تا حالا كس خوردی؟
سلام دوستان عزیز اسم من مهران ٣٠ سالمه كارمند یك شركتم چند سالی هست تنها زندگی میكنم دوست زیادی هم ندارم بیشتر با تنهای خودم حال میكنم بیشر وقتها تنها بودم دوست دختر نداشتم ولی هركی میپرسید میگفتم تنها هستم باورش نمیشد بیشر وقتها وقتی حس سكس داشتم زنگ میزدم از این خاله ها دختر میفرستادن یه همكار داشتیم از من خیلی سنش بالاتر بود و حشری هر وقت منو میدید میگفت مهران یه سوال تا حالا كس خوردی؟
هر روزاین سوال میكرد خلاصه یه روز تو خیابون یه دختر دیدم خیلی سكسی بود قد ١٦٠ سینه های ٧٥ كون گنده چشم گرفت رفتم سمتش سلام كردم جواب نداد خندید رفت منم دنبالش بودم نزدیك یك ساعت دیدم رفت سمت یه پراید هاچ بك منم فوری رفتم ماشینم ك یكم انطرف تر بود روشن كردم منتظر شدم تا بیاد رد بشه برم دنبالش خلاصه یه ده دقیقه هی منم میخواست گم كنه دیگه عصبی شده بود تو یه كوچه زد كنار پیاده شدم بهاش صحبت كردم گفت شمارتو بده برو كسی نبینم نزدیك خانه هستم شمارو دادم ولی سه چهار روز خبری نشد یه شب داشتم فوتبال میدیدم دیدم یه ناشناس توی واتس اپ پیام داد خلاصه كی چت كردیم چند روز همینطور چت میكردیم تا رازی شد بریم بیرون ماشینشو پارك كرد امد با ماشین من رفتیم یه رستوران شام خوردیم كلی حرف زدیم خوششدامده بود ولی هی ناز میكرد تا بعد دو روز پیام داد باشه قبول دیگه هر روز با هم بیرون بودیم بعد چند روز متوجه شدم جای كار میكنه صبح تا عصر یه روز دعوتش كردم خانه قبول كرد غذا سفارش دادم امدم كلی بدخودم رسیدم ولی نه برای سكس امد شمع روشن كردم یه موزیك هم گذاشتم شام خوردیم نشست روی مبل كنارم دستم انداختم دورش كشیدمش بغل خودم اونم چسبید بهم یكم حرف زدیم گفتم ببین بوی عطرم خوبه تا امد لباسم بودكنه لبش بوسیدم خندیدگفت چرا اینطوری لبشو اورد گذاشت روی لبم یه بوس محكم كرد منم یكی دوبار لپش بوسیدم بعد رفت موقع خواب پی ام داد كلی تشكر كرد از این حرفها گفتم یه روز خودم غذا درست میكنم بیا قبول كرد اون روز قرار بود ظهر بیاد منم. مرخصی گرفتم رفتم خانه شروع كردم غذا درست كردن تا ساعت دو ك اون رسید یكم نشست توی بغلم گفت امروز دیگه سركار نمیرم تا هفت پیشت هستم خوشحال شدم بهش گفتم میخوای تا ساعت هفت با مانتو تاب بخوری یدیم خندید مانتوشو در اورد وای یه كس توی شلوار لی دیواننه كننده تاپ حلقه ای تنش بود نهار خوردیم روی مبل تو بغلم دراز كشید یهو حرف همكارم امد تو ذهنم تا حالا كس خوردی كیرم بلند شد بهش گفتم بریم روی تخت قبول كرد منم تا رسیدیم تیشرتم در اوردم دیدم اخم كرد گفت خبریه لخت شدی گفتم عادت دارم خلاصه خوابیدیم بغل هم عطر تنش دیونم كرده بود یكم بوسیدمش مسخره بازی یهو شروع كردم ب لب خوری یكم اولش شل بود بعد اونم همكاری میكرد اروم تاپش زدم بالا گفت این چه كاریه میكنی گفتم دوست دارم گرمای بدنت حس كنم خیلی خوبه اونم قبول كرد یواش یواش دستم اروم روی كل بدنش میكشیدم اونم خودش سپرده بود دست من بهش گفتم میشه خندید گفت چی میشه گفتم لخت بشی