اولین معاشقه و سکس
بعد از ماه ها آشنایی این روز سومی بود که تماس میگرفت و با هزار خواهش و تمنا میخواست همدیگه رو ببینیم، با بیمیلی کامل قبول کردم و پارک نزدیک خونه قرار گذاشتیم. لحظهای که برای اولین بار از نزدیک دیدمش به کُلّی دل از کف دادم و از اون همه ناز و عشوه پشیمون شدم. نشستیم روی یکی از نیمکتهای پارک دور از دید همه. اول با صحبتهای عادی شروع شد و بعد با گوشه و کنایه از سکس چتهای قبلی ادامه پیدا کرد. حتی یادآوری کیر کلفت و بلندش باعث میشد بدنم گر بگیره و ضربان قلبم تندتر بزنه. بهش نزدیکتر شدم و دستشو گرفتم، آروم نوازشش میکردم و دستم روی بدنش میلغزید تا رسیدم به برامدگی شلوارش میتونستم خیسی پیشآب و شق شدنشو حس کنم. صورتش رو نزدیک آورد و لبهاش رو روی لبهام گذاشت. خیلی سریع و از ترس صورتمو پس کشیدم اما بی توجه به نگرانیهای من اینبار دستش رو برد بین پاهام و از روی شلوار شروع کرد به مالیدن کسم که حالا حسابی خیس و داغه شده بود و داشت برای سانت به سانت کیرش التماس میکرد.
با صدایی که بیشتر شبیه ناله بود گفتم:«اینجا نمیشه بریم خونه؟»
با اینکه مردد بود و منم میترسیدم که کسی سر برسه اینقدر هردومون خیس و حشری بودیم که اصلا متوجه نشدم چطور به خونه رسیدیم.
در رو که باز کردم بغلم کرد و برد روی مبل، خیمه زد روم و شروع کرد به درآوردن لباسام. مثل گرگ گرسنه سینه هامو میمالید و گاز میگرفت و میخورد.
بعد رفت سراغ کسم، میدونستم که عاشق لیسیدن و کس لیسیه. موهاشو و چنگ زدم و سرشو به کس خیسم فشار دادم و تمام آب کسمو به صورتش مالیدم. بعد از چند دقیقه سرشو بالا گرفت و پرسید پرده که نداری، مطمئن باشم؟ با سر تایید کردم و گفتم:«میدونی که قبلا خودم جرش دادم.»
دوتا انگشتشو اروم فرو کرد توی کس خیس و تنگم و خوب عقب و جلوش کرد که مطمئن بشه.
دلم میخواست جیغ بزنم که جرم بده، کیرت رو میخوام، دلم میخواد امروز کس و کونمو با هم باز کنی به جای همهٔ اینا فقط خواستم که بریم روی تخت اتاقم و اونجا پایین تخت زانو زدم و شروع کردم به خوردن کیرش. زبونمو دور کلاهکش کشیدم و سرش و مکیدم، دستمو دور پایینش حلقه کردمو و کم کم تمامش تو دهنم جا شد. حالا میتونستم سرش رو توی گلوم احساس کنم. نمی تونستم نفس بکشم اما عجیب عاشق مزهاش شده بودم، دلم میخواست تا صبح فقط واسش ساک بزنم که صدام کرد و گفت بیا رو تخت خانومم، به پشت خوابیدم، کیرش رو گذاشت دم سوراخ خیس شدهام، آروم دم گوشم پرسید کیرمو میخوای عشقم؟ با صدایی که از شهوت و ترس لرزون شده بود پرسیدم کاندوم چی، حامله نشم؟ هنوز حرفم شروع نشده بود درد و لذت عمیقی زیر دلم پیچید، تا وقتی که هرچقدر کیرش رو تو کسم فشار میداد تموم نمیشد و همهاش جا نمیشد نفهمیدم چقدر کلفت و درازه و چقدر قراره زیرش جر بخورم. از درد نمیتونستم نفس بکشم، هر تلمبهای که میزد به جای کسم انگار به رحمم میرسید، خوبه که بلاخره خسته شد و من تونستم بشینم روی کیرش هرچقدر آروم بالا و پایین میرفتم و کسم هرچقدر خیستر میشد از درد لذت بخش کیرش کم نمیشد. بعد از چند دقیقه داگی شدم با همون تلمبه اول تا ته فشار داد تو کس تنگ و کوچولوم جیغ زدم و دستشو از پشت چنگ زدم انگار با صدای ناله های من که اتاقو پر کرده بود وحشی تر شده بود. کم کم احساس میکردم کسم داره جا باز میکنه و یه ذره، نفس کشید زیرش راحتتر شده که بیرون کشید و از روی میز کنار تخت کِرِم برداشت و سوراخ کونمو چرب کرد، بهش گفته بودم که دوس دارم آنالو تجربه کنم اما الان مطمئن بودم نمیتونم این کیرو تحمل کنم. صداشو شنیدم که می گفت هیسس آروم باش و بدون انگشت کردن و آماده کردن کونم کیرشو فشار داد بدنم رو به جلو کشیدم که فرار کنم، با دستش کمرمو گرفت و یه درد بدتر از درد اول تو تمام تنم حس میشد. سانت به سانت گرمی کیرش و سردی کرم رو توی کونم حس میکردم که جلوتر میرفت همینطور که منتظر بود به کیرش عادت کنم به کونم سیلی میزد و ممه هامو فشار میداد بعد از چندتا تلمبه آبشو تو کونم خالی کرد. رابطمون دو سال ادامه داشت و تا قبل از کات کردنمون رسماً جنده شخصیش شده بودم هر هفته میومد یه دل سیر از کص و کون و ممه منو میکرد و در حالی که آبش از صورتمو و موهامو و سوراخام چکه میکرد ولم میکرد و میرفت. و این هنوزم بهترین حس دنیاست. دلم میخواد یه شوهر کونی و بیغیرت داشتم که از جنده شدن زنش لذت میبرد.
نوشته: Betoche