اولین قرار محسن

سلام اسم من، محسنه 29سالمه، من از بچگی، خیلی حشری بودم و الکی کیرم سیخ میشد، همیشه وقتای تنهایی با کیرم ور میرفتم که اولین ابم که از کیرم خارج شد حسابی ترسیدم چون تا اون موقع اب ندیده بودم وسکسم تماشا نکرده بودم،اصلا نمیدونستم این اب که ازم خارج شده چی هست، ولی چون از امدن اولین ابم لذت بردم بعد چند روز مجدد رفتم با کیر و تخمام حال کنم تا باز ابم بیاد، خلاصه روزها سپری شد و من یکروز در میان جلق میزم و حسابی حال میکردم تا اینکه بزرگ و بزرگتر شدم، یه گوشی لمسی که خریدم له له میزدم برای تماشای فیلم سکسی، با چنتا سایت سکسی اشنا شدم و فیلمهای مختلفو تماش میکردم مدتها که گذشت سنم دیگه داشت از 25رد میشد که اولین فیلم همجنسبازی رو دیدم، دوتا مرد باهم حال میکردن برام خیلی جذابتر از یه مرد و یه زن بود، وقتی تماشا میکردم کیرم داشت منفجر میشد، دیگه حوصله دیدن سکس زنو مردو نداشتم فقط گی میدیدم، انواع پوزیشنهارو میدیدم، دو نفره، گروهی، همه چی، با سایتها مختلف اشنا شده بودم ولی هیچ وقت شهوتم فرو کش نمیکرد دنبال رابطه بودم، یه سکس واقعی اونم نه با دختر بلکه با پسر، شروع کردم به سرچ کردن سایتهای مختلف برای پیدا کردن همجنس باز، که اصلا فایده نداشت هرکیو پیدا میکردم کیلومترها دور بود، خدایا چکار کنم، من سکس میخوام،، تا اینکه بعد مدتها لینکدونی رو پیدا کردم، گروه شهر خودم توی لینکدونی بود، حالم سر جاش اومد، توی گروه تا نوشتم سلام دهها نفر جواب سلامم دادن و اصلمو میخواستن، شوکه شده بودم منم اصل دادم اومدن پیویم بعضیا فاعل بود و بعضیا مفعول، من هیچ کدامو انتخواب نکردم چون میترسیدم،، ولی اخرش گفتم اینجوری بیفایدس، با یه نفر که پوزش سافت بود قرار گذاشتم، روز قرار استرس فراوانی تمام وجودمو گرفته بود، با ماشین اومد دنبالم سر قرار باهم اشنا شدیم و سوار ماشین که شدم راه افتادیم، یه چرخ مختصری توی خیابونا زدیم و در مورد حسمو میگفتیم، که ماشین دوستم متوقف شد، گفت اینجا خلوته منم که استرس کل وجودمو گرفته بود گفتم کسی نیاد، بزار برای بعدا، گفت کسی نیست فقط یه لب مختصر میگیریم، با وجود استرس کیرم حسابی شق شده بود، نمیدونستم، چکار کنم، که متوجه شدم دوستم داره نزدیک میشه، ولی من سرمو عقب میبردم، رفتم تو فکر پیش خودم گفتم این منم که با یه پسر میخوام حال کنم، که یهو لبای پسره چسبید به لبای من، اخ جووون چه حسی، چه لحظه ایی، منم هیچ حرکتی نمیکردم ولی طرف بدجور بلد بود از صدای نفس مشخص بود خیلی حشری شده بود، بعد چنتا لب معمولی شروع کرد به زبون زدن به لبهام، رفت پایین تر گردنمو لیس میزد یه جوری شده بودم، گفت تو هم یه حرکتی بکن دیگه، ولی من خشکم زده بود، با دستاش سرمو گرفت لب میگرفت آبدار،،دهنمو باز کرد زبونشو کرد داخل دهنم، کمی بعد دست دوستم روی رانم حس کردم، جووووون چه خوب بود، کمکم به کیرم نزدیکش کرد از روی شلوار کیرمو گرفت، گفت چه کیری داری، منم که خجالت می کشیدم هیچی نگفتم هنوز به خودم نیامده بود، که دستمو گرفت گذاشت روی کیرش،،چه حالی داشت یعنی این یه کیر پسره که دستم روشه و دارم حسش میکنم، بعد یکم مالش رو شلواری، دوستم گفت برای امروز بسته، ولی من تازه داغ شده بودم باز میخواستم، سیر نشده بودم، ولی قبول کردم گفتم اره کافیه، تو راه برگشت شماره های همدیگه رو گرفتیم ومنو برد سرجای قرار و پیادم کرد، باقی ماجرا در روزهای آتی،

نوشته: محسن

دکمه بازگشت به بالا