بهترین خاطره کون دادن علیرضا
سلام. میخوام خاطره خفن ترین کونی که دادم رو براتون بنویسم.
اسم من علیرضاست ۲۰ سالمه.
بهمن پدرام اومد پادگانمون جفتمون سرباز یه قسمت شدیم.
اون ۲۱ سالشه قدش چند سانت از من بلندتره و هیکلشم یکم درشت تره.( من ۱۷۵ سانتم)
از همون اول جذبش شدم. دختر بازه خفنی بود و همیشه خاطره سکساشو تعریف میکرد. حتی چن باریم بدنش جای چنگ دختر بود. کلا معلوم بود تو سکس خشنه مثلا میگفت کیرشو تا ته میکنه تو حلق دخترا و من خیلی دوست داشتم تو حلق منم بندازه کیرشو.
چن باریم به من گفته بود میخوام بکنمت ولی بیشتر شوخی بود. یه روز که خوابگاه خلوت بود رفتم پیشش دراز کشیده بود. گفتم پدی چی بخورم قدم مثل تو بلند بشه. یهو زیپشو باز کرد کیرشو در اورد جلوم تکونش داد گفت خودتو مامانت قبل خواب باید اینو بخورید. کیر خوابیدشم گنده بود. بهش گفتم خیلی بیشعوری گفت خودت پرسیدی…
تا اینکه یه روز تو فروردین جفتمون روزبرگ بودیم و دو تعطیل شدیم. (مادرم اینا ورامین بودن پدرامم قرار بود شب ساعت ۷ بیاد لباس عوض کنه با هم بریم عروسی) بهش گفتم پدی بیا بریم خونمون. گفت مادرت باشه میام گفتم تنهام بیا. با بدبختی راضیش کردم یه دربست گرفتیم رفتیم.
تو خونه تو پذیرایی نشست منم رفتم تو اتاقم یه تیشرت کوتاه تنم کردم با شورت رفتم جلوش وایسادم گفتم چیزی میخوری واست بیارم.داشت رونامو نگاه میکرد گفت چه کونی هستی. گفتم خب بکن اگه خوبم. گفت برو شورت مادرت بپوش بیا. بهش گفتم بیا خودت انتخاب کن. رفتیم تو اتاق مادرم گفت پس این جنده اینجا کس میده. رفت کشو مادرمو باز کرد یه شورت کالباسی توری بهم داد. پشتمو کردم بهش تیشرتمو دراوردم شورت پوشیدم. برگشتم گفتم لخت نمیشی؟ لخت شد. کیرش هنوز نیمه شق بود ولی خیلی گنده بود.
یه شورت مشکی مامانمو برداشت باهاش زیر خایشو لای کونشو تمیز کرد انداخت تو کشو. عکس مادرمو برداشت سر کیرشو مالید به عکس. خیلی حرفه ای تحقیر میکرد. بهم عسل و مربا دارید؟ گفتم آره گفت برو با یه قاشق بیار رفتم اوردم کیرشو کرد تو ظرف عسل دراورد صبر کرد تا عسلا شره کنه تو ظرف. گفت فردا خانوادت عسل کیری میخورن. گفت بیا تمیز کن کیرمو. شروع کردم لیس زدن. عسلا که رفت ظرف مربا رو گرفت زیر کیرش مربا رو با قاشق ریخت رو کیرش از زیر می ریخت تو ظرف مربا چند بار اینکارو کرد. گفت اینارو نمیریزی دور. گفتم باشه.
دوباره کیرشو لیسیدم. گفت بخواب رو تخت سرت لبه تخت باشه سرمو اویزون کرد کیرشو مالید به صورتم کرد تو دهنم اول خوب بود فقط سرش بود. کم کم حول داد تو کیرشو احساس خفگی داشتم تا ته کرد تو واقعا نمیتونستم نفس بکشم هر چی به روناش فشار میاوردم نمیرفت عقب بعد چن ثانیه کیرشو دراورد سرفم گرفته بود. دوبار گفت وا کن دهنتو بازم همون کارو کرد. چن بار این کارو کرد گفت داگی شو. گفتم پدرام همشو نکن تو. گفت باشه داگی شدم کیرشو گذاشت دم سوراخم میدونستم قراره از درد بمیرم. کلشو کرد تو شونه هامو محکم گرفت تا ته کرد تو داشتم منفجر میشدم خواستم در برم زد زیر دستم خوابوندتم رو زمین. وحشیانه تلمبه میزد. چهار پنج دقیقه زد تا آبش اومد خالی کرد تو کونم. نمیتونستم تکون بخورم. بلند شد کیرشو با شورت مادرم تمیز کرد. یه لگدم بهم زد گفت من میرم. گفتم باشه گفت فردا پادگان ابروتو میبرم…
نوشته: علیرضا