تریسام با پسردایی سفیدم و پسرخالم

سلام من امیرم چند بار تجربه کردن چند نفرو داشتم این داستان بر میگرده به چند سال پیش وقتی ۱۵ سالم بود
اخر هفته رفته بودیم خارج شهر روستامون با داییم و خالم خونه بابا بزرگم بودیم منو پسر خالمو پسر داییم باهم کصکلک بازی در میاوردیمو سرمون گرم بود تا کم کم شب شد از اونجایی که داییم خیلی پایس قرار شد بریم سفره خونه قلیون بکشیمو اینا منم که بابام کار براش پیش اومده بود رفته بود شهرستان از خدا خاسته باهاشون رفتم چون خیلی بابام گیر بود اونموقع اینم بگم ما خودمون خونه داریم روستا ولی بقیه خاله و داییم میان خونه بابا بزرگم قبل رفتن چون چهار نفر بودیم رفتیم با پسر خالم و و پسر داییم رفتیم خونه ما موتور منم بر داریم موتور داییم بود راحت بریم سفره خونه قبل اینکه بریم هی صحبتای سکسی و اینا میکردیم مامانمم خونه بابا بزرگم بود پیش خاله هام رفتیم خونمون موتور بر داریم رفتیم تو حال کشیدیم پایین بهم ور میرفتیم بین ما پسر داییم از همه کوچیک تر بود کون سفید و تپلی داشت پسر خالمم ۳ سال از من بزرگ تر بود خیلی هم چاق بود خلاصه داشتیم میمالیدم همو پسر خالم پسر داییمو خابوندش که بکنتش اون خیلی تنگ بازی در میاورد کلی رو مخش کار کردو اینا تا راضی شد لا پایی بکنتش بعد میخاست تف بزنه این چندشش میشد رفت روغن اورد لاپایی تلمبه زدو دسمال اورد ابشو ریخت روش بعد من برا اینکه خرش کنم کشیدم پایین گفتم بیا منو بکن اولش خیلی ذوق زده بود اصا باورش نمیشد دفعه اولش بود کصخل شده بود بهش گفتم روغن بیار روغنو اورد ریخت رو کونم یکم لا پایی زد ولی هنوز ابش نمیومد به بلوغ نرسیده بود بعد من گفتم بسه و اینا حالا تو بخاب خوابید روغنو اوردم زدم به کیرم رفتم رو کونش عجب کونی داشت هی کردم هی کردم تا ابم اومد ریختم رو دستمال بعد دیگه گفتیم سریع جمعو جور کردیم رفتیم ساعت ۱۲ و نیم بود رسیدیم سفره خونه رفتیم ی قلیون گرفتیمو اینا داشتیم چیپس میخوردیم پسر خالم گفت مخاید برید ی دور بزنید با هم منو پسر داییم پریدیم رو موتور رفتیم یکم سمت رود خونه رفتیم با موتور رو پل وایسادیم بردمش پایین پل میمالیدمش بعدش برگشتیم سفره خونه قلیونو کشیدیمو حسابی کله رو گرفت چایی نباتو زدیمو ساعت یکو ربع بود تقریبا بر گشتیم ما ی بهونه جور کردیم که جا نیست اینجا و فلان رفتیم خونه ما حجی در حال که باز شد همه شلوارو شرت رفت یه طرف روغنو اوردم پسر داییمو خابوندم روغنو قشنگ مالیدم رو کونش پسر خالمم نشسته بود نگا میکرد قشنگ که چربش کردم پاشو جمع کردم کیرمو گزاشتم لا پاش فشار دادم لای پاش تلمبه میزدم کونشم قلمبه بود صدا تقه ها تا خونه بقلی میرفت بعد نوبت اون شد چرب کرد و منو لاپایی کرد همین جو تا ساعت ۲ و نیم همو میکردیم دوباره. نوبت من که شد یکم روغن زیاد ریختم از کونش داشت میچکید بعپ کیرمو گزاشتم لا پاش تلمبه میزدم محکم همزمان کیر پسر خالمم تو دهنم بود تو یکی از تلمبه ها خیلی اومدم بالا اوردم پایین تا اخر رفت تو کونش یدفعه دادش بر هوا رفت بلند شد نیم ساعت گریه میکرد فحش به خودش میداد بعد مام یکم عادی جلوه دادیم تموم شد رفت دیگم نیومد که بکنیمش

نوشته: امیر