نهههههه گفتم كاری ندارم فقط گرمای كل بدنت میخوام نههههه دوباره لبش شروع كردم ب خوردن ور رفتن بهاش دیدم داره راه میاد داغ شده بود منم اروم تاپ كندم خندیدگفت كار خودتو كردی دیگه دیدم داره شلوارش هم در میاره منم زود شلواركم در اوردم افتادم روش لب خوری گردنش لیس میزدم اونم فقط ناله میكرد سوتینشو باز كردم شروع كردم ب خوردن وای چقدر سففت خوب بود توی گوشش گفتم میخوام یه كاری كنم كلی حال كنی خندید گفت ببینم تعریف كنیم ارم دستم بوردم روی شرتش شورت سوتین ست مشكی تنش بود ك با پوست صاف سبزش فوق العاده شده بود شروع كردم با دست از روی شرت كسش مالیدن رفته بود توی اسمون از بغل دستم بوردم توی شرت در سوراخ كسش مثل نتور شده بود شروع كردم ملیدن لباش زبونش میخوردم اونم یهو كیرم گرفت شروع ب مالیدن كرد یه چند دقیقه گذشت دیگه رام شده بود شروع كردم ب خوردن سینه هاش امدم ب سمت نافش نفسش بالا نمیومد اروم شرتش در اوردم یه كس تپل سبزه بدون گوشت اضافه معلوم بود موهاش هم دو سه روز زده جلومه یهو یاد حرف همكارم افتادم گفتم بزار بخورم یه نفس عمیق كشیدم شروع كردم لیس زدن یه جیغ ارم كشید نفسش بند امد منم دیدم نه مزه داره نه نو شروع كردم خوردن اونم چنگ میزد ب كمرم سرم فشار میداد ب سمت كسش ارم ناله میكرد بخوررر منم با زبون انگشت بهاش بازی میكردم دیدم یهو محكم موهامو كشید كمرش برد بالا یهو بیهوش شد فهمیدم ارضا شده امدم بالا شروع كردم ب بوسیدنش محكم بغلم كرد لبمو میخورد گفت مرسییی فدات عالی بود حالا نوبت تو بیا روم تا ارضات كنم كیرم گرفت بازی میكرد ارم میمالوند در كسش شروع كرد ب حرفای سكسی زدن جووون دوسش داری دوست داری بره تو اره منم كه دیگه داغ بودم افتادن ب جون لباس سینه هاش لیسش میدم گفت مهران اروم بفرستش تو من یه لحظه قفل شدم گفتم چی گفت بازه فقط ارم بفرستش تو منم حرفی نزدم ارم خودم بهش نزدیك میكردم اونم با انگشت هدایتش كرد تو اینقدر داغ بود داشتم اتیش میگرفتم محكم بغلم كرد دوباره ارضا شد منم اروم شروع كردم عقب جلو كردن كیرم هم از گرما میسوخت هم از تنگی فشار امده بود بهش یكم سرعت بیشتر كردم اونمم گردنم لیس میزد نالهه میكرد بهش گفتم برگرد میخوام از پشت بزنم بلند شد به حالت داگی شد كون ك دیدم نفسم بند امد عجب كونی خوراك كردن با روغن بود شروع كردم ب زدن تا ابم میخواست درش میوردم اونم ناله میكرد درباره خوابید روی كمر پاهاش داد بالا شروع كردم ب زدن یك دقیقه نشده ابم امد همشو ریختم روی شكمش سینه هاش خیس عرق شده بودیم خودم انداختم روش منم تمام كثیف شدم یه لب اساسی گرفتیم چند دقیقه ارم دراز كشیدیم رفتیم حمام دیدم در زدم منم بیام بشورم خودمو امد تو خودش شست هركاری كردم نزاشت دوباره بكنمش توی حمام اون زود رفت بیرون لباس پوشید تا من امدم یه چیزی خوردیم رفت شب بهم پیام داد مرسی خیلی خوش گذشت مخصوصا نهارت الان سه سال با هم دوستیم هفته ای یكی دوبار سكس میكنیم .
اگه كامنت خوب دادید جریان تولد لیلا دوستش رو هم مینویسم دوستون دارم
نوشته: مهران