خیانت به ندا
سلام به همه اين قصه يه خيانت به يه دختره وبراساس تصوروساخته هاي ذهنم نيست همش حقيقته ولي بعضي جاهاشو سانسور ميکنم. من حسين 22سالمه(هيکل متوسط-قد176)سال 89 من اهل هيچ برنامه دختربازي و… نبودم.سرم تو لاک خودم بود ودرسمو ميخوندم. تااينکه سروکله يه دختر توي زندگيم پيداشد.اون دختر(ندا-18ساله-هيکل متوسط واندامي-سينه هاي توپي ناز-پوستشم سبزه بود)به آبجيام ميگفت که من حسين رو دوست دارم و نامه و…ميفرستاد واسم منم بدم نميومد از اين کارا ،ولي چون تا به حال ازاين کارا نکرده بودم استرس داشتم.
بعد دوسه ماه ديگه باهم مچ مچ شده بوديم وقرار ميذاشتيم که بريم ببينيم همو و امثال اينا. توي قرارامون چون بيرون بود فقط بوس ولب بود وبعضي وقتا که از دوروبر مطمئن بوديم سينه هاشو ميماليدم وميخوردم ولي سکس کامل نداشتيم قرارمدارا واين کارا ادامه داشت تا سال 90 يعني حدودا يک سال و5 ماه بعدآشناييمون، روزجمعه بود،خونواده من رفتند خونه بابابزرگم(7کيلومتر بيرون شهر)ومن تنها خونمون بودم. تو حال خودم نبودم وتو فکر اين بودم که ندا رو بکنم،گوشيمو برداشتم وبهش اس دادم:”“س.خوبي؟صبح بخير،نمياي خونمون دلم هواتوکرده”“جواب نداد،حالم گرفته بود. به پسرداييم(حامد) زنگ زدم که بياد خونمون تا بريم خونه بابابزرگ،يهو ديدم ندا اس داد:”“ببخشيد عزيز!خواب بودم.ببينم چي ميشه تا نيم ساعت ديگه خبرشوميدمت””ا. من دل تودلم نبود.پسرداييم اومد قضيه روبهش گفتم،وگفتمش که توبرو خونه بابابزرگ وهواي بابامامانمو داشته باش.مطمئن نبودم که ندا مياد،آروم نداشتم بعد حدودا 1 ساعت زنگيد گفت:من توشهرم دارم ميام،تنهايي؟؟گفتم آره بدو بيا. منم رفتم گوشي ديگمو گذاشتم توي کارتن مانيتور،يه سوراخ کردم که فيلم بگيره.از لحظه اي که زنگ درحياطمونو زد فيلمبرداري شروع شد. ندا اومد تو.بردمش توي طبقه پايين خونمون،اولي که اومد نذاشتم کفشاشودربياره بهش چسبيدمو وچند تابوس.ديدم اون از من حشري تر شده لبامون توهم قفل شد وسرپا بردمش توي کادر دوربين وخوابوندمش،کفشاشودرآوردم ويه مانتو کرمي بايقه مشکي تنش بودوشلوارمشکي ومقنعه مشکي گفت بيا روم،رفتم بالاش وشروع کردم به ماليدن سينه هاش از روي مانتو ولب گرفتن،کيرمم که شق شده بود ميماليدم به کسش(ازروي شلوار)يک ربع فقط لباش وگردنشو ميخوردم نفساش تند تند شده بود وخودش دکمه هاي مانتوشو باز کرد ومنم کمکش کردم،زيرش يه تاپ سفيد پوشيده بود که سوتين قرمزتوريش از زيرش معلوم بود.بدون اينکه بهش حرفي بزنم سوتينشو دادم بالا وشروع کردم به خوردن سينه هاش از حموم اومده بود ويه بووطعم خوبي داشت،کيرم داشت ميترکيد وفقط سينه هاشو ميخوردم واونو آي آي وآخ آخ ميکرد شلوارمو ميخواست بکشه پايين ديدم جلو دوربينه برش داشتم بردمش اين طرف شلوارمو درآوردم وروي صندلي تلفن نشستم وکيرم ودرآورد،گفت مال خودمــــــه،چشاش آلبالوگيلاس شده بود.خيلي مست شده بود.سرکيرمو يه جوري ميخورد که ستون فقراتم راست وايميستاد.،ويه آه از ته دل ميکشيدم واونم ديوونه تر ميشد وبيشتر ميخورد. ول نميکرد،منم سرسينه هاشودستم گرفته بودم وبازي ميکردم.احساس کردم ميخواد آبم بياد زود کشيدمش بيرون،سرکيرم خيس خيس بود،زود شرتشو کشيدم تا جاي زانوهاشورفتم روش .کيرموگرفته بودم وميکشيدم به دم کسش ميخواست بميره از بس مست وحشري شده بود،طاقت نداشت ندا،فقط باناله ميگفت حسين بکن لامصب ديگه،بکن منم سرکيرمو گرفتم کردم لاي پاش.ديدم راحت رفت وخيس خيس بود وداغ داغ. تلمبه ميزدم وديدم چشاشو بسته وعرقش کرده،پاشدم پنجره روباز کردم،وديدم بي حال افتاده منم وفهميدم ارضاشده.دوباره افتادم روش وچند تا تلمبه که زدم آبم اومد ووريختم روکسش واز بس باشدت بود تاروي سينه هاش اومد. بغل هم افتاديم.گفتم بريم بالا گفت بريم رفتيم طبقه بالا يه آبميوه واسش آوردم،خوردوحالش جااومد.شرتشو درآورد وگفت کيرتو در بيار گفتم ميخواي چي کار کنم من نا ندارم ديگه گفت به حال مياي.درآوردم يه کم برام ساک زد وچسبوند خودشو به مبل وکونشو داد هوا.گفت حسين بکن توش نترس.گفتم بخدا ميترسم گفت بکن بامن. ازروي دراور کرم رو برداشت وبه کناراي سوراخ کونشو روي کيرم يکم زد.من خيلي ترسيده بودم ويواش يواش کيرمو نزديک کردم.سرکيرم که رفت يه داد زد سريع کشيدم بيرون، گفت تو کارتو بکن ديوونه ،درد داره ولي حالش بيشتره.کونش خيلي تنگ بود.سرکيرم به زوررفت توش واونم چنگ زد مبلو گرفت،من خيلي مي ترسيدم ودر همون حال خيلي هم حال ميکردم،يهو کونشو داد عقب که ديدم نصف کيرم رفته توکونش.خيلي درد داشت ولي معلوم بود بهش حال ميده.منم کشيدم عقب ودوباره بردم تو.چند بار که اين کارو کردم هي برام راحت تر ميشد و روونتر،از پشت سينه هاشوگرفتم وفشار ميدادم وميماليدم.يهو لرزيد وشل شد وارضا شد.منم درآوردم کيرمو از پشت ميکشيدم بين لباي کسش.ندا برگشت وکيرمو تو دهنش کرد و ميخورد تا اينکه آبم اومد کمتر از اول اومد ولي با حال بيشتر.خودمونو تميز کرديم و لباسامونو پوشيديم براش يه آژانس گرفتم ورفت.بعداز اين قضيه سه بار ديگه سکس کرديم ووقتي بنابه دلايلي باهام تموم کرد دوبار به خاطر فيلمشو پخش نکنم کردمش…که ايشاله بعدا که وقت کنم براتون اونا رومينويسم بدرود.
نوشته: حسین