدم دارم از درد میمیرم یه فشار محکم به خودم دادم که دردش خیلی بیشتر شد و خون ازش ریخت رو کیر آرش و اومد تا روی فرش.ارش که اصلا انتظار این کارو ازم نداشت کلا خشکش زده بود و معلوم بود ناراحت شده ولی واسه اینکه از دلش دربیارم با همون درد شروع کردم بالا پایین کردن و کیر کلفتش دیگه کامل تو کسم بود اون داشت حال میکرد و گ
ریه میکرد ولی من اونقدر بالا پایین رفتم تا ارضا شدم و آرش نخواست ارضا بشه لباس هام و تنم کرد و منو برد ی شیر موز خوردیم و رفتم خونه.بعد اون روز گاهی هفته ای چندبار سکس میکردیم ولی کیرش بازم به زور میرفت تو.ما ۲سال باهم رابطه داشتیم و آرش ۴بار اومد خواستگاریم و خانواده ام هیچوقت قبول نکردن ازم خواست باهاش فرار کنم ولی من نمیخواستم اینجوری ازدواج کنم و باهاش تموم کردم.چندبار اومد که باهام حرف بزنه و یکبار حسابی کتکم زد.من همیشه از اینجور مردها متنفر بودم و این حرکتش باعث شد دیگه نتونم قبولش کنم.
من تو ۲۱سالگی پرده ام و از دست دادم و تا ۳۳سالگی مجرد بودم و تو این سالها با پسرهای زیادی سکس داشتم و الان با آخرین دوست پسرم که حتی باهاش سکس کامل داشتم ازدواج کردم و واقعا زندگی خوبی دارم و عاشقانه دوستم داره.

نوشته: سهیلا

دکمه بازگشت به بالا