بابا تقسیم بر سه 61
–
لذت سکسو تازه داشتم حس می کردم . با این که کون نورا نسبت به اون اوایلی که می کردمش گنده تر و زنونه تر و خوشگل تر شده بود ولی سوراخ کونش بازم یه تنگی خاصی داشت که وقتی کیرمو می کردم توش حس می کردم سوراخ کون نورا جونم یه چسبی داره که به زحمت میذاره کیرم اون داخل حرکت کنه . شاید همه کونها این جوری باشن ولی هر سه تا دخترام که این حالتو داشتند . حداقل فکر می کردم که شرایط نورا راحت تر شده باشه .. چند بار چشامو به روی کون نورا جون باز و بسته اش کردم تا با نگام احساس هوسمو بیشتر کنم . داغ شم و لذت ببرم . -بابا خیلی کیف میده ..هر جوری خوشت مباد بگو من همون جوری شم . بازم باید منو داشته باشی . اونا هنوز بچه ان . -فدای تو دختر بزرگم با اون اندام هوس انگیزت بشم .. ای وای صدام بلند بود حتما اون دو تا دختر شنیدن . عجبا به روم نیاوردند . مجبور بودم از این حرفا تحویل اونا هم بدم تا نگن که تبعیض قائل شدم . به هر حال هر که بامش بیشتر برفش بیش . عجب برفی . حداقل باید توی سه تا کون آب می ریختم . -نورا جون کاملا دمرکن و دراز بکش . می خوام در حالت خوابیده بکنمت . قمبلی زیاد گاییدمت . هر چند می دونم حالت سگی واست راحت تره ولی بابات یه خورده تنوع می خواد و تازه کمر و پاهات هم کمتر درد می گیره -پدر جونم امر بفر مایید . من در خدمتم .. بابا کنیزتم -خانومی نورا جون . کاملا دراز کشید . کونش با اون بر آمدگی و بر جستگیش بازم دلمو طوری برد که نفهمیدم این دستام کی رفت رو کونش و اونو از وسط به پهلو بازش کرد . . کیرمو هم از همون طرف کردم توکونش .. چقدر می چسبید . مخصوصا وقتی که دو تا قاچ کون نورا رو با کف دو تا دستام محکم داشته کیرمو وسط اون دو تا قاچ خوشگل و تازه نگه داشته و از زمین به هوا می کردم توی سوراخ نورا.. -بابا باااااباااااا جونننننم مزه ام می کنه . کیف می کنم .. حال می ده .. جووووووووون زود خیس نکنی ها .. -عزیزم نونا پشت صفه . منتظره .. -اووووووففففف یه کاری کن که بیشتر مزه مون بده . مگه اینجا مسابقه کشتیه که تایم گذاشتی . حالا پنج دقیقه وقت اضافه بگیر واسه اونا هم حساب کن . نمیشه که ناقص حال کنیم . اینجا که زمین فوتبال نیست و استادیوم هم نیست . راستی بابا وقت تلف شده رو هم حساب کردی ;/; چون اون دو تا خواهر گل و نازنین تا می تونستن با حرف زدنهای خودشون وقت ما رو گرفتن . -نگران اون نباش من وقتو محاسبه کردم -حالا بیشتر محاسبه کن .. -چشم هر چی تو بگی .. فقط عزیزم اگه نتونم جلو گیری کنم شرمنده ام -بابا هر طور دوس داری حال کن . فقط از نورا جونت راضی باش . نگو که بهت سخت گرفتم . شیطونک از اونجایی که ارگاسم شده بود خوب هوامو داشت و می خواست که خیلی آزاد منش نشون بده .. ولی در این که باباشونو دوست داشته عاشقشن شکی نبوده و نیست . دلم نمیومد از صحنه هوس انگیز و حشری کننده و زیبای فرو رفتن کیرم در کون نورا به این زودیها چشم بر داشته دل بکنم ولی نمی شد .. چند بار جلو ریزش آبوگرفتم -بابا محکم تر بزن کیرتو .. نارحت من نباش .. وقتی بابایی من حال کنه همه دردا از یادم می ره . مثل تو کیف می کنم . دوستت دارم پدر کونمو بکن . کونمو بکن . ولم نکن . -نهههههه نورا داره میاد داره میاد .. -بابا بابا فکر درد من نباش .. بکن بیشتر بکن توش .. چنگش بگیر . پنجه هاتو فرو کن توی کونم .. فشارش بگیر تا اونجایی که زور داری .. اووووووخخخخخخ .. بکن بکن .. چقدر کیف میده .. دیگه گذاشتم به اختیار کیرم که هر وقت دلش خواست راه آبشو به سوی کون نورا جونم باز کنه . همین که بهش این اختیارو دادم راه افتاد . -اوخ بابا کونم . کونم داره کیف می کنه . چقدر گرمه آبت .. آروم آروم می گاییدمش تا کیرم بیشتر لذت ببره و با اعصابی آروم تر و راحت تر توی کون دخترم خالی شه .. کیرمو که بیرون کشیدم دو تا برش کونشو محکم فشارش داده وهر دو طرفشو غرق بوسه هام کردم و در همون وضعیت نشستم و به بر گشت آب کیرم از سوراخ کون تنگ دخترم خیره شده بودم . نورا خودشو بر گردوند . -ببخشید پدر جونی که تماشای فیلم سینمایی تو رو متوقف کردم . می دونستم با دیدن کون من که داره آبتو پس میده خیلی کیف می کنی ولی منم می خوام یه جور دیگه ای کیف کنم . کیرمو گذاشت تو دهنش .. نونا : همه شو نخوری نورا . واسه منم بذار -این از سهمیه خودمه . نترس بابا که آبش اومده تا یه چند دقیقه ای دوباره خالی نمی کنه -به من که رسید آبش کم میشه -تقصیر من چیه . می خواستی زودتر از من به دنیا بیایی .. اینو که گفت خودش و نینا به خنده افتادند . منم خنده ام گرفت . نونا حالش گرفته شد ولی واسه این که زود تر از دلش در بیارم رفتم سراغش . .. به حالت قهر و ناز اومد بغلم .-بابا میذاری هرجوری که دلشون خواست منو دست بندازن ;/; -عزیزم کسی دستت ننداخته . دارن باهات شوخی می کنن . -هر شوخی یه جایی داره . اگه شما باهام این شوخی رو می کردین ناراحت نمی شدم . ولی اون می خواست دستم بندازه . من که اذیتش نکردم .. نینا : اوهههههههوممممممم بخور نونا حقته تا دیگه هستی ازش دفاع نکنی دوتایی تون علیه من توطئه نکنین …. ادامه دارد .. نویسنده … ایرانی