خواهره کسم فقط مال منه (۱)
من از وقتی یادمه که شهوت بهم فشار میاورد ،چشام دنبال خواهرم فرح بود و از دیدن هیکلش حشری میشدم روزهایی که یه شلواره تنگ استرج میپوشید با یه بلوزه آستین رکابی که از زیره بلوزش هم کرست نمیبست، بلوزه تنگش پستوناش رو کاملا گرد و فشرده نشون میدادکه میخواهد هر لحظه بلوزش را پاره کنه ،نوک پستونش از زیره بلوزش میزد بیرون و موقع راه رفتن پستوناش منو از خود بیخود میکردم تو بلوزش تکون میخورد، کونش تو شلواره استرج مثل هلو بود دلم میخواست صورتم را بزارم لای کونش و ازش بخورم و از جلو کسش قلنبه میزد بیرون ،خوردن کس و کونش منو دیونه میکرد حاضر بودم براش همه کار بکنم تا بزاره یه دور لیسش بزنم و تمام تنش رو براش بخورم ،هرموقع که تو این لباسها میدیدمش براش راست میکردم و کیرم دیگه نمیخوابید تو شورتم میشد خیس آب و روزی نبود که براش سه چهار بار جق نزنم ،من و خواهرم تو یه طبقه جدا از پدر مادرمان زندگی میکردیم برای همین خواهرم خوب آزاد میگشت و تا یکی میامد بالا یه بلوزه بسته تر و بلند تر رو لباسهای نازکش میپوشید و گاهی هم من بهش ندا میدادم که با با یا مامان دارند میاند بالا برای همین میونمون خوب بود و منم دلم نمیخواست که خواهرم پوشیده تو خونه بچرخه و برای همین هم فکر کنم خواهرم هم منو با نشون دادن اندامش سیراب میکرد.
من آن زمان تو دوره راهنمایی بودم و تو کلاس من با چند تا دیگه از دوستهای صمیمیم همیشه مجله های سکسی میخریدیم و تماشا میکردیم و یا ویدیو های سکسی نگاه میکردیم ومن که گاهی یواشکی از کس و کون و پستونهای خواهرم عکس گرفته بودم به آنها نشون میدادم و براشون پست میکردم و بهشون میگفتم که من با این دختره حال میکنم و البته طوری عکس میگرفتم که نتوانند خواهرم را بشناسند و از اینکه دوستام با دیدن عکسهایی از کون و پستونهای خواهرم حشری میشدند من رو حشری تر میکرد و دلم میخواست که لاقل یه دور خواهرم را بکنم ،دوستام که نمیدونستند عکسهای خواهرمه بهم میگفتند که عکس این کس از کجا آوردی جندس و یا اگه پولیه پولش رو میدیم و همه با هم دیگه میکنمش ،منکه با این حرفها حشری تر میشدم که همه دلشون برای کردن خواهرم لک زده و اگه پا بده میکننش و من هم بدم نمیاد که دادن خواهرم را ببینم.
خلاصه من حسابی با دیدن هیکله فرح جق میزدم و گاهی که خواهرم خونه نبود از تو کمدش شورتاش را بر میداشتم و باهاشون حال میکردم ، یه دفعه یکی از شورتهای توری قرمزش را با خودم بردم مدرسه و به دوستام نشون دادم دوستام شورت فرح را از من گرفتند و شروع کردند به لیسیدنش و بو کردنش ،تا اینکه یاد گرفتم وقتی خواهرم میره حموم میتونم از پنجره نور گیره کوچیک اطاقش تو حموم رو ببینم ،یه روز که خواهرم حموم بود من نرده بان را اوردم و از پنجره یواشکی دیدش زدم باورم نمیشد که دارم لخت خواهرم را میبینم ،دیدن هیکله لختش زیره دوش آب و پستوناش که کفی بودند و تو یه لحظه فرح با دستش شروع کرد به شستن پشمای کسش دلم میخواست الان برم تو و فرح سرم را بگیره لای پاش تا من از کس و کونش زیره دوش آب بخورم ،تمام تنم داشت از شهوت میلرزید و دلم میخواست فقط بکنمش ،کیرم شده بود صد برابر و شق درد گرفته بودم با تلفنم ازش فیلم و عکس گرفتم .
دلم میخواست که یکبار روی تخت چهار دست و پا برام قنبل کنه و من با دستام لای کونش رو از هم باز کنم و بکنم تو کونش و کسش رو با تمام پشماش بکنم تو دهنم و تا میتونم کسش رو مک بزنم تا آبش بیاد آنقدر حشریش کنم که التماسم کنه تا همیشه بکنش بشم،
البته این ماجراها تا زمانی طول کشید که خواهرم عروسی کرد و رفت خونه بخت و من را با کیرم تنها گذاشت ،ولی هر شب با دیدن فیلم و عکسهاش واینکه دامادمون شبها حسابی خواهرم را میکنه صد برابر حشری تر میشدم خیلی دلم میخواست که ببینم چطوری خواهرم را میکنه و خواهرم زیره کیر چیکار میکنه ،خیلی دوست داشتم که از دادن خواهرم فیلم داشتم تا میتونستم بیشتر حال کنم.
خلاصه چهار سالی از ازدواج خواهرم گذشته بود که خبر دار شدم که آنها با هم نمیجوشند و میخواهند از هم جدا بشند.
خلاصه بعد از پا در میونیهای فراوان بزرگترها تغییری نکرد و خواهرم و شوهرش از هم جدا شدند. خواهرم برگشت خونه خودمون البته با این فرق که دیگه دختر نبود و راهش باز شده بود ،
از یه جهت برای من خوب شده بود که دوباره میتونستم کس و کون خواهرم را ببینم و باهاشون حال کنم واینبار دیگه میخواستم هر جوری شده کسش رو بکنم وتازه هیکل خواهرم شده بود مثل هلو خوشگل و جا افتاده یه کس حسابی درجه یک.
من دیگه طاقت نداشتم دلم میخواست فقط بکنمش از دیدنش حشری تر میشدم پستوناش ، کس و کونش منو صدا میکردند ومن چاره ای جز صبر نداشتم ،
تا اینکه یه روز که من داشتم تو اطاقم عکسهای خواهرم رو میدیدم و با یکی از شورتهاش و براش جق میزدم خواهرم تو همون لحظه وارد اطاق شد ……………
ادامه…
نوشته: داداشی