بکارتِ نگاه (اولین فیلم پورن زندگی)
**امید: **خب بگو داستانِ فیلم چیه!؟
کوروش: همهـش عشق و حاله! دخترـه با پسرـه توی کافه آشنا میشه دیریدیرین! بعد دخترـه میاد خونه پیش داداشش دیریدیرین!
**امید: **من که نفهمیدم داستان چیه! همهـش که شد دیریدیرین!
کوروش: باید ببینی و کیف کنی!
تازه شانزده سالم تموم شده بود و عاشق فیلم بودم. کوروش همکلاسی من، یک نوار ویدئو بهم داده بود و میگفت فیلم عاشقانه و قشنگیه! تا قبل از دیدن فیلم فکر میکردم منظور کوروش از «دیریدیرین» یعنی صحنههای بوسیدن و بغل کردن. قبل از همه اینها دو تا فیلم «نیمه» دیده بودم که البته نمیدونستم اینها فیلم نیمه هستند و سینمایی نیستن اما برای من خیلی لذتبخش بود.
ظهر روز تعطیل بود و مهمان داشتیم. خانواده و مهمانها بعد از خوردن نهار طبق عادت زمانهای نهچندان دور، دراز کشیدن برای چُرت زدن بعد از نهار. همه خوابیدن و من خوابم نمیبرد. یاد نوار ویدئوی کوروش افتادم. به خودم گفتم فیلمو بذارم چند لحظه از فیلمو تماشا کنم ببینم اصلاً چی هست. بعد مثل همیشه، آخر شب فیلمو کامل نگاه کنم.
نوارو داخل ویدئو گذاشتم و فیلم اتوماتیک پخش شد! صدای آه و ناله بازیگر فیلم سکوتِ خوابِ بعد از ظهرو شکست. با سرعت فیلمو متوقف کردم و از ویدئو درآوردم. اما از تصویری که دیده بودم حالت تهوع بهم دست داده بود و مات مونده بودم که این چه تصویری بود! وقتی مطمئن شدم همه هنوز خواب هستن و کسی بیدار نشده، صدای تلویزیونو قطع کردم و دوباره نوارو داخل ویدئو گذاشتم. حالم داشت بد میشد؛ تا حالا چنین تصویری ندیده بودم!
مردی روی کاناپه نشسته بود و زنی روی پاهای مرد بالا و پایین میرفت. مرد سینههای درشت زنرو گرفته بود و فشار میداد. هر دو لخت بودند و حتی لباس زیر نداشتند. آلت مرد تقریباً سه برابر آلت خودم بود و در کمال تعجب میدیدم که آلت به اون بزرگی داخل آلت زن فرو میرفت و خارج میشد و دوباره و دوباره و دوباره! مگر ممکنه آلت به این بزرگی داخل آلت کوچک زنانه فرو بره!؟ تا حالا چنین چیزی ندیده بودم!
زن نالههای جگرسوز میکرد و من دلم برای زن میسوخت و از بازیگر مرد متنفر میشدم که چرا چنین کاری میکنه و اصلاً متوجه نالههای زن نیست که انگار نیاز به کمک داره و هیچکس به فریادش نمیرسه!
…
سالها گذشت؛ فیلمهای پورن زیادی دیدم. لذت سکس کاملو چشیدم. نالههای جگرسوز زیادی شنیدم از لذت اما هنوز هم تصویر اولین پورن زندگیم از ذهنم پاک نشده و گاهی در میان سکسها و پورنهای فضای مجازی به دنبال همان تصویر میگردم؛ تصویری که تا ابد در ذهن من ماندگار شد.
…
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــپاورقی:
این داستان میتونست طولانیتر باشه و تأثیرات بیشتری از اولین پورن زندگی در اون نمایان باشه اما از آنجا که تمایل ندارم در انجمن کیر تو کس داستان حرفهای با نثر ادبی بنویسم و علاقه دارم داستانهای من کوتاهکوتاه باشن تا خواننده در فرصت کمی که برای حضور در سایت داره بتونه بخونه و لذت ببره، همینجا تمومش کردم اما ممکنه در داستانهای آینده دوباره به تأثیرات اولین پورن در ذهن انسان اشاره کنم.
نوشته: om1d